اقتصاد خلاق | توسعه
اقتصاد خلاق چگونه به کشورها کمک میکند ثروتآفرینی کنند؟ | آغوش سودآور خلاقیت
همه آنهایی که در حوزه دکوراسیون داخلی فعالیت میکنند یا به هر نوعی با موضوع مبلمان در ارتباط هستند، نمایشگاه بزرگ Salone del Mobile ایتالیا که در میلان، پایتخت این کشور برگزار میشود بهخوبی میشناسند. رویدادی که به یک گردهمایی بزرگ و سرشار از خلاقیت و نوآوری در زمینه مبلمان و طراحی تبدیل شده، به عنوان یک پلتفرم برجسته برای به نمایش گذاشتن جدیدترین رویکردها، ابتکارات و طراحیها در حوزه مبلمان، نورپردازی، لوازم جانبی منزل و دکوراسیون، شهرت زیادی به دست آورده و از نیمقرن پیش تاکنون، چراغ راه فعالیت حرفهای طراحان، تولیدکنندگان و خریدارانی شده که به دنبال کشف مرزهای خلاقیت در صنعت طراحی و دکوراسیون بودهاند.
Salone del Mobile در اوج خلاقیت، همکاری و شراکت تجاری، نهتنها پتانسیلهای جذاب هنر و خلاقیت را در توسعه اقتصادی به نمایش گذاشته، بلکه مفهومی به نام اقتصاد خلاق را به وجود آورده که طی یکی، دو دهه اخیر، نقشی کلیدی در شکلدهی جهانی پایدارتر و غنیتر از نظر زیباییشناختی ایفا کرده است.
اقتصاد خلاق، نسخه آینده ثروتآفرینی
اقتصاد خلاق به فعالیتهای اقتصادی گفته میشود که بر خلاقیت، نوآوری و دانش استوار است. در دستهبندیهایی که بر اساس اقتصاد خلاق انجام شده، حوزههایی مانند تبلیغات، طراحی، مد، معماری، فیلم، موسیقی، نرمافزار و بازیهای ویدئویی در دستهبندی صنایع خلاق که زیرمجموعه اقتصاد تعریف شده، جای میگیرند. اقتصاد خلاق یکی از سریعترین بخشهای در حال رشد اقتصاد جهانی است و طی سالهای اخیر، از رشد بسیار زیادی برخوردار بوده است. آنگونه که تحلیلها نشان میدهد، این انتظار وجود دارد که اقتصاد خلاق در سالهای آینده نیز به رشد روزافزون خود ادامه دهد و تحولی بزرگ در ثروتآفرینی اقتصاد جهانی ایجاد کند. یکی از ویژگیهای اساسی اقتصاد خلاق، فعالیت در حوزههایی است که بر داراییهای نامشهود مانند مالکیت معنوی، برند، شهرت و محبوبیت استوار شدهاند. این داراییها ماهیت فیزیکی ندارند اما به دلیل توانایی آنها در ایجاد درآمد، بسیار ارزشمند تلقی میشوند. فیلم جنگ ستارگان، مثالی جذاب برای فهم همهجانبه اقتصاد خلاق به شمار میرود. فرانچایزهای موفق این فیلم، نهتنها از طریق فروش بلیت، بلکه از راههای دیگری نظیر فروش کالاهای مرتبط، معاملات مجوز و سایر فعالیتهای اقتصادی سبب درآمدزایی جنگ ستارگان شدهاند. اقتصاد خلاق تا حد بسیار زیادی به سرمایه انسانی وابسته است. خلاقیت، نوآوری و دانش، محرکهای کلیدی در رشد این بخش به شمار میروند و همه این موارد، از جمله ویژگیهایی هستند که با انسانها ارتباط مستقیم دارند. در واقع، آموزشوپرورش، عوامل