بحران آبهای مرزی | خشکی | ایران
چرا ایران به فکر بحران آبهای مرزی نیست؟ | دیپلماسی خشک!
ترکیه بعد از ساخت سد ایلیسو که تاثیر بسیاری بر محیط زیست داشت و به افزایش ریزگردها در ایران و عراق منجر شد، باز هم تصمیم به ساخت سدی جدید بر روی دجله گرفته است.
سرنوشت 10 میلیارد مترمکعب آب مرزی
محسن موسویخوانساری، عضو انجمن دیپلماسی آب ایران به تجارت فردا میگوید؛ حجم آب تجدیدپذیر در ایران حدود 100 میلیارد مترمکعب است. آبهای مرزی کشور حدود 10 میلیارد مترمکعب است. یعنی حدود 10 درصد آبهای ایران در مرز است. یا این آب وارد کشور، یا از کشور خارج میشود. بنابراین حدود 90 درصد آبهای تجدیدپذیر در اختیار ایران است و اختیار 10 درصد آبهای تجدیدپذیر به دولتهای همسایه مربوط است. آخرین قراردادهای ایران در مورد آبهای مرزی، یکی پروتکل آب هیرمند بر روی رودخانه هیرمند است که نهایتاً آخرین قطرههای آب باید به سیستان ایران وارد شود اما در طول 50 سال گذشته همیشه این مشکل وجود داشته است. با وجود فقدان دولتی مقتدر در افغانستان طی چند دهه گذشته، هیچ وقت هیچ دولتی برای ورود حقآبه ایران متعهد نبوده و حتی کارشکنی مستمر در این زمینه ادامه دارد. بهرغم وجود چند میلیون مهاجر افغان در ایران و وابستگی اقتصاد افغانستان به کالاهای تولیدی ایران، باز هم هیچ مقام دولتی و حتی خصوصی در این زمینه گامی برای بهبود روند ورود آب به ایران برنداشته است. حیرتانگیز آنکه دولت ایران و دستگاههای وزارت خارجه و وزارت نیرو هیچ راهکار تقابلی را برای وادار کردن افغانستان به انجام تعهدش اجرایی نمیکنند یا اساساً ایدهای برای این مسئله ندارند. بهنظر میرسد این روند اکنون در مرزهای شمال غرب ایران نیز از سوی دولت ترکیه در حال انجام است. ترکیه که البته حضور مستشاری در افغانستان هم دارد و سدهای این کشور را علیه آبهای مرزی ایران ساخته و طراحی کرده است، خود ورودی آبها به سوریه و عراق و ایران را محدود کرده و با ساخت سدهای با مخازن بسیار بزرگ، به تنش آبی در منطقه دامن زده و موجب ایجاد چشمانداز خطرناکی در این زمینه شده است.
استیصال در دیپلماسی آب
اهمیت آب مرزی برای سرزمین
از سویی عباس عراقچی پیشتر در مقدمه مقالهای پژوهشی تحت عنوان «دیپلماسی آب، از منازعه تا همکاری» نوشته است: «آب مادهای حیاتی و غیرقابل جایگزین است. تغییرات آبوهوایی، افزایش جمعیت و تغییر سبک زندگی موجب افزایش تقاضا برای آب و فشار بر منابع آب شیرین شده است. منابع آب در سراسر جهان در مرحله بحرانی است. با این حال شدت و ضعف آن در مناطق مختلف متفاوت است. مناطقی مانند خاورمیانه، «ساحل» در حاشیه صحرای بزرگ آفریقا و منطقه جنوب آفریقا بیشتر در معرض خطر کمبود آب هستند. به منظور شناخت وضعیت موجود و یافتن راهحلهای بحران آب، هیدروپولیتیک به عنوان یک دانش جوان وارد مطالعات دانشگاهی شده است. از آنجا که حل مشکلات ناشی از کمبود آب از عهده تکتک کشورها برنمیآید، از اینرو همکاریهای دوجانبه و چندجانبه و بینالمللی در این زمینه اجتنابناپذیر است. به این منظور دولتها نیازمند سیاست خارجی فعال، پویا و متناسب با شرایط جدید هستند. آب مجازی از دیگر راههای مدیریت چالشهای آب در قرن بیست و یکم در نواحی خشک و