ممنوعیت واردات گوشی های لوکس | طرح صیانت از فضای مجازی | تامین ارز مورد نیاز کالاهای اساسی
نماینده مجلس: کسانی که از فضای مجازی کسب درآمد می کنند باید مالیات بدهند
خضریان نماینده تهران گفت: قابل قبول نیست که هر ماه از یک کارمند یا کارگر مالیات گرفته شود اما کسانی که در محیط فضای مجازی فعالیت کرده و درآمد کسب می کنند، مالیات ندهند یا اینکه در محیط واقعی الزامات قانونی برای یک زیست اجتماعی وجود داشته باشد اما به این الزامات در فضای مجازی توجهی نمی شود. شرایط اجتماعی ما از فضای مجازی تفکیک ناپذیر است. نمی توان گفت که اگر فردی در محیط واقعی دست به سرقت می زند با برخورد پلیس مواجه می شود و اگر همین کار را در بستر فضای مجازی انجام دهد، برخوردی با او صورت نگیرد. این موضوع در مورد موارد مرتبط با امنیت ملی ما هم حکمفرما است.
نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی که اخیرا اظهاراتش درباره ممنوعیت واردات گوشی های لوکس خبرساز شده بود، با شفافیت بخشی در این زمینه و دفاع از صحبت هایش تاکید کرد: در شرایطی که درگیر جنگ اقتصادی و کمبود منابع ارزی هستیم و برای تامین ارز مورد نیاز کالاهای اساسی و دارو مشکلاتی داریم، منطقی نیست که برای واردات کالاها ازجمله گوشیهای لوکس، ارز نیمایی مصرف کنیم.
بخشی از اظهارات خضریان به شرح زیر است:
یکی دیگر از طرح های اختلافی بین جبهه پایداری و نمایندگان نزدیک به رئیس مجلس، طرح صیانت از فضای مجازی است. علت موافقت تعدادی از نمایندگان از جمله شما با این طرح چیست؟
فضای مجازی یک بخش حقیقی از زندگی مردم شده است و نمیتوانیم مردم را که با فضای مجازی ارتباط دارند، بیپناه رها کنیم. اگر کسی این موضوع را رد کند یعنی در فضای امروز جامعه زندگی نمی کند. همانطور که به دفعات از سوی کارشناسان مطرح شده ، موضوع ساماندهی فضای مجازی و حاکمیت سایبری در عموم کشورهای جهان مورد توجه جدی قرار گرفته و در ایران نیز میبایست در ابعاد تقنینی و اجرایی جهت تامین منافع ملی و حمایت از کاربران، عقب افتادگیهای گذشته جبران شود.
پس قابل قبول نیست که هر ماه از یک کارمند یا کارگر مالیات گرفته شود اما کسانی که در محیط فضای مجازی فعالیت کرده و درآمد کسب می کنند، مالیات ندهند یا اینکه در محیط واقعی الزامات قانونی برای یک زیست اجتماعی وجود داشته باشد اما به این الزامات در فضای مجازی توجهی نمی شود. شرایط اجتماعی ما از فضای مجازی تفکیک ناپذیر است. نمی توان گفت که اگر فردی در محیط واقعی دست به سرقت می زند با برخورد پلیس مواجه می شود و اگر همین کار را در بستر فضای مجازی انجام دهد، برخوردی با او صورت نگیرد. این موضوع در مورد موارد مرتبط با امنیت ملی ما هم حکمفرما است. با این پیش زمینه، اصل قانون گذاری در فضای مجازی را نمی توان رد کرد.
مرحله بعدی آن است که قاعدهمند کردن فضای مجازی به معنای محدودسازی نیست اتفاقاً به دنبال آن هستیم حقوق مردم رعایت شود. شاید دلیل اینکه جامعه درباره لزوم قانون گذاری در فضای مجازی هنوز با ابهاماتی همراه است این بود که محیط رسانه ای و نخبگان این طرح را سیاسی کردند و به آن به عنوان منفعت ملی نگاه نکردند. اگر منفعت ملی در نظر گرفته می شد این موضوع بدیهی بود که باید فضای مجازی قانونمند شود. سپس می توانستیم در بستر تخصصی درباره جزئیات طرح صحبت کنیم. هیچ فردی نگفته که طرح های نوشته شده کامل است و نباید تغییر کند. کما اینکه براثر نظرات کارشناسی شده طرح صیانت به طرح نظام تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی تغییرپیدا کرد و جزئیات آن هم تغییرات متعددی پیدا کرد. طرحی به این اهمیت باید در محیطی با حضور کارشناسان مورد بررسی قرار گیرد. اتفاقا مزیت بررسی چنین طرحی براساس اصل ۸۵ (بررسی در کمیسیون مشترک به جای صحن علنی) این است که در محیط کارشناسی می توان نظرات نخبگان را گرفت و اعمال کرد و همچنین فرصت بیشتری برای کسب نظرات نمایندگان وجود دارد، اتفاقی که در زمان بررسی طرح ها در صحن علنی رخ نمی دهد و نهایتا در هر مورد یک نفر موافق و یک نفر مخالف صحبت کرده و بعد از بیان نظر کمیسیون رأی گیری صورت می گیرد.
موضوع دیگر آن است که وقتی طرحی به صورت اصل ۸۵ بررسی می شود، قانون آزمایشی است. تجربه ما برای قانون گذاری در فضای مجازی کامل نیست پس وقتی قانونی آزمایشی تصویب می شود می توان آن قانون را در پنج سال بعد یعنی در پایان فرصت اجرای آزمایشی اصلاح کرد که نهایتا به مجلس دوازدهم می کشد. مجلس بعدی که معلوم نیست که چه افراد و طیف های سیاسی در آن حضور دارند. در مقابل اگر قرار باشد موضوع فضای مجازی تبدیل به یک قانون دائمی شود، روند اصلاح آن بسیار مشکل خواهد بود.
