|
کد‌خبر: 265945

اعدام | اعدام شیطان قمه کش

تعرض به پسربچه در سوپر مارکت | مورد آزار قرار گرفتن پسر بچه ای در سوپرمارکت

با این شکایت تحقیقات پلیس آغاز شد و پسر نوجوان تحت بازجویی قرار گرفت .

نخستین پرونده از 22 دی ماه سال ۱۴۰۰ با شکایت مرد جوانی که مدعی بود پسرش مورد آزار و اذیت شیطانی قرار گرفته آغاز شد .وی که همراه پسر ۱۳ ساله اش به نام بردیا به پلیس آگاهی رفته بود گفت: ساعت ۱۲ ظهر بود که پسرم برای خرید سرکه از خانه بیرون رفت و وقتی به خانه برگشت حال خوبی نداشت. من چند بار در این باره از او سوال کردم اما سکوت کرد .عصر همان روز بود که پسر بزرگم ماجرای سیاهی را برایم برملا کرد و گفت وقتی بردیا برای خرید سرکه به سوپرمارکت سر خیابان رفته بود آنجا مورد آزار قرار گرفته است. من حالا آمده ام تا از  آزار و اذیت مرد شیطانی شکایت کنم.

با این شکایت تحقیقات پلیس آغاز شد و پسر نوجوان تحت بازجویی قرار گرفت .

 در حالی که پزشکی قانونی آزار و اذیت وی را تایید کرده بود بردیا گفت :آن روز برای خرید سرکه به سوپر مارکت رفتم اما صاحب مغازه که مرد ۲۷ساله ای به نام سعید است گفت :به من یک تراول ۵۰ تومانی می دهد تا به پشت قفسه ها بروم .اما من قبول نکردم.او به زور دستم را کشید و مرا پشت قفسه ها برد و به زور آزارم داد .شاگرد ۲۳ ساله او به نام ناصر نیز شاهد این ماجرا بود .من فریاد میزدم و کمک میخواستم که ناصر در مغازه را بست .سعید می خواست مرا خفه کند. او بعد از اینکه مرا آزار داد تهدیدم کرد در این باره با کسی حرفی نزنم .وگرنه آبرویم می رود.من فورا مغازه را ترک کردم. من که حالم بد بود و ترسیده بودم ماجرا را به دوستم گفتم. دوستم نیز ماجرا را به برادرم گفت و از این طریق پدرم متوجه ماجرا شد.

 با افشای این ماجرا صاحب سوپرمارکت و شاگردش بازداشت شدند و جرمشان را انکار کردند.

 در حالی که تحقیقات از همسایه ها نشان می داد صاحب سوپرمارکت و شاگردش سابقه خوبی ندارند برای آنها کیفرخواست صادر شد

محاکمه شیطان و همدستش

سعید به اتهام لواط و ناصر به اتهام معاونت در جنایت سیاه در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.

در آن جلسه بردیا و پدرش برای آنها اشد مجازات خواستند.

پدر بردیا گفت :وقتی به ماجرا پی بردم عصبانی شدم و همراه پسرم مقابل سوپرمارکت رفتم و ماجرا را به سعید گفتم . اما او یکباره به رویم قمه کشید و ضربه ای به سر و دستم زد که پرونده آن در دادسرا باز است .او حتی میخواست به پسرم هم حمله کند که همسرم مانع شد .اگر او پسرم را آزار نداده بود چنین کاری نمی کرد. در حالی که سعید و شاگردش منکر جنایت سیاه بودند، قضات دادگاه با توجه به مدرک های موجود در پرونده و نظر پزشکی قانونی سعید را به اعدام و ناصر را به ۱۰ سال یک روز زندان محکوم کردند.

source: رکنا