ارتباطات سیاسی | ماشین | تعویض زمینِ | هوش مصنوعی و ارتباطات سیاسی
ماشینها چگونه ارتباطات سیاسی نوین پدید میآورند؟ | تعویض زمینِ واقعیت
سال 2008 که کارزار انتخاباتی اوباما از امکانات وب 2 و شبکههای اجتماعی متعامل و مجازی برای تبلیغات خود استفاده کرد، همچنان بازار مطبوعات کاغذی و تبلیغات غیرآنلاین داغ بود ولی امروز خیابانها با پوسترهای نامزدهای انتخاباتی فرش نمیشود. به نظر میرسد میدان منازعه تا حد زیادی به بستر پیامرسانها و شبکههای اجتماعی مجازی محدود شده است. این صداوسیما نیست که با مناظره تنور انتخابات را گرم میکند، بلکه این مجراهای نوین ارتباطیاند که میتوانند بهطور زنده احساس هیجان را منتقل کنند. اما یک بازیگرِ دیگر نیز به این میدان اضافه شده که بدون گرفتن وقت استراحت بین حرکت از وب2 به وب 3 (وب معنایی) آمده وسط و میخواهد زمین بازی را عوض کند؛ «هوش مصنوعی» (AI). پدیدهای که در دهههای اخیر بهطور چشمگیری توسعه یافته و تاثیرات گستردهای در جنبههای مختلف زندگی انسانها، از جمله انتخابات، داشته است.
تاثیر مثبت هوش مصنوعی بر انتخابات
دسترسی به کلاندادهها: یکی از فواید هوش مصنوعی در انتخابات، توانایی آن در تحلیل مقادیر زیادی از دادههای رایدهندگان است. هوش مصنوعی میتواند اطلاعات جمعآوریشده از منابع مختلف (مانند شبکههای اجتماعی، نظرسنجیها و دادههای جمعیتی) را تحلیل و الگوهای رفتاری رایدهندگان را شناسایی کند. این تحلیلها میتوانند به شناسایی گروههای هدف و تنظیم پیامهای اقناعی-انتخاباتی دقیقتر کمک کنند. حتی همین حالا ابزارهای رایگانی مثل Google Trends یا Google Analytics میتوانند اطلاعات ارزشمندی از هواداران یا مخالفان حزب سیاسی ما، ارائه کنند. هوش مصنوعی میتواند با تحلیل دادههای جمعآوریشده از رایدهندگان، الگوهای رفتاری و علایق هر گروه را بشناسد و به هر نامزد کمک کند تا پیامهای انتخاباتی خود را به شکلی هدفمندتر به گروههای مختلف ارائه دهد. همچنین دسترسی به ابزارهای رصد دادههای شبکهای میتواند به ما نشان دهد روی کدام موج اجتماعی یا هشتگ داغ سوار شویم و چگونه میمهای سیاسی بسازیم. این هدفگیری دقیق میتواند به افزایش مشارکت رایدهندگان و بهبود استراتژیهای کارزار سیاسی ما کمک کند. ابزارهای پیشرفتهتری مانند IBM Watson Analytics، Power BI و Tableau میتوانند تحلیلهای عمیقتری از دادههای جمعآوریشده انجام دهند. ابزارهای رصد دادههای شبکهای مانند Brandwatch و Hootsuite نیز میتوانند روندها و هشتگهای داغ را شناسایی کرده و به بهبود استراتژیهای کارزار سیاسی کمک کنند. این ابزارها به افزایش مشارکت رایدهندگان و بهبود استراتژیهای انتخاباتی کمک میکنند.
