|
کد‌خبر: 257572

استاد ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران :

توافق بین ایران و آمریکا شکل می‌گیرد

استاد ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران می گوید: فراموش نکنیم که جمهوری اسلامی ابتدا از حمله روسیه به اوکراین خیلی خوشحال بود. چون مقامات جمهوری اسلامی نیز مانند پوتین فکر می‌کردند ظرف کمتر از یک هفته اوکراین اشغال و دولت آن کشور سقوط می‌کند. بر این باور بودند که روسیه وارد کی‌یِف می‌شود و آقای پوتین یک دولت دست‌نشانده در آنجا مستقر می‌کند و قس‌علی‌هذا. روسیه آقای جهان می‌شود و این وسط ایران هم از این آقایی چیزی نصیبش می‌شود.

استاد ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران می گوید: فراموش نکنیم که جمهوری اسلامی ابتدا از حمله روسیه به اوکراین خیلی خوشحال بود. چون مقامات جمهوری اسلامی نیز مانند پوتین فکر می‌کردند ظرف کمتر از یک هفته اوکراین اشغال و دولت آن کشور سقوط می‌کند. بر این باور بودند که روسیه وارد کی‌یِف می‌شود و آقای پوتین یک دولت دست‌نشانده در آنجا مستقر می‌کند و قس‌علی‌هذا. روسیه آقای جهان می‌شود و این وسط ایران هم از این آقایی چیزی نصیبش می‌شود.

صادق زیباکلام، تحلیلگر مسائل سیاسی کشور و منطقه در یک برنامه زنده اینستاگرامی درباره آخرین وضعیت مذاکرات هسته ای گفت: بعد از حدود ۲۱ ماه مذاکره تیم محمدجواد ظریف با اروپایی‌ها و آمریکا توافق وین که بعد‌ها به برجام معروف شد، به دست آمد. همه به خاطر داریم که بعد از توافق مردم چگونه به خیابان آمدند و ابراز شادمانی می‌کردند و برخی نشریات ظریف را با دکتر مصدق مقایسه می‌کردند. تعداد قابل توجهی از شرکت‌های غربی وارد ایران شدند. یک کمپانی انگلیسی قرار بود در پروژه‌ای بزرگ مزرعه‌های تولید برق خورشیدی در وسعت بزرگ را در ایران کلید بزند.

احساس می‌شد در ایدئولوژی غرب ستیزی و آمریکا ستیزی جمهوری اسلامی تغییری به وجود آمده و برخی کارشناسان بر این عقیده بودند اگر ایران و آمریکا بر سر برنامه هسته‌ای ایران به توافق برسند، می‌توانند بر سر موضوعات دیگر هم به توافق برسند. مثلا ایران و آمریکا در موضوع استقرار یک دولت میانه‌رو، محکم و با‌ثبات در افغانستان و عراق هم نظر بودند، ایران و آمریکا در این مورد که داعش در سوریه نباشد هم نظر بودند. این موارد وجود داشت البته اختلاف نظر مثلا در مورد حقوق بشر و اسرائیل هم بین دو کشور کم نبوده و نیست.

اگر این موارد پیش می‌رفت در واقع معلوم می‌شد یک تَرَک بزرگ در ایدئولوژی جمهوری ایجاد شده است. چون اساس و بنیان این نظام بر روی آمریکاستیزی بنا شده است. به همین دلیل از سوی تهران اصرار شد که توافق فقط و فقط بر سر فعالیت‌های هسته‌ای باشد و در دیگر موارد که ذکری بر آن رفت، امکان ورود وجود ندارد. بعد از توافق، موشک‌هایی شلیک شد که روی آن به عبری نوشتند اسرائیل باید محو شود، که کسی در ایدئولوژی آمریکا ستیزی جمهوری اسلامی ایران تردید نکند؛ بنابراین خیلی طول نکشید که کمپانی‌های غربی که بعد از توافق و در نیمه دوم سال ۱۳۹۴ وارد ایران شده بودند و خیلی قبل از اینکه ترامپ وارد کاخ سفید شود، کشور را ترک کردند. بعد هم که ترامپ آمد و تیر خلاص را بر جسد بی جان شده برجام زد.

از طرفی هم به نظر من رئیسی استراتژی مشخصی برای «چه باید کرد؟» نداشت و امروز معلوم شده که روز‌های پایانی دولت روحانی، آقای عراقچی با آمریکایی‌ها به توافقاتی رسیده بودند که با آمدن دولت انقلابی آن توافقات ابتدا نادیده گرفته شد، ولی زمانی که فهمیدند نمی‌توانند به فونداسیون تیم قبلی دست بزنند، نهایتا بر همان پایه پیش رفتند. به گفته آقای علی جنتی حتی در مورد خروج سپاه از لیست تحریم‌ها هم توافق شده بود و به تعبیری می‌توان گفت کار تمام شده بود.