یکی از مواد بحث برانگیز در این طرح این بود که استفاده کاربران از یک اپلیکشینی همچون اینستاگرام منوط به باز شدن دفتر نمایندگی آن اپلیکیشن در ایران است که در غیر این صورت اجازه فعالیت به آن اپلیکیشن داده نمی شود. این بدان معناست که عملا در صورت تصویب این قانون اپلیکیشن های کاربردی مثل واتساپ، اینستاگرام، توییتر و حتی گوگل امکان فعالیت در ایران را نخواهند داشت چون عملا آن ها حاضر به تأسیس دفاترشان در کشور ما نیستند.
اجازه بدهید ابتدا این فرض نادرست را با یک سوالی که به واقعیت نزدیک تر است و مردم ما آن را احساس کردند مطرح کنم. در حال حاضر چه اعتباری وجود دارد که هر یک از این پلتفرم ها اقدام به مسدودسازی صفحاتی که موجود است، نکنند و چه کسی در این شرایط پاسخگوست؟ ضمن اینکه این امکان وجود دارد که هر یک از این پلتفرم ها با هدف افزایش فشار اجتماعی به یک باره فعالیت خود را در کشورمان پایان دهند. مگر نه اینکه اینستاگرام در برهه های مختلف صفحات تعداد قابل توجهی از ایرانیان را بسته است. اگر این اتفاق رخ دهد چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ یا اینکه تکلیف کسب و کارهای مجازی در بستر این اپلیکیشن ها چه خواهد شد؟
فراموش نکنیم که ما در شرایط تحریم هستیم، هدف تحریم ایجاد فشار اجتماعی است. دشمن وقتی خود را در جایگاهی ببیند که می تواند با اعمال تحریم و افزایش فشار اجتماعی، کشور را در مضیقه قرار دهد قطعا از این کار دوری نمی کند. تحریم کنندگان به دنبال این هستند که با ایجاد گره های معیشتی فشار اجتماعی را افزایش دهند. لذا هیچ دولت و حکمرانی عاقلی وجود ندارد که اجازه دهد معیشت مردم به طور کل به وضعیتی خارج از کنترل خود گره زده شود. ما حتی نمی دانیم که ممکن است در چند ساعت بعد این پلتفرم ها کار خود را در ایران ادامه دهند یا نه. چون ما در شرایط تحریم هستیم. پس باید فکری برای این وضعیت کرد. حرف ما این است که چرا باید یک پلتفرم بدون رقیب در کشور ما از پهنای باند استفاده کرده و انحصار داشته باشد. می توان این انحصار را شکست بدین گونه که مدل های داخلی و خارجی را در دسترس مردم قرار داد که در این صورت هم کل پهنای باند به یک اپلیکیشن داده نمی شود و هم اینکه انحصار شکسته می شود.
شما این صحبت ها را در حالی بیان می کنید که بعد از فیلتر تلگرام یکسری از اپلیکیشن های ایرانی رونمایی شدند اما نتوانستند به خوبی از عهده کار برآمده و جایگاهی در بین مردم باز کنند؟
اتفاقا تلگرام یک نمونه بارز است که اگر هدف از قانونگذاری فیلترینگ بوده باشد، این مصداق نشان می دهد که نیازی به قانونگذاری جدید ندارد و از دست خارج شدن یک شبکه اجتماعی می تواند با حکم یک شعبه قضایی نیزعملیاتی شود. در حالیکه اتفاقا طرح نظام تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی به دنبال ایجاد ساختاری قاعدهمند با حضور نماینده های اصناف به صورت جمعی و جلوگیری از اعمال سلایق است.
ضمن اینکه در روزهای اولیه آغاز به کار تلگرام وضعیت به گونه ای بود که اصلا پیام ها ارسال نمی شد اما به این شبکه اجتماعی فضای کافی برای پیشرفت داده شد و توانست جایگاهی پیدا کند. ما باید در داخل ظرفیتی برای اپلیکیشن های ایرانی ایجاد کنیم نه اینکه مدام توی سرشان بزنیم و بگوییم شما نمی توانید. تلگرام در زمان خودش مشکلات بسیاری داشت اما میدان فعالیت در گذر زمان و نیاز به رشد تکنولوژی به کمکش آمد و توانست به یک اپلیکیشن پرکاربرد در دنیا تبدیل شود.
پس با این توضیحات می توان گفت که در صورت تصویب طرح صیانت چنین حقی به مردم داده می شود که بین اپلیکیشن خارجی و ایرانی انتخاب کنند یا اینکه تنها انحصار در دست اپلیکیشن های داخلی خواهد بود؟
حتما کسی قصد از دور خارج کردن شبکه های اجتماعی خارجی را ندارد و ضمن اینکه اصلا مجلس امکان ورود به امور اجرایی را ندارد. منتها نباید محدودیتی برای مردم ایجاد کرد که تنها یک انتخاب در بین اپلیکیشن ها داشته باشند. انتظار ما این است که رسانه ها هوشیار بوده و این موارد را برای مردم تبیین کنند. این ایراد به رسانه ها وجود دارد که به صورت تخصصی مواد طرح را چکش کاری و تحلیل نکردند، تنها به بیان کلی پرداخته و خبری از آگاهی سازی اجتماعی از جزییات نیست.