حیاتی در موفقیت اقتصاد خلاق به شمار میروند. اقتصاد خلاق همچنین نیازمند سطح بالایی از همکاری و شبکهسازی است. بسیاری از پروژهها و فعالیتهای خلاقانه شامل تیمهایی از افراد با مهارتها و تخصصهای مختلف است که همراه با هم کار میکنند تا اتفاقات جدید رقم بزنند و عناصر جدید و نوآورانه خلق کنند. شبکهسازی در اقتصاد خلاق مهم است، زیرا به افراد و شرکتها اجازه میدهد ایدههای خود را به اشتراک بگذارند، فرصتهای جدیدی پیدا کنند و روابطی به وجود آورند که میتواند به همکاریهای آینده منجر شود. یکی از دلایل اصلی تلقی شدن اقتصاد خلاق به عنوان منبع انباشت ثروت، پتانسیل بالایی است که برای خلق ارزش دارد. محصولات و خدمات خلاق در بسیاری مواقع، منحصربهفرد و متمایز هستند. منحصربهفرد بودن، یک ویژگی مطلوب برای کالاها و محصولاتی است که بالاترین قیمت را در بازار به خود اختصاص میدهند. برای مثال، یک برند مد لوکس مانند شَنل میتواند هزاران دلار برای یک کیف دستی دریافت کند، زیرا برند ساخته شده از آن در ذهن مخاطبان، به عنوان نمادی از وضعیت و بازتاب میراث و شهرت محصولات، کالاها و خدمات در نظر گرفته میشود. اقتصاد خلاق علاوه بر ارزشآفرینی، پتانسیل اشتغالزایی فراوانی نیز دارد. بسیاری از صنایع خلاق به نیروهای کاری بسیار ماهر مانند طراحان، هنرمندان و برنامهنویسان نیاز دارند. این مشاغل همواره جزو پردرآمدترین مشاغل به شمار میروند و فرصتهایی برای پیشرفت شغلی ارائه میدهند. البته نباید از اهمیت برخی عوامل در اقتصاد خلاق غافل ماند. یکی از مهمترین این عوامل در شکلدهی به مفاهیم اقتصاد خلاق، حمایت از مالکیت معنوی است. از آنجا که بسیاری از محصولات و خدمات خلاقانه مبتنی بر داراییهای نامشهود مانند حق انتشار، علائم تجاری و حق ثبت اختراع هستند، برخورداری از حمایتهای قانونی قدرتمند و فراگیر برای جلوگیری از کپیبرداری یا استفاده غیرمجاز بسیار مهم است. عامل مهم دیگر، دسترسی به سرمایه است. بسیاری از پروژههای خلاقانه به سرمایهگذاری قابل توجه نیاز دارند و عدم دسترسی به بودجه و اعتبار، مانع بزرگی برای کارآفرینان و کسبوکارهای کوچک در بخش خلاق به شمار میرود. آموزش، پرورش و پژوهش نیز از عوامل حیاتی در موفقیت اقتصاد خلاق محسوب میشوند. بسیاری از کسبوکارهای خلاق نیاز به مهارتها و دانش تخصصی دارند و داشتن نیروی کار آموزشدیده برای رقابت موثر در بازار جهانی، اهمیت بسیار زیادی دارد. در این میان نباید از سهم زیرساختها در رونق اقتصاد خلاق نیز به راحتی عبور کرد. مواردی مانند دسترسی به اینترنت پرسرعت، سیستمهای حملونقل مدرن، و فعالیت گسترده موسسههای فرهنگی و هنری مانند موزهها و تئاترها از جمله این زیرساختهاست که به توسعه اقتصاد خلاق میانجامد.