با تمام این تفاسیر یک نسیمی از آمریکا به سوی ایران در حال وزیدن است. دولت بایدن مقداری به این مسئله واقع‌بینانه‌تر برخورد می‌کند، مثلا با این استدلال که در ۲۰ سال حضور در افغانستان چیزی به دست نیاورند، از آن کشور خارج شدند و بر این باور هستند که اگر مردم افغانستان طالبان را نخواهند خودشان آن‌ها را بیرون خواهند کرد.

در مورد ایران هم دولت بایدن بر این تحلیل است که؛ ۱. نتوانستیم مانع غنی سازی با خلوص بالا شویم، ۲. توسعه موشکی ایران را نتوانستیم متوقف کنیم و ۳. در کوتاه کردن دست ایران از منطقه هم شکست خوردیم و سپاه قدس نسبت به ۵ سال پیش نفوذ بیشتری در منطقه دارد؛ بنابراین به این نتیجه رسیدند با توجه به اینکه در این سه حوزه پیشرفتی در رابطه با ایران حاصل نشده است نرمش را انتخاب کنند. نرمشی که در جمهوری اسلامی ایران خیلی بد تعبیر، ترجمه و تفسیر شده است و این عقب نشینی را ناشی از ترس و نیاز آمریکایی‌ها به توافق با ایران می‌دانند.

به رغم اینکه ما جریان انقلابی را یک‌دست می‌دانیم، آن‌ها یک‌دست نیستند و با اینکه همه نهاد‌های حاکمیتی را در اختیار دارند، در چه باید کرد؟ مشکل دارند و هیچ اتفاقِ نظری ندارند. از طرفی نفع کاسبان تحریم در این است که هیچ توافقی صورت نگیرد، چون از ناحیه دور زدن تحریم‌ها کلی کاسب هستند. یک عده هم واقعا به این شعار‌ها اعتقاد دارند، بخشی از آن‌ها هم زبانا با بقیه همراه هستند و می‌گویند بین اسلام و کفر سازشی اتفاق نخواهد افتاد، ولی می‌دانند که چاره‌ای ندارند و به اندازه‌ای پراگماتیسم هستند که با این فرمان به ته دره می‌روند.

نگران اتحاد کشور‌های منطقه بر علیه ایران هستم. از طرفی نگران نقش مخرب چین و روسیه هستم. ما گول بالا رفتن قیمت نفت را می‌خوریم. اینکه رئیسی می‌گوید صادرات نفت افزایش یافته درست است، چون با مماشات عامدانه آمریکا، جمهوری اسلامی با قیمت‌هایی که کسی از کمیت آن خبر ندارد، نفت را به یکسری شرکت‌های خصوصی چینی می‌دهد. آمریکایی‌ها هم به دلیل هماهنگی که با ایران دارند، فشاری به چینی‌ها وارد نمی‌کنند. اگر آمریکایی‌ها از شکست مذاکرات اطمینان حاصل کنند، با آرنج دست چینی‌ها را پیچانده به طوری که هوس خرید نفت از ایران به سرشان نزند، لذا باز این آمریکاست که عامدانه چشم بر فروش نفت ایران بسته است.

 

زیان دیگر ایران از ناحیه جنگ اوکراین است، فراموش نکنیم که جمهوری اسلامی ابتدا از حمله روسیه به اوکراین خیلی خوشحال بود. چون مقامات جمهوری اسلامی نیز مانند پوتین فکر می‌کردند ظرف کمتر از یک هفته اوکراین اشغال و دولت آن کشور سقوط می‌کند. بر این باور بودند که روسیه وارد کی‌یِف می‌شود و آقای پوتین یک دولت دست‌نشانده در آنجا مستقر می‌کند و قس‌علی‌هذا. روسیه آقای جهان می‌شود و این وسط ایران هم از این آقایی چیزی نصیبش می‌شود. اینگونه نشد و روس‌ها در باتلاق اوکراین گیر کردند. گیر کردن چند ماهه پوتین در اوکراین باعث شد مقامات ایران مقداری حواسشان را جمع‌تر کنند؛ لذا اگر توافق حاصل نشود شرایط ایران بدتر خواهد شد و در این میان مقداری واقع‌گرایی برای جلوگیری از مسائل بعدی مورد نیاز دستگاه حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران است. با این وجود من روی اینکه توافق بین ایران و آمریکا شکل می‌گیرد حاضرم شرط بندی کنم.

 

source: دیده بان