مبارزه با اطلاعات نادرست: اطلاعات نادرست و اخبار جعلی یکی از بزرگترین چالشهای انتخابات مدرن است. با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشینی، هوش مصنوعی میتواند اطلاعات نادرست را بشناسد و نگذارد که منتشر شود. این ابزارها میتوانند الگوهای انتشار اخبار جعلی را بشناسند و به سرعت علیه آن اقدام کنند. در واقع این پدیده خودش عامل ساخت و انتشار اخبار جعلی میتواند باشد، ولی چنان قدرتمند است که برای مقابله با آن باید از خود هوش مصنوعی کمک بگیریم. اینجاست که مرجعیت اطلاعرسانی حتی از رسانههای جمعی نیز سلب میشود و شکلی بلوکی پیدا میکند. واقعیت و منفعت آن چیزی است که بلوکهای ارتباطی، سیاسی، اقتصادی و مالی تعیین کنند. برای همین اگر شایعات و اخبار جعلی درباره یکی از نامزدها در شبکههای اجتماعی منتشر شود، هوش مصنوعی میتواند به سرعت این اطلاعات را شناسایی و از انتشار بیشتر آن جلوگیری کند. این اقدام میتواند به حفظ صحت فرآیند انتخابات و اعتماد عمومی کمک کند. ابزارهایی مانند Google Jigsaw’s Perspective API، AdVerif.ai، Full Fact، ClaimBuster و NewsGuard میتوانند الگوهای انتشار اخبار جعلی را شناسایی و از انتشار آنها جلوگیری کنند. این ابزارها به تحلیل محتوا و فیلتر کردن اطلاعات نادرست کمک میکنند. همچنین میتوانند صحت فرآیند انتخابات را حفظ کنند که سبب افزایش اعتماد عمومی به نظام سیاسی میشود. پس استفاده از این فناوریها برای مقابله با اطلاعات نادرست ضروری است.
ارتقای امنیت انتخابات: امنیت انتخابات یکی از جنبههای حیاتی هر فرآیند انتخاباتی است و استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی میتواند بهطور چشمگیری امنیت انتخابات را تقویت کند. هوش مصنوعی با تحلیل مقادیر زیادی از دادهها، قادر است تهدیدات سایبری را در زمان واقعی شناسایی کند و به آنها پاسخ دهد. این ابزارها میتوانند با تشخیص الگوهای مشکوک و فعالیتهای مخرب، به جلوگیری از تلاشهای هک و دسترسی غیرمجاز به اطلاعات رایدهندگان کمک کنند. برای مثال، ابزارهایی مانند IBM QRadar، CylancePROTECT، Darktrace، Symantec Endpoint Protection و FireEye Helix از یادگیری ماشینی برای شناسایی و پاسخ به تهدیدات سایبری استفاده میکنند، که این امر به تقویت امنیت سیستمهای رایگیری و محافظت از زیرساختهای انتخاباتی منجر میشود. حالا میتوان با ارائه نظارت مداوم و پاسخگویی خودکار به تهدیدات، زمان پاسخگویی را کاهش داد و از بروز حملات سایبری جلوگیری کرد. علاوه بر این، تحلیلهای پیچیده هوش مصنوعی میتواند نقاط ضعف و مسیرهای حمله را بشناسد و برای تقویت امنیت کلی اقدامات پیشگیرانهای انجام دهد.
تاثیر منفی هوش مصنوعی بر انتخابات
با وجود فواید قابل توجه هوش مصنوعی در بهبود فرآیندهای انتخاباتی، استفاده از آن خالی از مشکلات و چالشها نیست. از آنجا که قصههای بد، خشن و ترسناک در رسانه بیشتر جلب توجه میکند (یا میفروشد) ما در برنامههای سرگرمکننده و خبری بیشتر درباره آینده ترسناک میشنویم. با این همه، این بحثها وجودش مفیدتر از نبودش است. چون وقتی راجع به این مشکلات احتمالی در آینده صحبت میکنیم، در واقع داریم احتمال وقوع ناگهانی آن را کاهش میدهیم؛ پس آنچه در ادامه میآید وجه تاریک هوش مصنوعی است، ولی بدانیم این پدیده تنها دو قطب سیاه و سفید ندارد.