چشمانداز خلاقیت در اقتصاد جهانی
گردش مالی اقتصاد خلاق هم از نظر مولفههای زمانی مثل سالانه، ماهانه و هفتگی و هم از نظر بازههای جغرافیایی مثل درنظرگیری مناطق مختلف تفاوتهای زیادی دارد. با وجود این، تحلیلگران اقتصادی به این نتیجه رسیدهاند که اقتصاد خلاق سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی جهانی دارد. بر اساس گزارش کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد (UNCTAD)، اقتصاد خلاق جهانی در سال 2015 بیش از 25 /2 تریلیون دلار درآمد ایجاد کرد که نشاندهنده حدود سه درصد از تولید ناخالص داخلی جهان است. با نگاهی به آینده، پیشبینیهای خوشبینانهای برای رشد اقتصاد خلاق وجود دارد. بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، پیشبینی میشود صنایع خلاق تا سال 2030، حدود 6 /6 تریلیون دلار به اقتصاد جهانی کمک کنند که نشاندهنده افزایش نزدیک به 50درصدی نسبت به سال 2015 است. انتظار میرود این رشد تحت تاثیر عواملی مانند پیشرفتهای فناوری، تغییر ترجیحات مصرفکننده و مهمتر از همه، افزایش ارتباطات جهانی قرار داشته باشد. در بلندمدت اما، پیشبینیها برای اقتصاد خلاق امیدوارکنندهتر است. گزارش شورای اقتصاد بریتانیا تخمین زده است که اقتصاد خلاق میتواند تا سال 2050 بیش از 15 تریلیون دلار به تولید ناخالص داخلی جهانی کمک کند که نشاندهنده افزایش قابل توجه نسبت به سهم فعلی آن است. انتظار میرود این رشد توسط عواملی مانند ظهور فناوریهای دیجیتال، اهمیت فزاینده خلاقیت در اقتصاد مبتنی بر دانش و تقاضای رو به رشد برای محصولات و خدمات فرهنگی و خلاقانه تقویت شود. تحقق این چشمانداز برای اقتصاد خلاق نیازمند چندین استراتژی و اقدام کلیدی است. یکی از مهمترین اقدامات، سرمایهگذاری در آموزش و توسعه مهارتها خواهد بود. سرمایه انسانی یک محرک حیاتی برای رشد در اقتصاد خلاق به شمار میرود. بنابراین، تجهیز افراد به مهارتها و دانش لازم، برای موفقیت در صنایع خلاق ضروری است. این رویکرد شامل ارائه دسترسی به آموزش و برنامههای آموزشی باکیفیت میشود که بر خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی متمرکز شدهاند. علاوه بر آموزش، سرمایهگذاری در زیرساختها نیز برای توسعه اقتصاد خلاق بسیار مهم است. این سرمایهگذاری باید در زیرساختهای فیزیکی مانند موسسههای فرهنگی، مراکز خلاق و مجموعههای هنری و همچنین زیرساختهای دیجیتالی مانند دسترسی به اینترنت پرسرعت و پلتفرمهای دیجیتال انجام شود. سرمایهگذاریهای زیرساختی به ایجاد محیطی مناسب برای خلاقیت و نوآوری، جذب استعدادها و تسهیل همکاری و شبکهسازی کمک میکند. در کنار این موضوعات، در پیش گرفتن سیاست حمایتی و محیط نظارتی برای اقتصاد خلاق بسیار مهم است. این رویکرد، شامل اقداماتی مانند حفاظت از مالکیت معنوی، مشوقهای مالیاتی و دسترسی به منابع مالی است. حفاظت از مالکیت معنوی بهویژه برای صنایع خلاق بسیار مهم است، زیرا تضمین میکند که سازندگان میتوانند از کار خود بهره ببرند و نوآوری بیشتر را نیز تشویق میکند. یکی دیگر از جنبههای کلیدی تحقق چشمانداز اقتصاد خلاق، تقویت همکاری و مشارکت میان ذینفعان مختلف است. همکاری بین دولتها، کسبوکارها، موسسههای آموزشی و سازمانهای جامعه مدنی در این دسته قرار میگیرد. این ذینفعان در همکاری با یکدیگر میتوانند منابع، دانش و تخصص را به اشتراک بگذارند و نوعی همافزایی ایجاد کنند که باعث نوآوری و رشد در اقتصاد خلاق میشود. همکاری، تعاملات و تبادلهای بینالمللی نیز برای توسعه اقتصاد خلاق بسیار مهم تلقی میشود. این ارتباطات، موضوعات مهمی مانند ترویج تجارت فرامرزی کالاها و خدمات خلاقانه، تسهیل برنامههای تبادل فرهنگی و حمایت از همکاریهای بینالمللی بین هنرمندان، طراحان و دیگر متخصصان خلاق را در بر میگیرد. تقویت اقتصاد خلاق فراگیر و متنوع به معنای اطمینان از دسترسی به فرصتها برای افراد با هر زمینه و ترویج تنوع از نظر جنسیت، قومیت، فرهنگ و دیدگاه است. سیاستها و شیوههای فراگیر نهتنها به انسجام اجتماعی کمک میکنند، بلکه خلاقیت و نوآوری را با گرد هم آوردن ایدهها و تجربیات مختلف افزایش میدهند.
