تاریخ ایران؛
سقوط اشکانیان و ظهور ساسانیان: چگونه امپراتوری 470 ساله به پایان رسید؟
در این مقاله به بررسی چگونگی سقوط شاهنشاهی قدرتمند اشکانیان پس از 470 سال حکومت و ظهور ساسانیان میپردازیم.
در این مقاله به بررسی چگونگی سقوط شاهنشاهی قدرتمند اشکانیان پس از 470 سال حکومت و ظهور ساسانیان میپردازیم.
لشکرکشی کاراکالا، امپراتور روم به مرزهای غربی ایران، شورش اردشیر ساسانی، درگیریهای داخلی در خاندان اشکانی، قدرت گرفتن ساسانیان در پارس و نبردهای نهایی بین اردشیر و اردوان، از جمله عواملی بودند که به سقوط اشکانیان و ظهور ساسانیان منجر شدند.
اول از همه باید اشاره کرد که شورش اردشیر ساسانی فقط چهار سال بعد از لشکرکشی "کاراکالا" امپراتور روم به مرزهای غربی ایران اتفاق افتاد، لشکرکشی که در آن رومیان با استفاده از حیله و نیرنگ تعداد زیادی از بزرگان ایرانی را به قتل رساندند و بسیاری از مردم عادی را هم قتل عام کردند.
درگیری خونینی که اگرچه در آخر رومیان شکست خوردند و ایرانیان بعد از دلاوریهای بسیار پیروز شدند، اما باعث شد که خاندان بزرگ اشکانی به شدت از درون سست شود و میشود گفت که در زمان پادشاهی اردوان دولت اشکانی از همه نظر آمادهٔ سقوط بود.
به خصوص آنکه اردوان چهارم در داخل کشور با مشکل مبارزهجوییِ برادرش بلاش ششم هم روبرو بود که به نام خود سکه زدهبود و این نمایانگر آن است که در آن زمان اردوان بر شاهنشاهی اشکانی تسلط کامل نداشته است.
آن هم در حالی که در جنوب و منطقه پارس، ساسانیان بسرعت مقامات دستنشانده اشکانی را یکی پس از دیگری درهم میکوبیدند و روز به روز به قدرت خاندان ساسانی افزوده میشد.
حقیقت آن است که در ابتدا شاهنشاه ایران، اردوان چهارم اشکانی (که در تاریخنگاری کهن اردوان پنجم نامیده میشود) با چالشهای مهمتری همچون شورش برادر خود دست و پنجه نرم میکرد و توجه چندانی به کنشهای ساسانیان نداشت
چرا که او در آن هنگام نمیتوانست برای بپایخیزی یک نوخاسته در پارس اهمیت زیادی قائل شود، اما بعد از تصرف سرزمینهای دور و نزدیک توسط ساسانیان، او مجبور شد که برای مقابله با آنها اقدام کند.
در مرحلهٔ نخست شورش، اردشیر پاپکان با کنشهایی مانند ضرب سکه و ساخت شهرهای نو، قدرت مرکزی اشکانیان را به چالش کشید. چرا که ضرب سکه و ساخت شهرهای نو مختص شاهان بود و با اینکار اردشیر خود را پادشاه نشان میداد.
اردشیر بعد از تسلط خود بر پارس، ابتدا متوجه کرمان شد و با کشتن فرماندار این ایالت، یکی از پسران خود را که اتفاقن او هم "اردشیر" نام داشت و در سنگ نبشتۀ کعبه زردشت به "اردشیر کرمانشاه" معروف است، به شاهی (فرمانداری) کرمان منصوب کرد
در ادامه اردشیر سواحل دریای پارس را نیز تسخیر کرد و همچنین دستور داد تا در گور (فیروزآباد کنونی) کاخ و آتشکدهای بزرگ ساخته شود که آثار ویرانهٔ آن هنوز پدیدار است و بنام کاخ اردشیر پاپکان خوانده میشود.
کنشهایی که مستقیمن حکومت مرکزی اشکانیان را به چالش میکشید و باعث میشد که روز به روز تعداد بیشتری از خاندانهای ایرانی از اشکانیان رو برگردانند و با ساسانیان متحد شوند.
موضوعی که باعث شد اردوان، شاهنشاه اشکانی به حاکم شوش فرمان دهد که به اردشیر حمله کرده، شورش وی را فرونشانده و وی را برای مجازات به تیسفون بفرستد.
اما اردشیر پیشدستی کرد و مهلتی به شاهنشاه اشکانی و هواخواهانش نداد و ابتدا شادشاپور حاکم سپاهان را مغلوب و هلاک کرد، سپس به خوزستان رفته و حاکم شوش را نیز مغلوب و ایالت خوزستان را ضمیمۀ قلمرو خود کرد.
در ادامه، اردشیر به ایالت "میشان" لشکر کشید و آنجا را نیز تسخیر و ضمیمهٔ قلمروی خود نمود. سپس او به پارس بازگشت و نامهای به اردوان اشکانی نوشت تا خود را برای نبرد نهایی آماده کند.
اردوان اشکانی هم که حالا به خوبی خطر و جدیت تهدید را درک کرده بود به سرعت برای مقابله با ساسانیان سپاهی جمع کرد و به مقابلۀ اردشیر رفت.
به گفته طبری سه جنگ سرنوشت ساز میان آنها اتفاق افتاد که در جنگ آخر که "نبرد هرمزدگان" نام دارد شاهنشاه اشکانی توسط اردشیر ساسانی به قتل رسید.
پیروزی مهمی که به دستور اردشیر بابکان صحنهای از آن در نزدیکی "اردشیر خوره" بر سنگ نگاره تنگاب فیروزآباد جاویدان شده است. در این سنگ نگاره شش اسب سوار در سه گروه از جنگاوران تک به تک دیده میشوند.
در سمت راست، "اردشیر" با نیزهای "اردوان" را سرنگون میسازد، در وسط، ولیعهد "شاپور" بر دبیر اردوان یعنی "دادبنداد" غلبه میکند، و در سمت چپ، احتمالا "بیدخش اردشیر" با همتای خود در سپاه اشکانی دست به گریبان است.
البته باید اشاره کرد که جنگ هرمزدگان به تنهایی پایان کار اشکانیان نبود، زیرا که میانرودان همچنان تحت تسلط بلاش ششم، برادر "اردوان" قرار داشت. اما چندی بعد اردشیر یکم ساسانی بلاش را هم در میانرودان شکست داد.
همچنین باید اشاره کرد که آرتاباذ، پسر اردوان که پس از شکست پدر مقابل اردشیر از جنگ گریخته و به شمال غربی ایران فرار کرده بود، بعد از مستقر شدن در اکباتان، چند سالی در مقابل ساسانیان مقاومت میکند، اما در نهایت اردشیر آنجا را نیز تسخیر کرد و رسما به دودمان اشکانی پایان بخشید.