نیمهخشک بهشمار میرود. آب مجازی به معنای واردات هوشمند مواد غذایی یا کالاهای آببر، بر اساس اصل مزیت نسبی است. در این زمینه دو راهبرد کلی قابل ذکر است: 1- واردات کالاهای آببر؛ 2- تولید کالاهای آببر در مناطق پرآب با سرمایهگذاری مشترک کشورهای کمآب... .» در ایران به نظر میرسد نمیدانند بحث آب مرزی تا چه اندازه برای مدیریت سرزمین مهم است. متاسفانه حتی افغانستان در امتداد تغییرات شدید سیاسی و جنگ داخلی در مسئله آب مرزی چقدر قوی عمل کرده است. زمانی که طالبان سر کار آمد و سیستم سیاسی کاملاً عوض شد، کارشناس دیپلماسی و متخصص آب هنوز سر جای خودش است. وضعیت در ترکیه به مراتب بهتر است. یک کارشناس متخصص و قوی دیپلماسی آب اکنون مشاور رهبر طالبان، ملا هیبتالله آخوندزاده است. آب برای همه کشورها مهم است. ما در مورد آبهای مرزی کاملاً رها شدهایم.
واکاوی اقدامات سازهای ترکیه در حوضه آبریز فرامرزی ارس
اندیشکده رستار که در حوزه «دیپلماسی و امنیت آب، اقلیم و محیط زیست» فعالیت میکند، به تازگی مطالعهای را بهوسیله «حجت میانآبادی، سعید نسترنی عموقین و سیده زهرا قریشی» با عنوان «واکاوی اقدامات سازهای ترکیه در حوضه آبریز فرامرزی ارس» منتشر کرده که به تحلیل پروژه داپ و بررسی تبعات سدهای ترکیه در حوضه آبریز فرامرزی ارس و ارائه پیشنهادهای سیاستی برای بهبود مسئله آبهای فرامرزی ایران میپردازد. در این مطالعه آمده است: «حوضه آبریز رودخانه ارس یکی از حوضههای آبریز اصلی فرامرزی در ترکیه است که به دلیل وجود زیستبومهایی نظیر منابع آب شیرین و تالابها از اهمیت ویژهای برخوردار است. اطلاعات سازمان اقدامات هیدرولیکی ترکیه ادعا میکند که این کشور قادر خواهد بود پس از تکمیل ابرپروژههای سازهای خود در حوضه آبریز فرامرزی ارس، حدود ۸۳ درصد از پتانسیل این حوضه آبریز در خاک خود را کنترل کند. در صورت تحقق این امر، خسارات جبرانناپذیری بر پیکره آبی این حوضه مشترک با ایران وارد خواهد شد. تغییر کیفیت آب ارس و پروژههای توسعهای در بالادست این حوضه آبریز، در ترکیه، باعث کاهش دبی این رودخانه و افزایش آلایندهها میشود. این تغییرات نقش بسزایی در اقتصاد و ابعاد مختلف امنیت ایران، به ویژه در منطقه شمال غرب کشور، خواهد داشت. بهرهبرداری از آب در حوضههای آبریز فرامرزی بهطور مستقیم تحت تاثیر مناسبات سیاسی و امنیتی بین دولتهاست و میتواند راهبردهای سیاستی و امنیتی دولتها را تحت تاثیر قرار دهد. شواهد متعددی از سیاستها و برنامههای دولتمردان ترکیه نشان میدهد که این کشور برای تامین نیازهای داخلی، بهبود شرایط اقتصادی و همچنین کسب نفوذ و قدرت سیاسی و مصادره کردن آب در منطقه، طرحها و برنامههای جدی برای استفاده از آب به عنوان ابزاری استراتژیک، سیاسی و امنیتی دارد. این در حالی است که آب یک منبع صرفاً ملی نیست و ماهیت اشتراکی دارد. گزارش حاضر به بررسی اقدامات ترکیه در حوضه آبریز فرامرزی ارس و معرفی بخشی از ابرپروژه داپ (پروژهای که حوضه آبریز فرامرزی ارس و همچنین بخشهایی از حوضه آبریز فرامرزی دجله و فرات را پوشش میدهد) میپردازد.» در این گزارش تلاش شده است به بررسی سازههای ساختهشده، در دست ساخت و برنامهریزیشده ترکیه در این حوضه فرامرزی پرداخته شود.