از این کشورها یاد بگیریم
اقتصاد خلاق در دهههای اخیر به عنوان محرک رشد اقتصادی و تولید ثروت در سراسر جهان مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفته است. کشورهای زیادی از اقتصاد خلاق استقبال کردهاند و فهمیدهاند که توجه به آن، تاثیر قابل ملاحظهای در رشد اقتصادی آنها دارد؛ بااینحال، همچنان کشورهای زیادی وجود دارند که در استفاده کامل از پتانسیل این ثروتآفرینی غافل مانده و نتوانستهاند در آن ارزشآفرینی کنند. یکی از کشورهایی که گامهای بلندی در راستای توسعه و بهرهبرداری از اقتصاد خلاق برداشته، انگلستان است. بریتانیا سابقه طولانی در حمایت و ترویج صنایع خلاق دارد که شامل بخشهای مختلفی مانند فیلم، موسیقی، مد، طراحی و تبلیغات میشود. دولت این کشور، سیاستها و راهکارهای مختلفی برای تقویت رشد صنایع خلاق اجرا کرده که از جمله این سیاستها میتوان به ارائه مشوقهای مالیاتی، اجرای برنامههای تامین مالی و ایجاد خوشهها و هابهای خلاق اشاره کرد. موفقیت اقتصاد خلاق بریتانیا را میتوان به عوامل متعددی نسبت داد. یکی از این عوامل، تمرکز زیاد بر توسعه استعدادها و مهارتها در صنایع خلاق بوده است. بریتانیا در برنامههای آموزشی، پژوهشی و کاربردی زیادی سرمایهگذاری کرده که خلاقیت و نوآوری را پرورش میدهد و شرایطی ایجاد میکند تا تربیت متخصصان ماهر همواره در مسیری رو به پیشرفت و صعودی قرار داشته باشد. بریتانیا همچنین پلتفرمهایی را برای همکاری و شبکه ایجاد کرده است. فدراسیون صنایع خلاق بریتانیا بر همین مبنا شکل گرفته تا سهامداران مختلف را برای هدایت نوآوری و رشد گرد هم جمع کند. کره جنوبی کشور دیگری محسوب میشود که در استفاده از اقتصاد خلاق سرآمد بوده و جایگاه خود را تثبیت کرده است. دولت کره جنوبی از دو دهه پیش به پتانسیل صنایع فرهنگی خود پی برد و اقدامات خلاقانه و البته پیگیرانهای را برای حمایت از توسعه آنها انجام داد. بر پایه همین سیاستها، موسساتی مانند آژانس محتوای خلاق کره جنوبی (KOCCA) برای ارائه حمایت مالی، اجرای برنامههای آموزشی و توسعه زیرساخت برای صنایع خلاق تاسیس شده است. کره جنوبی همچنین فعالانه و از طریق موسیقی کیپاپ و نمایشهای کرهای که محبوبیت زیادی در سراسر جهان به دست آوردهاند، محصولات فرهنگی خود را در سطح جهانی تبلیغ کرده و در معرض استفاده عمومی قرار داده است. موفقیت کره جنوبی در اقتصاد خلاق را میتوان ناشی از تاکید مسئولان این کشور بر فناوری و نوآوری دانست. این کشور در یکی از جالب توجهترین اقدامات، از تخصص خود در بازی و انیمیشن برای توسعه فرانچایزهای موفق جهانی مانند Lineage و Pororo the Little Penguin استفاده کرده است. فنلاند نیز در کنار توجه به حوزه آموزش، ظرفیتهای سودآور اقتصاد خلاق را بهخوبی درک کرده و مفاهیم این نوع اقتصاد را برای هدایت رشد اقتصادی و نوآوری خود به کار برده است. موفقیت فنلاند را میتوان به تمرکز این کشور بر طراحی و نوآوری به عنوان محرکهای اصلی رقابت نسبت داد. این کشور در آموزش طراحی، برنامهریزی اجرا و تحقیق روی بازارها سرمایهگذاری کرده و فرهنگ نوآوری و خلاقیت را پرورش میدهد. این تاکید بر طراح به ظهور شرکتهای طراحی فنلاندی موفقی مانند Marimekko و Fiskars منجر شده است. موفقیت فنلاند در اقتصاد خلاق با تعهد آن به پایداری و مسئولیت اجتماعی نیز ارتباط مستقیم دارد. شرکتهای فنلاندی اصول طراحی پایدار