|
کد‌خبر: 254657

از سکوت بره‌ها تا زوتوپیا

۱۰ نفر از خاطره انگیزترین پلیس های زن تاریخ سینما

به جرات می‌توان گفت این افسران زن کار خارق‌العاده‌ای انجام داده‌اند که الهام‌بخش نسل‌های بعد بوده و استقامت یک زن را روی پرده سینما نمایش می‌دهد.

دیدن شخصیت‌های زن که به عنوان ماموران مجری قانون و افسران پلیس به مدیوم سینما یورش می‌برند، از زمان آغاز فیلم‌های استودیویی در هالیوود یک عنصر بسیار سرگرم‌کننده بوده است. برخی از آنها بهتر از همکاران مرد خود عمل کرده‌اند و شجاعت باورنکردنی را در مواجهه با ناملایمات از خود نشان داده‌اند و شغل کارآگاه و پلیس را دوباره از نو تعریف کرده‌اند. حال ما در این مطلب ویجیاتو قصد داریم ۱۰ تا از خاطره انگیزترین پلیس های زن تاریخ سینما را به شما معرفی کنیم.

کلاریس استارلینگ – سکوت بره‌ها

در فیلم The Silence of the Lambs، جودی فاستر نقش کلاریس استارلینگ، مامور اف بی آی را بازی می‌کند که در بخش ویژه «Quantico» آموزش دیده است. صرف نظر از این، او در تلاش برای حل قتل‌های وحشیانه درون فیلم، هوش شگفت انگیزی از خود نشان می‌دهد. این شخصیت همچنین جرات رویارویی با هانیبال لکتر بدنام (آنتونی هاپکینز) را دارد و لحظه‌ای از اجرای ماموریت خود عقب نشینی نمی‌کند. این شخصیت اغلب به عنوان یکی از بهترین قهرمان‌های آثار سینمایی شناخته می‌شود، و به حق نیز چنین است. استارلینگ در طول فیلم از روبرویی با چالش فرار نمی‌کند و حتی احترام لکتر را نیز به دست می‌آورد که بسیار غیرعادی است.

در پایان، او قاتل را تعقیب کرده و به تنهایی اقدام به دستگیری او می‌کند. حتی در تاریکی، آموزش و استعدادهای او نتیجه می‌دهد زیرا این شخصیت در نهایت موفق می‌شود آرام بماند و هدف را از بین ببرد.

مامور سیا مایا هریس – سی دقیقه پس از نیمه‌شب

 

در فیلم سی دقیقه پس از نیمه‌شب، ماجرا‌های مایا هریس (جسیکا چستین) به عنوان مامور جوان و جاه‌طلب سازمان جاسوسی آمریکا (سیا)، که مسئول تعقیب اسامه بن لادن، رهبر القاعده، پس از حمله 11 سپتامبر در سال 2001 بود، بر اساس یک ماموریت واقعی به تصویر کشیده شده است. هنگامی که او به پاکستان اعزام می‌شود تا شاهد شیوه‌های بازجویی بحث برانگیز و تهدید کننده زندگی باشد، این شخصیت به اعماق یک مسیر تیره و تار پرتاب می‌شود.

حرفه مایا تحت سلطه مردان است، که این به تنهایی به پیچیدگی انجام وظیفه عملا غیرممکن او می‌افزاید. با این وجود، این شخصیت نه تنها از این تلاش جان سالم به در می‌برد، بلکه هر روز که می‌گذرد بیشتر به کارش تسلط می‌یابد. مایا به عنوان معتبرترین و مشهورترین متخصص در شکار انسان ظاهر می‌شود و از بسیاری جهات از خیل عظیمی از همکاران مرد خود بهتر عمل می‌کند.

رئیس پلیس مارج گاندرسون – فارگو

مارج گاندرسون با بازی فرانسیس مک دورمند، یک رئیس پلیس باردار است که درگیر تحقیقاتی در مورد یک آدم ربایی جعلی و چند قتل می‌شود که به اشتباه توسط دو خلافکار انجام شده است. مارج گاندرسون در پس‌زمینه تصویری مملو از جنایتکاران شرور، ادم‌ها و بازرگانان فریبکار، چراغ راه اقتدار اخلاقی فیلم و مخاطب است. رئیس پلیس گاندرسون با اجرای اسکاری فرانسیس مک‌ دورمند یکی از ماندگارترین پلیس‌های تاریخ سینما است. از خوش‌بینی او حتی در مواجهه با خشونت بی‌معنا گرفته تا بازجویی مودب اما مطمئن از شاهدان تا توبیخ خشک او از قاتلی که قربانی خود را به وضع خشنی به مسلخ می‌کشاند، همه این‌ها فاکتور‌هایی است که از رئیس پلیس گاندرسون یک شخصیت بی‌نظیر می‌سازد.

