صدا و سیما | سرخوردگی
سرخوردگی جامعه از صدا و سیما به این سادگی حل نمیشود
سیدمحمد بهشتی، از مدیران سابق میراث فرهنگی نیز اگرچه این اتفاق را مثبت ارزیابی میکند اما عقیده دارد که نباید از رخ دادن آن ذوقزده شد مبادا اتفاقی صرفاً سهوی بوده باشد و با عدم ادامه آن و گشوده نشدن روزنههای دیگر سرخوردگی ایجاد شود.
سیدمحمد بهشتی، از مدیران سابق میراث فرهنگی نیز اگرچه این اتفاق را مثبت ارزیابی میکند اما عقیده دارد که نباید از رخ دادن آن ذوقزده شد مبادا اتفاقی صرفاً سهوی بوده باشد و با عدم ادامه آن و گشوده نشدن روزنههای دیگر سرخوردگی ایجاد شود. بهشتی در این مورد به «هممیهن» میگوید: «اگر این اتفاق تکرار شود، استمرار یابد و در عمل شاهد نشانههای بیشتری باشیم که بر تغییر رویکرد سازمان صداوسیما دلالت میکنند، میتواند امیدبخش باشد اما فراموش نکنید که ممکن است صرفاً سهوی بوده باشد و برای همین نباید از وقوع آن ذوقزده شد و برای قضاوت در موردش عجله کرد.»
او در پاسخ به این سوال که آیا اساساً چشمانداز مثبتی را درخصوص تغییر سیاستهای کلی سازمان صداوسیما در دوران ریاستجمهوری مسعود پزشکیان مشاهده میکند یا خیر؟ میافزاید: «طبیعتاً اگر روز شنبه ۱۶ تیرماه نام دیگری بهعنوان چهاردهمین رئیسجمهور ایران اعلام میشد قطعاً شرایط به گونه دیگری بود و بهواسطه آن میتوان انتظار داشت که خبرهای بهتری هم در راه باشد. هرچند مجدداً تاکید میکنم که آنچه اکنون نیازمند آنیم اندکی صبر و تأمل است و پیشگیری از ذوقزدگی مبادا سرخوردگی به همراه آورد.»
بهشتی همچنین با اشاره به اینکه سازمان صداوسیما نهفقط پس از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ که به عقیده او قریب به ۲۰ سال است مرجعیت رسانهای خود را از دست داده است، ادامه میدهد: «سازمان صداوسیما دهههاست به محفلی خصوصی تبدیل شده است که چراغش تنها برای خودیها میسوزد بیآن که اتفاق تازهای در آن رخ دهد. ضمن اینکه فراهم شدن زمینه آشتی دوباره جامعه با صداوسیما به این سادگیها نیست. جامعه ما امروزه نیازهای خود را از منابع متعدد و بیشماری تامین میکند و برای همین صداوسیما جهت آشتی دوباره با جامعه باید قدمهایی بسیار بلند به سمت آن بردارد تا دوباره اعتماد جامعه را به خود جلب سازد. درنتیجه تصور میکنم صرف پخش تصویر و ذکر نام سیدمحمد خاتمی با عنوان «رئیس دولتهای هفتم و هشتم» را نمیتوان اتفاقی آنچنان مؤثر دانست و تصور کرد که صرف چنین اقداماتی میتواند بار دیگر صداوسیما را به رسانه ملی تبدیل سازد.» او در پایان تاکید میکند، برداشته شدن این گامها صرفاً شامل جنبههای سیاسی نیست و جنبههای فرهنگی و اجتماعی را نیز شامل میشود. بهگونهایکه صداوسیما بتواند مرجعیت رسانهای خود را بازیابد.
بهشتی وضعیت کنونی سازمان صداوسیما را، سازمان یکسانشده با خاک ارزیابی میکند که نیازمند برپایی دوباره است. او انجام این کار را ابداً آسان نمیشمارد اما تاکید میکند که انسان به امید زنده است.