را پذیرفتهاند و محصولاتی ایجاد میکنند که هم سازگار با محیط زیست و هم از نظر اجتماعی مسئولیتپذیر هستند. این رویکرد نهتنها مصرفکنندگان را جذب کرده، بلکه به شهرت فنلاند به عنوان پیشرو در طراحی پایدار نیز کمک کرده است. با وجود این، در شرایطی که بریتانیا، کره جنوبی و فنلاند به کشورهای سرآمد در اقتصاد خلاق تبدیل شدهاند، کشورهایی نیز هستند که به ظرفیتهای ثروتآفرینی اقتصاد خلاق توجهی نداشتهاند. در واقع، میتوان به این نتیجه رسید که کشورهای دیگر هنوز سیاستهای حمایتی صحیحی در قبال اقتصاد خلاق در پیش نگرفتهاند و به سرمایهگذاری و تامین زیرساختها اقدام نکردهاند. هند از جمله کشورهایی به شمار میرود که با وجود ظرفیتهای فراوان، هنوز آنگونه که باید از اقتصاد خلاق استفاده نکرده است. این کشور با وجود برخورداری از میراث فرهنگی غنی و صنعت سرگرمی پرجنبوجوش، در تلاش است به طور کامل از صنایع خلاق خود برای رشد اقتصادی استفاده کند. چالشهایی مانند دسترسی محدود به منابع مالی، زیرساختهای ناکافی و عدم حمایت از مالکیت معنوی مانع توسعه اقتصاد خلاق در هند شده است. با این حال، نشانههایی از تغییر رویکردهای این کشور در سالهای اخیر به چشم میخورد. دولت هند به پتانسیل اقتصاد خلاق پی برده و گامهایی برای ارتقای رشد آن برداشته است. ابتکاراتی مانند کمپین «ساخت در هند» و تاسیس مرکز ملی هنرهای نمایشی با هدف حمایت از توسعه صنایع خلاق در هند از جمله راهکارهایی است که این کشور برای توسعه اقتصاد خلاق به انجام رسانده و تلاش میکند از فواید آن بهرهمند شود.
الگوهای شرکتی موفق در اقتصاد خلاق
پس از اینکه ظرفیتها و تواناییهای اقتصاد خلاق در ثروتآفرینی و توسعه درآمدزایی برای کشورهای جهان آشکار شد، شرکتهای بسیاری تلاش کردند به شیوههای مختلف خود را با اصول اقتصاد خلاق همراه کنند. این شرکتها به طور موثری از اقتصاد خلاق برای بازاریابی محصولات خود با تمرکز بر منابع اخلاقی، پایداری، نوآوری، داستانسرایی و اصالت استفاده کردهاند. شرکتها با پذیرش این اصول و انجام اقدامات ضروری برای متمایز شدن در بازار، توانستهاند با ایجاد جایگاه ویژه برای خود، پایگاه مشتریان وفادار را به سمت خود جذب کنند و در صنایع تخصصی به موفقیتهای بسیاری دست یابند. یکی از این شرکتهای موفق، Oliberté Limited است که در اتیوپی، یک کشور آفریقایی، کفش تولید میکند. این شرکت با موفقیت از اقتصاد خلاق برای بازاریابی محصولات خود استفاده کرده و بازخوردهای مطلوبی نیز دریافت کرده که به الگوی کشورهای دیگر تبدیل شده است. این شرکت با انجام اقدامات مختلف، خود را به عنوان یک برند مسئولیتپذیر اجتماعی و پایدار معرفی کرده و نفوذ گستردهای در بازار به دست آورده است. اولیبرته، در یکی از اصلیترین اقدامات خود در حوزه اقتصاد خلاق، بر منبعیابی و تولید اخلاقی تمرکز کرده است. این شرکت فعالیتهای تولیدی خود را در اتیوپی، کشوری فقیر در آفریقا مستقر کرده تا نهتنها از جوامع محلی حمایت کرده باشد، بلکه بتواند محصولات با کیفیت بالا و دستساز تولید کند. محصولاتی که مصرفکنندگان میدانند در بالاترین سطح دقت تولید شده و با گریز از فعالیتهای صنعتی، محیط زیست را نیز حفظ کرده است. در گام دیگری که اولیبرته برداشته، بازاریابی خود را بر داستانسرایی و اصالت متمرکز کرده و بر مبنای این دو اصل پیش میرود. این رویکرد مبتنی بر داستانسرایی به شرکت