روزنامه آفتاب یزد نوشت:
اصولگرایان زود به جان دولت رئیسی افتاده اند
شکاف میان دولت رئیسی و لایههای مختلف اصولگرایان طبیعی و قابل پیشبینی بود هرچند انتظار نمیرفت این شکاف به این زودی شکل بگیرد و علنی شود.
شکاف میان دولت رئیسی و لایههای مختلف اصولگرایان طبیعی و قابل پیشبینی بود هرچند انتظار نمیرفت این شکاف به این زودی شکل بگیرد و علنی شود.
آغاز زودهنگام این شکاف چندین عامل دارد
یک مثال روشن و قابل لمس در این زمینه قابل عرض است: اکنون نرخ دلار در بازار آزاد حدودا در کانال ۲۴ الی ۲۵ هزار تومان در رفت و آمد است و به یک ثبات نسبی رسیده اما چرا قیمت ارزاق و مایحتاج مردم همچنان متلاطم و رو به بالا است؟ این موضوع نشان میدهد وضعیت تولید در کشور مناسب نیست و وقتی حال تولید خوب نیست پس شرایط معیشتی مردم هم تعریفی ندارد.
یک نکته مهم را هم نباید از ذهن دور نگه داشت. کابینه این دولت ضعیف است و غالب وزرا بیبرنامه و دچار روزمرگی هستند. با چنین ترکیبی نمیتوان آنچنان امیدوار به تحول بود و از آنجا که قطعا رئیس جمهور خیال دست زدن به این ترکیب را ندارد پس بعید است شرایط تغییر کند.
حامیان دولت سیزدهم اطلاع دارند در کف جامعه چه خبر است و مردم عادی چه میگویند. پس تلاش دارند همین ابتدای کار مرز خود را با دولت روشن و رویکرد انتقادی اتخاذ کنند.
دلیل دیگر شروع زودهنگام انتقادات برمیگردد به موضوع سهمیه ها! یعنی این دولت هم مثل دولت حسن روحانی فدایی ندارد و افراد بر اساس نفع شخصی و جناحی رابطه خود را با این دولت تنظیم میکنند. اگر دولت سهمشان را بدهد آراماند و اگر ندهد نقد میکنند. اصلاحطلبان هم همین بودند. تا وقتی وزارتخانههای دولت روحانی سهم فعالان سیاسی اصلاحطلب را در قالبهای مختلف پرداخت میکرد حامی بودند و وقتی آن سهم قطع شد دولت روحانی بدترین دولت پس از انقلاب شد! بنابراین از منظر برخی اصولگرایان، دولت ابراهیم رئیسی بهترین دولت پس از انقلاب است البته به شرطی که سیبیلشان چرب شود!
سختیها و دشواریهایی که حسن روحانی آن را حس و تجربه کرد حتما برای ابراهیم رئیسی نیز بارنگ و بوی دیگری تکرار میشود. حاکمیت یکدست اینجا شدنی نیست. انتقادها از روند احیای برجام در وین شروع شده و کم کم به موارد دیگری هم کشیده میشود.