گریسی هارت – دختر شایسته اخلاق

ساندرا بولاک در نقش یک مامور سرسخت اف‌بی‌آی که در فیلم Miss Congeniality، یک فیلم کلاسیک و نمادین مربوط به دهه 2000، به ملکه مخفی مسابقات زیبایی تبدیل می‌شود، بازی ماندگار و جذابی از خود به یادگار گذاشت. اگرچه هارت در ابتدا با اکراه ماموریت خود را می‌پذیرد، اما او به سرعت خود را به عنوان یک افسر توانا، متوجه و ماهر با جذابیتی که می‌تواند هر فرد مسلحی را خلع سلاح کند نشان می‌دهد. گریسی هارت بانویی است که می‌تواند همه کارها را انجام دهد، از ناک اوت کردن آسان هر یک از همکارانش در مسابقه بوکس گرفته تا هدایت جنبه زنانه خود برای به تصویر کشیدن یک رقیب مسابقه زیبایی. هارت همچنین نشان داد که چگونه زنان اغلب بر اساس ظاهرشان با شرکت در مسابقه به صورت ناشناس مورد قضاوت شدید قرار می‌گیرند.

آملیا دوناگی – کلکسیونر استخوان

در سال 1998 در شهر نیویورک، لینکلن رایم (دنزل واشنگتن)، متخصص مطرح پزشکی قانونی پس از تصادفی که او را از گردن به پایین فلج کرد، روی تخت بسته شده است. در این میان آملیا دوناگی (آنجیلینا جولی جوان)، افسر گشت زنی تازه استخدام شده، یک جسد مثله شده را پیدا می‌کند که در ریل راه آهن دوران جنگ داخلی دفن شده است. با توجه به اشیاء سرنخ مانندی که در صحنه جرم پیدا شده است، رایم به کمک آملیا به این نتیجه می‌رسد که صحنه دست سازی شده است و متعاقباً آملیا که در ابتدا مردد بود، تحت تأثیر غرایز طبیعی پزشکی قانونی او قرار می‌گیرد.

دوناگی با همکار ویژه‌اش در پزشکی قانونی از بسیاری از همراهان مرد خود بهتر عمل می‌کند و علیرغم نگرانی‌های اولیه‌اش اعتماد و تحسین رایم را به دست می‌آورد. جولی درد و عمق شدیدی را در رابطه با پدر پلیس درگذشته‌اش به شخصیت دوناگی اضافه می‌کند و مخاطب به وضوح می‌تواند اعتماد به نفس حاصل از پرونده را در وجود این شخصیت جذاب ببیند.

آلیشیا وست – سیاه و آبی

این فیلم داستان زن پلیس آفریقایی آمریکایی تازه‌کار (نائومی هریس) را دنبال می‌کند که اتفاقی به افسران فاسد برخورد می‌کند که در حال کشتن یک فروشندهٔ مواد هستند، و این اتفاق با دوربین روی لباسش ضبط می‌شود. آن‌ها او را در ادامهٔ شب دنبال می‌کنند تا فیلم را از بین ببرند، اما اوضاع بدتر می‌شود زمانی که به آن‌ها از گروه مجرمانه‌ای خبر می‌رسد که آن زن مسئول مرگ فروشندهٔ مواد این گروه است. شکست وست در برقراری ارتباط با افراد در اوایل فیلم مشخص می‌شود، زیرا فیلم تنشی ایجاد می‌کند که اگرچه او در یک جامعه سیاه پوست است، اما توانایی کمک گرفتن و ارتباط را ندارد.

شخصیت وست به عنوان یک افسر پلیس ویژگی‌های یک زن انعطاف‌پذیر، شجاع و قدرتمند را نشان می‌دهد که آماده است امنیت خود را برای عدالت به خطر بیندازد در حالی که کار می‌کند و اکنون از یک مؤسسه تحت سلطه مردان فرار نیز می‌کند. علاوه بر این، مخاطب ممکن است شاهد وضعیت شهر او، که نماینده ایالات متحده است، و همچنین روابط تنش‌آمیز بین «سیاه‌ها» و «آبی‌ها» که برای دهه‌ها هشدار دهنده بوده است، باشد.