کمک کرده تا خود را در یک بازار گسترده، پیچیده و پر از رقابت، متمایز کند و هویت برند بسیار قدرتمندی بسازد. اولیبرته همچنین فعالانه با سایر سازمانها و هنرمندان همکاری میکند و با اتخاذ چنین سیاستی، دامنه بازار خود را گسترش داده و بخشهای مشتری جدیدی را جذب کرده است. این اتفاق از آن جهت منحصربهفرد و ارزشمند است که گسترش بازار بدون پشت کردن به ارزشهای اساسی شرکت انجام شده و همچنان ادامه دارد. «تازا شکلات» نیز شرکت دیگری به شمار میرود که در ایالاتمتحده آمریکا مستقر شده و با موفقیت از اقتصاد خلاق برای بازاریابی محصولات خود استفاده میکند. تعهد این شرکت به شفافیت، پایداری و منابع اخلاقی، آن را در صنعت رقابتی شکلات متمایز کرده است. یکی از اقدامات کلیدی انجامشده از سوی تازا شکلات، تمرکز بر تجارت مستقیم در زمینه دانههای کاکائو است. این شرکت روابط مستقیمی با کشاورزان کاکائو در کشورهایی مانند جمهوری دومینیکن و بولیوی برقرار کرده و از خرید عادلانه مواد اولیه فراهمشده به وسیله کشاورزان و تولیدکنندگان دانههای کاکائوی باکیفیت بالا برای تولید محصولات نهایی خود اطمینان حاصل میکند. این تعهد اخلاقی به منابع در بین مصرفکنندگانی که شفافیت و شیوههای اخلاقی را در تصمیمگیریهای خرید خود در اولویت قرار میدهند، موجب موفقیت آن شده است. این شرکت همچنین نوآوری را در ارائه محصولات خود جای داده و طعمها و بافتهای منحصربهفردی را با استفاده از روشهای سنتی معرفی کرده که طعم و بافتی متمایز به شکلاتهای تولیدشده میبخشد. این تاکید بر تکنیکهای سنتی همراه با افزودن و طراحی طعمهای نوآورانه، تازا شکلات را از شکلاتهای تولید انبوه متمایز کرده و آن را به عنوان یک برند برتر و حرفهای تثبیت کرده است. تازا شکلات از داستانسرایی و محتوای آموزشی هم برای جلب نظر مصرفکنندگان استفاده کرده و داستانهای کشاورزان کاکائو و فرآیندهای تولید آن را به اشتراک میگذارد و به مصرفکنندگان در مورد روشهای استفاده از شکلات آموزشهای منحصربهفردی ارائه میکند. تازا شکلات با انجام این کار، ارتباط عمیقتری با مخاطبان خود ایجاد کرده و وفاداری و حمایت از برند خود را تقویت کرده است. فرایتاگ نیز یک شرکت سوئیسی است که در ساخت کیف و لوازم جانبی از مواد ارتقایافته، بهویژه برزنتهای انعطافپذیر اما بسیار مقاوم استفاده میکند. رویکرد نوآورانه این شرکت در طراحی و ساخت پایدار، موفقیت آن را در بازار جهانی تضمین کرده است. از جمله اقدامات کلیدی که فرایتاگ انجام داده میتوان به افزایش چرخه و تولید پایدار اشاره کرد؛ چراکه این شرکت با استفاده مجدد از مواد بادوام مانند برزنت کامیون، کمربند ایمنی و لولههای داخلی دوچرخه، محصولات منحصربهفرد و سازگار با محیط زیست تولید میکند که برای مصرفکنندگان آگاه از اهمیت محیط زیست، بسیار جذاب تلقی میشود. این رویکرد پایدار نهتنها ضایعات را کاهش داده، بلکه فرایتاگ را به عنوان یک پیشگام نوآوری در مد مطرح کرده است. فرایتاگ همچنین خلاقیت و فردیت را در طراحی محصولات خود پذیرفته؛ به طوری که هر کیف تولیدشده به دلیل الگوها، رنگهای مختلف و مواد بهکاررفته در آن منحصربهفرد است. این شرکت بر فردیت و خلاقیت مصرفکنندگانی که به دنبال محصولات منحصربهفرد و پایدار هستند تاکید میکند. به اعتقاد مدیران فرایتاگ، نوع فعالیتی که آنها انجام میدهند نشاندهنده سبک شخصی مصرفکنندگان محصولاتشان است.
