روح | روح دختر بچه | دزدیدن روح دختر بچه
این جزیره خوف آور روح دختر بچه هایتان را می دزدد
هرچند مردم محلی در غم از دست دادن عزیزانشان در این جزیره، هرگز قصد تبدیل آن را به مکانی مشهور و پر جاذبه نداشتند، اما گردشگران کنجکاو خبرهای دلخراش و ماجراهای ترسناک جزیره را آنقدر دهان به دهان چرخاندند که پای رسانهها نیز به جزیره باز شد. از آن پس فوج فوج آدم بود که راهی این جزیره برای کشف اسرار ترسناک آن میشد.
اگر شما هم از طرفداران سفرهای هیجانانگیز و ترسناک هستید، جزیره عروسکهای مرده مکزیک قطعا قلب شما را خواهد لرزاند. در این مطلب سفری به این جزیره و جنگل هولناک خواهیم داشت، با ما همراه شوید.
جزیره عروسکهای مرده کجاست؟
بین کانالهای تو در تو و مخفی شده Xochimico در جنوب مکزیکوسیتی، جزیره مخوفی وجود دارد که به باور افسانهها، روح دختربچهها را میبلعد. محلیها به آن جزیره Isla de las Munecas میگویند و یکی از جاذبههای ترسناک مکزیک بهشمار میرود که هر ساله میزبان گردشگران و ماجراجویان بسیاری است
هرچند مردم محلی در غم از دست دادن عزیزانشان در این جزیره، هرگز قصد تبدیل آن را به مکانی مشهور و پر جاذبه نداشتند، اما گردشگران کنجکاو خبرهای دلخراش و ماجراهای ترسناک جزیره را آنقدر دهان به دهان چرخاندند که پای رسانهها نیز به جزیره باز شد. از آن پس فوج فوج آدم بود که راهی این جزیره برای کشف اسرار ترسناک آن میشد.
عروسکهای ترسناک آویزان شده از درختها با اندامهای بریده، سرهای بریده و چشمان خالی، نشان میدهد که این جزیره خانه عروسکهای مرده است. وقتی به ساحل جزیره میرسید، چیزی که توجهتان را جلب میکند، منظرۀ هزاران عروسک کهنه و کثیفی است که با اندازههای کوچک و بزرگ از درختها، بوتهها و قایقها آویزان شدهاند یا روی زمین افتادهاند. در این جزیره هیچ انسانی به صورت دائمی زندگی نمیکند. در جزیره عروسکهای مرده مکزیک تا چشم کار میکند تنها عروسکهایی را میبینید، که با نگاه خشک و ترسناکشان به گردشگران خیره شدهاند. بعضی از آنها دست و پایشان شکسته و بعضیها حتی سرشان قطع شده.
راز این عروسکهای ترسناک چیست؟
داستان اجنه های گرمابه ها توهم بود یا واقعیت | ترسناک اما قدیمی
طبق افسانهها سالها پیش دختر بچهای در بین نیلوفرهای کانال غرق میشود، درحالیکه عروسک دلبندش را همراه خود داشته است. چند روز بعد مالک سابق جزیره که شخصی به نام جولیان سانتانا بارارا بوده، صدای فریاد دختری را میشنود که درخواست کمک میکند و عروسکش را میخواهد. او که به دنبال صدا روانه میشود، به شکل شوکآوری جسد دختربچه غرق شده را همراه عروسکش در ساحل جزیره پیدا میکند. جولیان تصمیم میگیرد برای آرامش روح دختر، عروسک را به یکی از درختان نزدیک ساحل آویزان کند اما این کار او ماجراهای ترسناک بعدی را رقم میزند. روح جولیان که در واقع نگهبان جزیره بود به تسخیر دختربچه درآمد و از آن پس به شکل وسواسگونهای شروع به آویزان کردن عروسکهای بیشتر و بیشتری در جزیره کرد.
افسانههای محلی میگویند که عروسکها سر و بازوهای خود را تکان میدهند، حتی چشمانشان را باز میکنند. برخی از شاهدان ادعا میکنند که گاهی صدای زمزمه عروسکها با یکدیگر را میشنوند یا حتی قایقرانانی که نزدیک جزیره عروسکها در حال قایقرانی بودهاند، ادعا کردهاند که عروسکها آنها را فریفته تا به داخل جزیره بروند.
ترسناکترین ماجرای جزیره عروسکهای مرده مکزیک این است که پنجاه سال بعد، جولیان در نزدیکی همان مکانی که دخترک غرق شده را پیدا کرده بود، به شکل ناگهانی میمیرد. مردم معتقدند که روح جولیان به عروسکها پیوسته است.