نقض حریم خصوصی: میگویند هلندیهایی که به جزایر اقیانوسیه در قرن 17 میرسیدند میتوانستند با مهرههایی رنگی از بومیان جزیرهشان را بخرند. به نظر میرسد این کاری است که اکنون شرکتهای بزرگ ارتباطی با بسیاری از کاربران اینترنت انجام دادهاند. برای نمونه، بخش زیادی از اطلاعات خصوصی خود را به گوگل میدهیم و او در عوض به ما وسایلی برای کار و سرگرمی میدهد تا باز هم در فضای متعلق به خودش به سر ببریم. نقض حریم خصوصی وقتی با سیاست و مباحث مرتبط با قدرت گره بخورد، میتواند فاجعهبار باشد. در واقع با جمعآوری و تحلیل دادههای شخصی رایدهندگان، امکان سوءاستفاده از این اطلاعات برای هدفگیری تبلیغات انتخاباتی به وجود میآید. مثل اتفاقی که سال 2016 کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ رقم زد. در جریان انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده در سال 2016، شرکت کمبریج آنالتیکا از دادههای شخصی میلیونها کاربر فیسبوک بدون رضایت آنها استفاده کرد تا پروفایلهای روانشناختی دقیقی از رایدهندگان ایجاد کند. کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ به کمک این داده توانست در فیسبوک با ارائه اخبار جعلی درباره رقیب، بخش زیادی از رایدهندگان منفعل را از هیلاری کلینتون بترساند و به سمتی ببرد که به دونالد ترامپ رای بدهند. فقط کافی است مشاوران یک کارزار انتخاباتی به دادههای حساس (مثل اطلاعات جمعیتی، رفتارهای آنلاین، نظرات سیاسی و حتی الگوهای خرید) دست پیدا کنند، اینجاست که میتوانند بر نوع کنش و تصمیمات انتخاباتی رایدهندگان تاثیر بگذارند.
جعل عمیق واقعیت: اوایل امسال، تماسهای روباتیکی که هوش مصنوعی آن را ساخته، صدای بایدن را تقلید کردند و به رایدهندگان نیوهمپشایر زنگ زدند تا از آنان بخواهند در انتخابات مقدماتی شرکت نکنند. همچنین، اوایل امسال، یک تصویر تولیدشده از طریق هوش مصنوعی ترامپ را با قاچاقچی جنسی نشان میداد؛ این عکس جعلی در شبکه ایکس ترامپ، جفری اپستین (قاچاقچی محکومشده) و یک دختر جوان را نشان میداد. دیپفیکها در انتخابات سال گذشته اسلواکی پخش شدند و به یک رهبر حزب سیاسی توهین کردند و سرانجام توانستند رقیب هوادار روسیه را به کمک همین محتواها از صندوق بیرون بکشند. دولت چین ظاهراً تلاش کرد با استفاده از دیپفیکهای هوش مصنوعی در انتخابات تایوان دخالت کند. همچنین، موجی از محتوای مخرب تولیدشده از طریق هوش مصنوعی در بریتانیا پیش از انتخابات ظاهر شد. در یکی از دیپفیکها مجری خبر بیبیسی، سارا کمپبل را میبینیم که میگوید نخستوزیر بریتانیا، ریشی سوناک، یک پلتفرم سرمایهگذاری کلاهبرداری را تبلیغ میکند. در هند سیاستمدارهای فوتشده به شکلی مجازی زنده شدهاند و از مردم میخواهند به چه کسی رای بدهند. در بلاروس، مخالفان یک «نامزد» غیرواقعی ساختند که با هوش مصنوعی ساخته شده بود. این نامزد که در واقع یک چتبات است، خود را به عنوان یک فرد ۳۵ساله از مینسک توصیف میکند که در عمل وظیفهاش ایجاد ارتباط میان گروههای مختلف مخالفان است.