نیروی انسانی چه نقشی دارد؟
اقتصاد خلاق با تولید و توزیع کالاها و خدمات خلاقانه توسعه مییابد. در دورانی که جهان زیرسلطه پیشرفتهای تکنولوژیک قرار دارد، منابع انسانی و خلاقیت ناشی از تفکر و فعالیت آنها، در دستیابی به نتایج مطلوب اقتصاد خلاق اهمیت بسیاری دارند. نوآوری در قلب اقتصاد خلاق نهفته است و منابع انسانی نقشی حیاتی در پرورش و هدایت این نوآوری بر عهده دارد. ذهن انسان است که ایدههای جدید را ایدهپردازی میکند، به طراحی محصولات نوآورانه میپردازد و فناوریهای پیشگامانه را توسعه میدهد. سازمانها با سرمایهگذاری در توسعه سرمایه انسانی میتوانند محیطی ایجاد کنند که خلاقیت را پرورش میدهد و کارکنان را تشویق میکند خارج از چهارچوب فکر کنند. بخشهای مختلف منابع انسانی میتوانند با اجرای استراتژیهایی مانند استعدادیابی، برنامههای آموزشی و سیستمهای مدیریت عملکرد که تفکر نوآورانه را شناسایی میکنند و پاداش میدهند، این فرآیند را تسهیل کنند. سازمانها با استخدام افراد با مجموعه مهارتهای متنوع، میتوانند فرهنگ همکاری را تقویت کنند. این رویکرد درست جایی است که دیدگاههای مختلف برای ایجاد راهحلهای خلاقانه همگرا میشوند. خلاقیت نیز یکی از محرکهای اساسی اقتصاد خلاق است و منابع انسانی نقش مهمی در پرورش نیروی کار خلاق دارد. متخصصان منابع انسانی میتوانند با طراحی محیطهای کاری که آزمایش، ریسکپذیری و ارتباطات باز را تشویق میکند، به تسهیل این موضوع بپردازند. برنامههای کاری انعطافپذیر، فضاهای مشارکتی و تیمهای متقابل همگی میتوانند به فضایی کمک کنند که خلاقیت را پرورش میدهد. منابع انسانی میتوانند شیوههایی را اجرا کنند که تعادل بین کار و زندگی، رفاه کارکنان و توسعه حرفهای را ارتقا میدهد. در پی این اقدامات، سازمانها با فراهم کردن فرصتهایی برای رشد شخصی و حمایت از علایق و اشتراکات کارکنان، میتوانند از پتانسیل خلاقانه کامل خود بهره ببرند. این رویکردها را میتوان از طریق ابتکاراتی مانند برنامههای آموزشی، تعطیلات، و رهنمودهایی که کارکنان را قادر میکند به فعالیتهای خلاقانه خود ادامه دهند، به دست آید. همکاری نیز محرک کلیدی دیگری برای نوآوری در اقتصاد خلاق است و منابع انسانی نقشی اساسی در تقویت همکاری موثر بین افراد و سازمانها ایفا میکند. متخصصان منابع انسانی میتوانند سیستمها و فرآیندهایی را طراحی کنند که به اشتراکگذاری دانش، ترویج متقابل ایدهها و همکاری بینرشتهای میانجامد. دپارتمانهای منابع انسانی در شرکتها و سازمانها میتوانند پلتفرمهایی مانند ابزارهای مدیریت پروژه یا شبکههای اجتماعی را برای ارتباطات داخلی و همکاری اجرایی کنند. این ابزارها کارمندان را قادر میکند بدون توجه به موقعیت فیزیکی خود با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، ایدهها را به اشتراک بگذارند و در پروژهها همکاری داشته باشند. همچنین نیروهای انسانی میتوانند همکاریهای خارجی را در قالب ایجاد مشارکت با سایر سازمانها، دانشگاهها یا موسسههای تحقیقاتی برای تقویت تبادل دانش و پروژههای مشترک تسهیل کنند. نیروهای انسانی همچنین نقش مهمی در تضمین رشد پایدار در اقتصاد خلاق ایفا میکنند. متخصصان منابع انسانی با تمرکز بر حفظ و توسعه استعداد، میتوانند به سازمانها کمک کنند نیروی کار پایدار در اختیار بگیرند که موفقیت بلندمدت را تضمین کند. این رویکرد شامل اجرای استراتژیهایی مانند سیستمهای مدیریت عملکرد، برنامههای توسعه شغلی و برنامهریزی جانشینپروری است. بخشهای منابع انسانی میتوانند با بهکارگیری شیوههای اخلاقی در فرآیندهای مدیریت استعداد، به پایداری بیشتر کمک کنند. ترویج تنوع در نیروی کار و تضمین پاداش و مزایای منصفانه، در کنار اولویت دادن به رفاه کارکنان در این حوزه جای میگیرد. متخصصان منابع انسانی با همسو کردن ارزشهای سازمانی و نیازها و انتظارات کارکنان، میتوانند محیطی ایجاد کنند که استعدادهای برتر را جذب و حفظ کند.