آسیبشناسی و بررسی چالشهای حوضه آبریز ارس
«تغییر کمیت و کیفیت جریان ورودی از رودخانه ارس به ایران میتواند منطقه آزاد تجاری ماکو و منطقه آزاد ارس را، که نقش مهمی در اقتصاد کشور دارند، متضرر کند. همچنین دشت مغان که ۱۰ تا ۱۵ درصد امنیت غذایی ایران را تامین میکند، تحت تاثیر این موضوع قرار میگیرد. این در حالی است که طبق اظهارات معاون حفاظت و بهرهبرداری آب منطقهای اردبیل، ورودی سد ارس در سال ۱۴۰۲ به کمتر از ۲۳ مترمکعب رسیده، در حالی که در سالهای گذشته این میزان ورودی بیش از ۱۰۰ مترمکعب بوده است. تغییر کیفیت آب ارس و پروژههای توسعهای در بالادست در ارمنستان و ترکیه از جمله عواملی هستند که میتوانند بر شدت مناقشه میان کشورهای ساحلی ارس بیفزایند. علاوه بر چالشهای اقتصادی، عوامل ذکرشده کاهش آورد ارس و افزایش آلایندهها (در اثر کاهش دبی آبی) را موجب خواهند شد.»
تحلیل و بررسی سدهای ترکیه در حوضه آبریز ارس
«بنا بر آمار سازمان اقدامات هیدرولیکی ترکیه، میانگین پتانسیل حوضه آبریز ارس در ترکیه برابر 4.473 میلیون مترمکعب در سال است و این یعنی ترکیه، ۸۳ درصد از پتانسیل حوضه آبریز ارس در خاک خود را کنترل خواهد کرد. بررسیها نشان میدهد که ترکیه در این حوضه آبریز تا قبل سال ۲۰۰۰ میلادی، چهار سد با مجموع ظرفیت ۶۲۱ میلیون مترمکعب برای اراضی به وسعت تقریبی ۹۷ هزار هکتار داشته است و از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۲۰، پنج سد با مجموع ظرفیت ۸۴۶ میلیون مترمکعب برای اراضی کشاورزی به وسعت ۱۲۴ هزار هکتار به بهرهبرداری رسانده است. به عبارتی ترکیه در حال حاضر میتواند، حدود 468 /1 میلیون مترمکعب از آب حوضه آبریز فرامرزی ارس را مهار کند. این کشور از سال ۲۰۱۴ شروع به احداث هفت سد دیگر نیز کرده است. مجموع ظرفیت سدهای در دست احداث ترکیه برابر ۸۷۴ /1 میلیون مترمکعب برای اراضی کشاورزی به وسعت تقریبی ۷۰ هزار هکتار است. ترکیه هفت سد برنامهریزیشده نیز در دستور کار دارد. این سدها با ظرفیت ۴۰۱ میلیون مترمکعب، حدود ۷۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی را آبیاری خواهند کرد. در صورت اتمام طرحهای مذکور، ترکیه قادر خواهد بود به میزان 743 /۳ میلیون مترمکعب از منابع داخلی خود را در این حوضه آبریز مهار کند.»
