سیاستهای رئیسی
تفاوت ابراهیم و محمود | سیاستهای رئیسی چه تفاوتی با سیاستهای احمدینژاد دارد؟
گلایههای بسیاری در ایران وجود دارد، بنابراین توضیح اعتراضهایی که اخیراً کشور را فراگرفته، کار دشواری نیست. اقتصاد ایران برای بیش از یک دهه در رکود فرو رفته و همزمان تورم بسیار بالایی را تجربه کرده است.
گلایههای بسیاری در ایران وجود دارد، بنابراین توضیح اعتراضهایی که اخیراً کشور را فراگرفته، کار دشواری نیست. اقتصاد ایران برای بیش از یک دهه در رکود فرو رفته و همزمان تورم بسیار بالایی را تجربه کرده است.
با وجود این زمان اعتراضها نشاندهنده ارتباطی میان این اعتراضها و برنامه ابراهیم رئیسی برای حذف یارانه مواد غذایی است. برخی گزارشهای رسانهای از «اعتراض نان» صحبت میکنند در حالی که قیمت نان سنتی تغییری نکرده است.
-
دکترین اختاپوس | رویکرد جدید اسرائیل علیه ایران
-
اگر میخواهید اقتصاد را جراحی کنید، چاقو را به دست آدمهای تازه کار ندهید
این اتفاقات پرسشی اساسی درباره اعتراضهای اخیر ایجاد میکند؛ آیا افزایش قیمت مرغ، روغن خوراکی، لبنیات و امثال آنها بر مصرف غذای مردم عادی تاثیرگذار بوده است؟ آیا زمانی که بودجه مواد غذایی سالها تحت فشار قرار داشته این برنامه تعداد فقرا را افزایش خواهد داد؟
دولت رئیسی چند هفته گذشته اولین ابتکار بزرگ خود را در سیاست اقتصادی برای اصلاح یارانههای اقلام غذایی معرفی کرد. گرچه این حرکت از جانب دولتی که خود را دولت انقلابی نامیده چندان مورد انتظار نبود، ولی تا حد زیادی منطقی است.
از 2018 هر سال 10 تا 15 میلیارد دلار ارز خارجی به بهای 4200 تومان به واردکنندگان برای واردات غذا فروخته شده است که بسیار پایینتر از نرخ بازار آزاد و نرخهای نیمهرسمی در بازار نیماست؛ سامانهای که صادرکنندگان و واردکنندگان دارای مجوز در آن تجارت میکنند و نرخ ارز آن حدود پنج تا شش برابر نرخ یارانهای است.
از اینرو، بحث درباره حذف این یارانه برای مدتی مطرح بوده است و افزایشهای اخیر در قیمتهای جهانی غذا و پیشبینی کمبود در ماههای آینده احتمالاً دولت را مجبور کرده است وارد عمل شود. برنامه دولت رئیسی نیز درست مانند برنامه اصلاح قیمت انرژی سال 2010 دولت قبلی محمود احمدینژاد دارای یک ویژگی کلیدی است؛ و آن این است که هر دو این برنامهها افزایش قیمتها را با پرداختهای نقدی ترکیب کردهاند.
درحالیکه برنامه سال 2010 بر اصلاح قیمت انرژی تمرکز داشت، هدف برنامه اخیر دولت، حذف یارانه ارز خارجی برای واردات مواد غذایی بوده است. پرداختهای نقدی دولت رئیسی نسبت به احمدینژاد سخاوتمندی کمتری دارد، که اتفاق خوبی است، و عمومیت نیز ندارد. افرادی که در 40 درصد دهکهای پایین درآمدی قرار دارند 400 هزار تومان در ماه دریافت میکنند، که یکپنجم حداقل دستمزد است؛ این مبلغ سهچهارم پرداختهای واقعی سال 2010 است. به غیر از افرادی که در 10 درصد بالای توزیع درآمدی قرار دارند که مبلغی را دریافت نکردهاند، بقیه افراد جامعه در این طرح 300هزار تومان به عنوان یارانه دریافت میکنند. بهرغم شباهتهایی که این دو طرح با یکدیگر دارند، پاسخهای کاملاً متفاوتی را در خیابانهای ایران دریافت کردهاند.
در سال 2010 مردم به افزایش شدید قیمت انرژی دولت احمدینژاد با آرامش پاسخ دادند. دلیل آن احتمالاً این بود که مردم تصور میکردند در مبادله یارانههای انرژی در مقابل پرداختهای نقدی در نهایت سود میکنند، که در دو تا سه سال ابتدایی همینطور هم بود.
در اوایل ماه جاری دولت رئیسی برنامه اصلاحات یارانههای غذایی خود را آغاز کرد و درحالیکه قیمت کالاهای اساسی غذایی چندین برابر شده بود پول نقد در حساب مردم سپرده شد. پس از آن اعتراضها به سرعت آغاز شدند. افزایش قیمت بنزین در سال 2019 نیز اعتراضهای گسترده مشابهی را در شهرهای ایران برپا کرده بود، ولی دولت روحانی که نظرات مبهمی نسبت به پرداخت مستقیم پول به فقرا داشت، افزایش قیمت را با پرداختهای جبرانی همراه نکرد. البته این کار چند روز بعد انجام شد ولی دیگر خیلی دیر شده بود.