ارائه بینش اقتصاد خلاق در پژوهشهای علمی
پژوهشهای علمی زیادی در مورد تاثیر اقتصاد خلاق بر کسبوکارها انجام شده و جالب آنکه در همه آنها بر نقش خلاقیت، نوآوری و رشد اقتصادی تاکید شده است. «مجله اقتصاد فرهنگی آمریکا» در پژوهشی با عنوان «تاثیر صنایع خلاق بر رشد اقتصادی» به تحلیل شرایط استفاده از این نوع اقتصاد در کشورهای مختلف پرداخته و طی آن، پژوهشگران دادهها را از مجموعه متنوعی از کشورها جمعآوری کردند و سهم صنایع خلاق در رشد تولید ناخالص داخلی آنها را مورد تجزیهوتحلیل قرار دادند. نتایج این پژوهش حاکی از همبستگی مثبت قوی بین حضور اقتصاد خلاق و پویا و سطوح بالاتر رشد اقتصادی است. کشورهایی که بخش خلاق در آنها به خوبی توسعه یافته بود در طول رکود اقتصادی انعطافپذیری بیشتری از خود نشان دادند و توانستند از طریق کالاها و خدمات خلاقانه منابع درآمدی جدیدی ایجاد کنند. مجله بینالمللی رفتار و تحقیقات کارآفرینی نیز پژوهشی با عنوان «خلاقیت و نوآوری در شرکتهای کوچک و متوسط» انجام داد که بر بررسی توانایی SMEها در پرورش خلاقیت و نوآوری متمرکز بود. پژوهشگران در این پژوهش، مصاحبهها و نظرسنجیهای عمیقی را با صاحبان و مدیران بنگاههای کوچک و متوسط در صنایع مختلف انجام دادند تا بدانند این مجموعهها چگونه شیوههای خلاقانه را در عملیات تجاری خود ادغام میکنند. یافتهها نشان داد احتمال بیشتری دارد شرکتهای کوچک و متوسط که فعالانه با اقتصاد خلاق درگیر هستند، محصولات نوآورانه تولید کنند، استراتژیهای بازاریابی منحصربهفرد در پیش گیرند و مزیت رقابتی خود را در بازارهای مرتبط به دست آورند. «بهرهگیری از خلاقیت برای موفقیت سازمانی: مطالعه رویههای اقتصاد خلاق در شرکتهای بزرگ» نیز عنوان پژوهش دیگری بود که مجله تحقیقات بازرگانی بریتانیا انجام داد. محققان در این مطالعه بررسی کردند چگونه شرکتهای بزرگ از اصول اقتصاد خلاق برای پیشبرد موفقیت سازمانی استفاده میکنند. تیم تحقیقاتی این پروژه، مطالعات موردی را بر روی چندین شرکت چندملیتی که بهخاطر شیوههای نوآورانهشان شناخته میشوند، انجام دادند و رویکردهای آنها را برای ادغام خلاقیت در الگوهای کسبوکارشان تحلیل کردند. نتایج نشان داد سازمانهایی که اقتصاد خلاق را پذیرفتهاند، شاهد بهبودهایی در مشارکت کارکنان، رضایت مشتری و عملکرد مالی کلی بودند. همچنین، این شرکتها در انطباق با تغییرات بازار و توسعه محصولات و خدمات پیشرفته، مهارت بیشتری داشتند. سعید ابوالقاسمی