هوش مصنوعی و ارتباطات سیاسی
در ایران، استفاده از هوش مصنوعی در انتخابات هنوز بهطور گسترده رواج نیافته است. علی لاریجانی از چت جیپیتی نام میبرد تا به سعید جلیلی بگوید که حتی این ماشین هم پاسخ تو را میداند. اما زمین بازی نامزدها همچنان عرصه وب2 و وب اجتماعی است. با این حال، با توجه به پیشرفتهای سریع در فناوری، انتظار میرود که در آینده نزدیک هوش مصنوعی نیز به یکی از ابزارهای اصلی در کمپینهای انتخاباتی ایران تبدیل شود. برای بهرهگیری از هوش مصنوعی به منظور ایجاد انتخاباتی سالم و منصفانه، میتوان از نظریههای ارتباطات سیاسی استفاده کرد. برای سادهتر خوانده شدن مطلب این نظریهها را در قالب جدول ارائه میکنم: همانطور که میبینید با پدیدهای مواجهیم که همزمان میتواند مفید و خطرناک باشد. همانقدر که این نظریهها میتوانند در خدمت بشر باشند، به همان میزان هم میتوانند دستاویزی برای استثمار نوع بشر باشند. از سوی دیگر با توجه به اینکه هوش مصنوعی توان به وجود آوردن موجود دیگری مثل خودش را دارد، وجودش با بنیادیترین تعریف «موجود زنده» میخواند. اینجاست که بحثهای آینده احتمالاً این نیست که در دام چپ و راست بیفتید /نیفتید، بلکه بهزودی شاهد بحثهای داغی خواهیم بود درباره اینکه هوش مصنوعی تا چه میزان حق دارد در تصمیمگیری انسانی دخالت کند؟ با توجه به اینکه این ماشین زنده میتواند خودش را تکثیر کند، چه جاهایی با گونه هوموساپینسها (یعنی ما) دچار تضاد منافع میشود؟ آیا انسان توان مقابله با این ماشین زنده را دارد؟ موجودی که به مراتب از خودش باهوشتر است.
اهمیت استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی در انتخابات
الگوریتمهای هوش مصنوعی باید به صورت شفاف و قابل فهم برای عموم ارائه شوند. همچنین، مسئولیتپذیری در تصمیمگیریهای مبتنی بر هوش مصنوعی باید تضمین شود. متاسفانه در برخی مواقع حتی خود پژوهشگران بر این الگوریتمها مسلط نیستند. از سوی دیگر، استفاده از دادههای شخصی باید با رضایت کامل افراد و با رعایت اصول حریم خصوصی انجام شود. همچنین، باید از سوءاستفاده از دادههای شخصی برای هدفگیری تبلیغات جلوگیری شود. استفاده از هوش مصنوعی در انتخابات باید زیر نظارت دقیق نهادهای مستقل و با تنظیمات دقیق صورت گیرد. این امر میتواند از هرگونه سوءاستفاده و تحریف جلوگیری کند. آموزش عمومی درباره نحوه شناسایی اطلاعات نادرست و استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی میتواند به تقویت آگاهی و اعتماد عمومی کمک کند. هوش مصنوعی با توانایی بالا در تحلیل دادهها و انجام محاسبات پیچیده میتواند تصمیمگیریهای مهمی انجام دهد. اما سوال اینجاست که آیا این تصمیمات به نفع جامعه خواهد بود یا به ضرر آن. هوش مصنوعی بر اساس الگوریتمها و دادههایی که به آن داده میشود تصمیمگیری میکند و ممکن است همه جوانب انسانی و اخلاقی را در نظر نگیرد. مشکل اینجاست که تصمیمهای پیشین ما، به ماشین یاد میدهد که چگونه عمل کند و اگر جانبدارانه عمل کرده باشیم با یک گروه اقلیتی این ماشین هم موقع تصمیمگیری همان کار را میکند. در یک مورد در آمریکا، استفاده از الگوریتمهای پیشبینی جرم برای تعیین میزان مجازاتها به انتقادهای گستردهای منجر شد، زیرا این الگوریتمها به تعصب نژادی گرایش داشتند و مجازاتهای ناعادلانهای برای برخی گروههای اقلیت صادر کردند. تاثیر هوش مصنوعی بر فرآیندهای انتخاباتی عمیق و چندوجهی است. در حالی که هوش مصنوعی میتواند به بهبود کارایی و دقت انتخابات کمک کند، اما خطراتی نیز در رابطه با اخلاق، حریم خصوصی و صحت دموکراتیک به همراه دارد. برای اطمینان از استفاده مسئولانه و شفاف از هوش مصنوعی در انتخابات، نیاز است که با استفاده از نظریههای ارتباطات سیاسی و اصول اخلاقی، به تنظیم و نظارت دقیق به این فناوری پرداخته شود. این امر میتواند به ایجاد انتخاباتی سالم، منصفانه و مورد اعتماد عمومی کمک کند. علی شاکر