پیشنهادهای سیاستی ارائهشده جهت بهبود مساله آبهای فرامرزی ایران
«ایران از نظر امنیت در حوزههای آب شرب، کشاورزی، اقتصادی، انرژی و محیط زیست به شدت به منابع آبی این حوضه آبریز وابسته است. در این راستا، تغییر کمیت و کیفیت جریان ورودی از رودخانه فرامرزی ارس به ایران، که بخش اعظم آن از ترکیه سرچشمه میگیرد، در اثر کنترل آب میتواند امنیت آب شرب، امنیت غذایی کشور، امنیت انرژی و محیط زیست را به مخاطره جدی بیندازد. بر این اساس موارد زیر توصیه میشود: دیپلماسی آب برای ایران در حوضه آبریز فرامرزی ارس نیازمند استفاده از ابزارهای نوین از جمله دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانهای و دیپلماسی علمی است. استراتژی همسو و همهجانبه برای متقاعد کردن مردم، متخصصان و سیاستگذاران آبی کشورهای ساحلی حوضه آبریز ارس، به ویژه ترکیه، باید با استفاده از این ابزارها تدوین شود. ضروری است که این استراتژی با توجه به منافع جمهوری اسلامی و شیوه اجرایی مناسب واقعی شود، زیرا شواهد نشان میدهند که در این زمینه کشور اقدامات کافی نکرده و نیاز به توجه ویژه دارند؛ مدیریت آب در ایران، با مشکلاتی همچون بخشینگری، نادیده گرفتن آینده و راهحلهای موقتی مواجه است. حوضه آبریز ارس نقش حیاتی در تامین آب نهتنها برای شمال غرب کشور، بلکه برای کل کشور دارد و حل مسائل بهصورت موقت نمیتواند پایداری و امنیت آبی کشور را فراهم کند؛ در حوزه سیاستگذاری آب بهطور عام، کشور نیازمند ظرفیتسازیهای نهادی، سازمانی، اجتماعی و فردی است. آنچه کشور فاقد آن است یا به خوبی به آن نپرداخته و بر روی آن سرمایهگذاری نکرده، ظرفیتسازیهای نهادی، سازمانی، اجتماعی و فردی در سطوح محلی تا بینالمللی است. این در حالی است که اینگونه ظرفیتسازیها، سالهاست که در دستور کار موسسات بینالمللی قرار گرفته است. ترکیه از جمله کشورهای منطقه غرب آسیاست که در دهههای اخیر درصدد استفاده از منابع آبی خود و توسعه آبمحور در راستای ایجاد قدرت اقتصادی، پیشبرد اهداف سیاسی و تبدیل آب به عنوان یک ابزار فشار سیاسی بوده است. بررسیها نشان میدهد که ترکیه در حوضه آبریز فرامرزی ارس تا قبل از سال ۲۰۰۰ میلادی، چهار سد با مجموع ظرفیت ۶۲۱ میلیون مترمکعب برای اراضی به وسعت تقریبی ۹۷ هزار هکتار داشته و از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۲۰، تعداد پنج سد با مجموع ظرفیت ۸۴۶ میلیون مترمکعب برای اراضی کشاورزی به وسعت ۱۲۴ هزار هکتار به بهرهبرداری رسانده است و در آینده نزدیک با احداث هفت سد دیگر، بخش اعظم ظرفیتهای این حوضه آبریز را در اختیار خود در خواهد آورد. ایران از نظر امنیت در زمینههای آب شرب، کشاورزی، اقتصادی، انرژی و محیط زیست به شدت به منابع آبی این حوضه آبریز وابسته است، از اینرو بهرهبرداری از این آبها نیازمند رعایت دیپلماسی آب و مدیریت صحیح آن است.»