اما با توجه به اینکه اصلاحات یارانهای رئیسی با پرداختهای جبرانی سخاوتمندانهای برای افزایش قیمت محصولات غذایی همراه بوده است چرا با اعتراض شدید مواجه شده است؟ آیا معترضان معتقد هستند که پرداختهای جبرانی کافی نیستند و این برنامه آنها را فقیرتر خواهد کرد؟ آیا آنها از این میترسند که افزایش تورم عمومی آنها را فقیرتر کند؟ بررسی تاثیر این برنامه بر استانداردهای زندگی مردم میتواند به این سوالات پاسخ دهد. چند محاسبه ساده نشان میدهد که حدود نیمی از مردم فقیرتر شدن را تجربه نخواهند کرد.
دولت تاکنون اعلام کرده است که پرداختها برای دو ماه ادامه خواهند داشت. با فرض اینکه پرداختها تا پایان سال ادامه پیدا کنند، محاسبات ساده نشان میدهند که حدود نیمی از ایرانیان سود خواهند برد. با وجود این، تخمینهای دقیقتر از تراز افزایش قیمت مواد غذایی و پرداختهای نقدی در زمان انتشار گزارش درآمد و هزینههای خانوار در سال 2022 که یک سال دیگر منتشر خواهد شد، امکانپذیر خواهد بود. راه دیگر هم مدلسازی پیچیدهتر از تقاضای مواد غذایی است. در میانمدت درآمد و هزینه خانوارهای ایرانی در سال 2020 تنها راهنمای تقریبی از اینکه برندگان و بازندگان برنامه رئیسی چه کسانی هستند ارائه میکند. تخمینهای تقریبی این مقاله بر دو فرض دیگر هم استوار است. اول اینکه فرض شده است توزیع درآمد و هزینهها در سال جاری با سال 2020 یکسان است و قیمتها نیز با همان نرخ رشد سال گذشته یعنی 40 درصد رشد میکنند. این بدان معناست که متوسط سطح قیمتها دو برابر سال 2020 خواهد بود. این فرض به ما اجازه میدهد برای به دست آوردن هزینههای 2022، تمامی هزینهها را در 2 ضرب کنیم. پس از آن پرداختهای نقدی به هزینههای تقریبی خانوارها در دهکهای مربوطه اضافه شده و برای رسیدن به پرداختهای خالص افزایش در هزینههای غذا از آن کسر شده است. فرض دوم نیز این است که کل هزینههای غذا 50 درصد افزایش خواهند داشت، که اندکی بیش از تورم کل است. برای رسیدن به یک شبیهسازی واقعیتر برای پیشبینی هزینههای غذا میتوان از کششهای درآمدی و قیمتی استفاده کرد، ولی این پیشبینی فراتر از اهداف محدود این مقاله است.
این فروض به این نتیجهگیری ختم میشوند که حدود نیمی از جمعیت ایران احتمالاً برندگان این برنامه هستند. جدول ارائهشده توزیع پرداختها و هزینههای سرانه خانوارها قبل و بعد از پرداختها را نشان میدهد. پرداختهای خالص نشان میدهند افرادی که در چهار دهک اول مخارج سرانه قرار دارند سود میکنند، دهک میانی سربهسر هستند و افرادی که در پنج دهک بالا هستند زیان میبینند. میانگین زیان این دهکها بسیار کوچک است و حدود 20 هزار ریال برای هر نفر در یک روز برآورد شده است. این محاسبات تقریبی همچنین نشان میدهند که توزیع درآمد بهبود یافته است؛ بهطوریکه ضریب جینی پنج واحد کاهش یافته و از 7 /37 به 7 /32 میرسد و نرخ فقر نیز بهطور قابلتوجهی کاهش مییابد و از 6 /13 به 1 /6درصد میرسد.
هر اندازه که اصلاحات به لحاظ نابسامانیهای اجتماعی پرهزینه باشند، بهطور کامل انحرافات ناشی از چندنرخی بودن ارز را برطرف نمیکنند. بیشتر آرد گندم که به نانواییهای سنتی فروخته میشود (آرد خبازی) همچنان یارانه زیادی دریافت خواهد کرد در حالی که آردی که به مصارف دیگر چون ماکارونی، نانهای صنعتی و شیرینی میرسد به قیمت واقعی به فروش میرود. قیمت این کالاها در حال حاضر به شدت افزایش یافته است درحالی که نان سنتی همچنان به قیمت قبل فروخته میشود. دولت برای محدود کردن تقاضای نان در نظر دارد کارتهای هوشمندی صادر کند که به هر فرد اجازه میدهد تنها مقدار ثابتی نان را به نرخ ارزان فعلی خریداری کند. در میان تمامی یارانههای غذا، یارانه نان قابل دفاعترین است، چراکه بهطور مساوی میان فقرا و ثروتمندان توزیع میشود و بهطور موثرتری به آسیبپذیرترین گروهها چون کودکان میرسد. با وجود این با توجه به فاصله 10برابری میان قیمت آرد نان سنتی و سایر مصارف، انگیزه برای سوداگری غیرقانونی بسیار زیاد است. گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد نانواییها آرد خبازی را در بازار سیاه به فروش میرسانند و ساعات پخت نان را کاهش دادهاند. این مساله میتواند به ایجاد صفهای طولانی یا افزایش قیمت نان منجر شود که در هر دو حالت مصرفکنندگان بخشی از هزینه سیستم دوقیمتی را متحمل خواهند شد.