لورنا کول – اسلحه مرگبار 3

لورنا کول (رنه روسو) در ابتدا به عنوان یک افسر پلیس برای امور داخلی و اداری در اسلحه مرگبار 3 معرفی شد. اما در ادامه کول نشان می‌دهد که او یک افسر فداکار است که مشتاق است افسران فاسد را به هر قیمتی سرنگون کند. کول به اندازه هر مردی تاثیرگذار است. او همچنین مورتاگ (دنی گلاور) را با مهارت‌های جنگی فوق‌العاده‌اش شگفت‌زده می‌کند و جوک‌های ریگز را بدون تردید پاسخ می‌دهد (مل گیبسون). شوخ طبعی، کاریزمای خاص و فداکاری او به عنوان یک افسر، لورنا را در جامعه به یک مجری قانون متمایز تبدیل می‌کند. اما با این تفاسیر او به دلیل سرسختی، شجاعت و جاه‌طلبی ماندگارش در این لیست است. این شخصیت به چندین نسل از بینندگان زن الهام بخشیده است تا برای رسیدن به ارتفاعات بیشتر در افق پیش رویشان تلاش کنند.

ارین بل – نابودگر

ارین بل (نیکول کیدمن) یک کارآگاه فرسوده و خسته LAPD است که هرگز به طور کامل از آسیب‌های یک ماموریت مخفی 16 ساله که در آن شریک زندگی خود (سباستین استن) را از دست داده بود، شفای روحی و روانی پیدا نکرده است. اما یک روز، سرنخ کوچکی که در نزدیکی یک جسد کشف شده، نشان می‌دهد که او ممکن است شانس دومی برای حل پرونده قبلی خود داشته باشد، چیزی که هرگز فکر نمی‌کرد روزی دوباره برایش اتفاق بیفتد.

بل یک تصویر واقعی از احساس گناه است و اینکه چگونه یک تجربه دردناک ممکن است جذابیت یک زن جوان را تا حد یک سرطان از بین ببرد. زن بودن در مجریان قانون سخت است، اما مامور مخفی بودن در یک ماموریت انتقام‌جویی سخت‌تر است، اما بل عقب‌نشینی نمی‌کند. در واقع، این فقط به او انگیزه می‌دهد تا سخت تر کار کند. و همین چیزی است که او را به درون این لیست می‌آورد.

جیمی لی کرتیس در فیلم Blue Steel به کارگردانی کاترین بیگلو نقش مگان ترنر، یک پلیس زن تازه کار که در روز اول به دلیل تیراندازی به مردی که ظاهراً غیرمسلح بوده و از کار تعلیق شده را ایفا می‌کند. او در ادامه متوجه می‌شود که قربانی ناآگاه یک استالکر وسواسی است که با او بازی‌های فکری انجام می‌دهد و او را در محل کار تحت سلطه مردها تضعیف می‌کند زیرا سعی داشته کنترل حرفه و زندگی او را به دست آورد. ترنر در طول این فیلم نشان می‌دهد که افسر پلیس بودن چقدر می‌تواند ناخوشایند، اعصاب خردکن و سنگین باشد. علاوه بر این، زن بودن خودش در دنیا به اندازه کافی خطرناک است، اما پلیس زن بودن ممکن است خطرات بیشتری را به همراه داشته باشد. با این اوصاف داشتن نشان پلیس به سادگی به این معنی است که او عقب نشینی نمی‌کند.

جودی هاپس – زوتوپیا

بدون جودی هاپس (جنیفر گودوین)، تنها افسر خرگوش اداره پلیس Zootopia، این لیست ناقص خواهد بود. هنگامی که تعدادی از شهروندان Zootopia به طور مرموزی ناپدید می‌شوند، جودی با نیک وایلد (جیسون بیتمن)، یک هنرمند کلاهبرداری روباه باهوش و خسته از جهان، در تلاشی 48 ساعته برای حل این پرونده شریک می‌شود. تصور کنید که در یک تجارت تحت سلطه شکارچیان راس هرم تنها باشید، بنابراین دیگر کار در یک موسسه تحت سلطه مردان به اندازه کافی ترسناک نیست. با این وجود چنین شکافی این سرعت کار هاپس را کند نمی‌کند. این حفره فقط او را مشتاق می‌کند تا نشان دهد که شایسته شانس‌های بیشتر است. او یک خرگوش است، بنابراین سرسخت و جسور است و هرگز از کار دشوار دست نمی‌کشد. در نتیجه آنچه از نظر اندازه کم دارد، با جسارت جبران می‌کند.

 

source: ویجیاتو