ایران در مدیریت آبهای مرزی ضعیف است
محسن موسویخوانساری، عضو انجمن دیپلماسی آب ایران، معتقد است برای برنامهریزی و سیاستگذاری درست در زمینه مدیریت آبهای فرامزی لازم است در وزارت نیرو، به جای اینکه یک اداره کل آبهای مرزی وجود داشته باشد، معاونت آبهای مرزی شکل بگیرد. باید سطح این مدیریت ارتقا پیدا کند. مسئله آبی برای کشورها به قدری مهم است که همه دولتها در دنیا در تلاش برای قویتر شدن در مذاکرات و توافقها هستند. ایران و بهطور کلی خاورمیانه و غرب آسیا به مرور با تنشهای بیشتری در مسئله آب مواجه میشود. آبهای مرزی در این مناطق بسیار تنشزا خواهد شد. دریای خزر و حتی خلیجفارس اکنون آبهای مرزی محسوب میشوند. شما در نظر بگیرید سطح آب دریای خزر در حال کاهش است. هرگونه کاهش سطح آب خزر میتواند مشکل ژئوپولیتیک برای ایران و دیگر کشورها به وجود بیاورد. کارشناسان خبره و مسلط باید در حوضه دریای خزر مستقر شوند و در این زمینه تحقیق جدی انجام شود. باید مذاکره و دیپلماسی در این زمینه پیش گرفته شود. کاهش تراز آب دریای خزر و خطوط مرزی این دریا به زودی محل تنش منطقهای خواهد شد. خلیجفارس و دریای عمان اکنون با مسئله آلودگی شدید مواجه است. آلودگی که دولتهای حاشیه جنوبی خلیجفارس با استقرار سیستمهای سنگین آبشیرینکن عامل آن هستند اما تبعات آن برای شهروندان و زیستمندان مرزهای شمالی دریا یعنی مرزهای وسیع ایران است. کشورهای عربستان، کویت، قطر، امارات و... آب خلیجفارس را شیرین میکنند و برای این کار میزان زیادی آلودگی وارد دریا میکنند. بنابراین ما باید در مسئله آبهای مرزی و دریاها که با همسایگان خود در آن منافع مشترک داریم، به سطح جدی از دانش و تخصص مجهز باشیم تا بتوانیم منافع مردم خود را تامین کنیم. ما در مدیریت آبهای مرزی تاکنون دولت ضعیفتر محسوب میشویم.
آیا حقآبه هیرمند وارد هامون شد؟
سخنگوی صنعت آب ایران در حالی روز سوم اردیبهشت از سامانه بارشی اخیر از سمت افغانستان خبر داد که دو بار باعث رهاسازی آب به سمت ایران شده و در مجموع ۴۰ میلیون مترمکعب از حقآبه هیرمند را دریافت کرده است که رسانهها از خلف وعده دولت افغانستان و انحراف آب به سمت بیابان گودزره خبر دادهاند. فیروز قاسمزاده درباره آخرین وضعیت حقآبه هیرمند گفته است: در سال آبی جاری ۴۰ میلیون مترمکعب ورودی به چاهنیمههای سیستان و بلوچستان داشتیم اما مواضعی که جمهوری اسلامی ایران در این زمینه پیش گرفته پایبندی به معاهدهای است که بین ایران و افغانستان وجود دارد.
با این حال روزنامه شرق روز اول اردیبهشت در گزارشی نوشت: «منابع محلی اعلام کردهاند که طالبان به وسیله بندهای کوچک و کانالهای انتقال و انحراف آب، به منظور تقویت آبخوانها سیلاب را به درون شهرها و دشتها انتقال دادهاند و تا حد امکان مانع جاری شدن آب به پاییندست حوضه آبریز هیرمند به سمت مرز ایران شدند. کارشناسان با بررسی تصاویر ماهوارهای، هشدارهای هواشناسی و اخبار رسانههای محلی بر این باورند که سیلاب قابل توجهی [در بارشهای اخیر] از بند کمالخان عبور میکند و با توجه به اینکه متوسط دبی سیلاب رودخانه هیرمند حدود سه هزار مترمکعب بر ثانیه است و این مقدار حدود ۱۰ برابر ظرفیت خروجی دریچههای بند کمالخان است، بنابراین در صورت عدم اتخاذ تدابیر لازم، انحراف سیلاب رودخانه هیرمند قطعی است. هماکنون تالاب هامون منشأ اصلی گردوغبار در منطقه است که علاوه بر منطقه سیستان، بخش زیادی از جغرافیای افغانستان و پاکستان را تحت تاثیر ریزگردها قرار میدهد و با افزایش سدسازیهای افغانستان روی رودخانهها، عرض کانونهای گردوغبار در حال افزایش است که این مسئله موجب فاجعه زیستمحیطی در منطقه شده و با مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل مبنی بر قرارگیری حقوق زیستمحیطی در دسته حقوق بشر مغایرت دارد و مصداق نقض حقوق بشر است.» / جواد حیدریان / نویسنده نشریه