آیت الله جوادی آملی:
قرآن در کنار احکام تند در قصاص، حکم عفو و مهربانی نیز داده
آیت الله جوادی آملی گفت: اگر یک وقت جایی مثلاً حکم تند و تیزی هست، حکم عفو و مهربانی هم در کنارش هست، حتی در قصاص که فرمود: ﴿النَّفْسَ بِالنَّفْسِ﴾[۱] فرمود حالا یک وقت چنین حادثه ای پیش آمد شما گذشت کنید برای اینکه او تربیت بشود کار بکند.
آیت الله جوادی آملی گفت: اگر یک وقت جایی مثلاً حکم تند و تیزی هست، حکم عفو و مهربانی هم در کنارش هست، حتی در قصاص که فرمود: ﴿النَّفْسَ بِالنَّفْسِ﴾[۱] فرمود حالا یک وقت چنین حادثه ای پیش آمد شما گذشت کنید برای اینکه او تربیت بشود کار بکند.
آیت الله جوادی آملی گفت: اگر یک وقت جایی مثلاً حکم تند و تیزی هست، حکم عفو و مهربانی هم در کنارش هست، حتی در قصاص که فرمود: ﴿النَّفْسَ بِالنَّفْسِ﴾[۱] فرمود حالا یک وقت چنین حادثه ای پیش آمد شما گذشت کنید برای اینکه او تربیت بشود کار بکند.
مرجع تقلید شیعیان در پایان درس فقه روز چهارشنبه (۲۰ بهمن ماه ) که به مباحث اخلاقی اختصاص می دهند، اظهار داشت: فقه، یک فقه خشک نیست که جا برای حقوق و امثال آن نباشد، غالب روایات و احکام را فقه کاملاً می تواند به عهده بگیرد و حل کند چه اینکه دارد حل می کند و سالیان متمادی احکام فقهی را عمل کرده اند، اگر یک وقت جایی مثلاً حکم تند و تیزی هست، حکم عفو و مهربانی هم در کنارش هست، حتی در قصاص که فرمود: ﴿النَّفْسَ بِالنَّفْسِ﴾[۱] فرمود حالا یک وقت چنین حادثه ای پیش آمد شما گذشت کنید برای اینکه او تربیت بشود کار بکند. یک وقت است که کسی قاتل و آدمکش رسمی است او حکمش اعدام است، آنجا جای گذشت نیست اما یک وقت مثلاً کسی حالا عصبانی شد و این کار را کرد، فرمود: ﴿وَ أَن تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلْتَّقْوَی﴾.
ایشان ادامه داد: در مقابل یک سلسله اخباری است که به صورت ادعیه درآمده است و فقه واقعاً توان آن را ندارد که اینها را حل کند؛ چه اینکه فلسفه و کلام هم نمی تواند آنها را حل کند. این دعای نورانی ماه رجب را ملاحظه بفرمایید! این در کدام علم از علوم حوزه علمیه در سراسر جهان اینها حل می شود؟ از توقیع مبارک هم هست!
آیت الله جوادی آملی بیان داشت: این دعای نورانی از وجود مبارک امام زمان، توقیع مبارک حضرت است، این توقیع مبارک که به دست محمد بن عثمان بن سعید(رضوان الله تعالی علیه) آمده، گفته شده در هر روز ماه پربرکت رجب این را بخوانید. حالا ما این چند جمله اول را می خوانیم تا برسیم به آن جمله های حساس.
«أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَعَانِی جَمِیعِ مَا یَدْعُوکَ بِهِ وُلَاةُ أَمْرِکَ الْمَأْمُونُونَ عَلَی سِرِّکَ الْمُسْتَبْشِرُونَ بِأَمْرِکَ الْوَاصِفُونَ لِقُدْرَتِکَ الْمُعْلِنُونَ لِعَظَمَتِکَ أَسْأَلُکَ بِمَا نَطَقَ فِیهِمْ مِنْ مَشِیَّتِکَ فَجَعَلْتَهُمْ مَعَادِنَ لِکَلِمَاتِکَ» کلمات الهی یک ظاهر دارد و یک باطن دارد، این بزرگواران معدن کلمات الهیاند یعنی معدن قرآناند معدن حدیث قدسیاند معدن روایات اند «وَ أَرْکَاناً لِتَوْحِیدِکَ وَ آیَاتِکَ وَ مَقَامَاتِکَ الَّتِی لَا تَعْطِیلَ لَهَا فِی کُلِّ مَکَانٍ» هیچ وقت هم اینها تعطیلی ندارند، اینها معلوم میشود که خواب و بیداری شان یکسان است مرتّب بیدار هستند، حیات و مماتشان یکسان است «یَعْرِفُکَ بِهَا مَنْ عَرَفَکَ» هرکس تو را میشناسد به وسیله اینها میشناسد«لَا فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُکَ وَ خَلْقُکَ» هیچ فرقی بین تو و اینها نیست مگر اینکه تو خالقی اینها مخلوقاند، تو معبودی اینها عابدند! این یعنی چه؟«فَتْقُهَا وَ رَتْقُهَا بِیَدِکَ بَدْؤُهَا مِنْکَ وَ عَوْدُهَا إِلَیْکَ أَعْضَادٌ» اینها بازوی دیناند، مانع پیشرفت دیگراناند در کفر و امثال ذلک.«وَ أَشْهَادٌ وَ مُنَاةٌ وَ أَذْوَادٌ وَ حَفَظَةٌ وَ رُوَّادٌ فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَکَ وَ أَرْضَکَ حَتَّی ظَهَرَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ»؛ اینها همان مردان الهیاند که در آسمان و زمین چراغ روشن کردند تا روشن شده که تو خدایی و واحدی. این یعنی چه؟ ما خیال میکنیم حرم مطهر امام مشرّف میشویم عرض ارادتی میکنیم میگوییم: «کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» مثلاً اوج مقام اینهاست؟ نیست! اینها را در کدام علم باید حل کرد؟
مرجع تقلید شیعیان ادامه داد: اینها را کجا باید حل کرد؟ این جمله که هیچ فرقی بین تو و آنها نیست مگر اینکه اینها بنده تو هستند، این را کجا باید حل کرد؟ این توقیع مبارک است ائمه(علیهم السلام) می دانند که اینطور حرف زدن بالاخره بی خطر نیست. آن حیثیتی که مربوط به خودشان است آن هم برای مردم شفاف بشود که ما چه کسی هستیم، حواس شما جمع باشد، آن حیثیتی که به عنایت الهی وابسته است آن را هم گفتند، اگر جمع نمی کردند مسئله غلو بود اما جمع کردند کاملاً، فرمودند ما را بخواهید بگویید به حسب اینکه خودِ خود ما چه داریم، ما این هستیم ما برده ایم، بنده ایم و فلان هستیم، عنایت الهی که در ما ظهور کرده ما را «خلیفة الله» کرده آن هستیم.
ایشان بیان داشت: یک بیان نورانی حضرت امیر دارد که مرحوم کلینی نقل کرده که «مَا لِلَّهِ عزوجل آیَةٌ هی أَکْبَرُ مِنِّی»[۲] این را کلینی نقل کرد که حضرت امیر فرمود: «مَا لِلَّهِ عزوجل آیَةٌ هی أَکْبَرُ مِنِّی». حالا اگر آینه بزرگی را شما داشته باشید که حرم مطهر امام رضا، این گنبد طلا و تشکیلات همه را نشان بدهد، بله نشان میدهد؛ اما در آینه که چیزی نیست.
این جمله در وسطهای دعای عرفه صحیفه سجادیه است فرمود: «وَ سَأَلْتُکَ مَسْأَلَةَ الْحَقِیرِ الذَّلِیلِ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ، وَ مَعَ ذَلِکَ خِیفَةً وَ تَضَرُّعاً وَ تَعَوُّذاً وَ تَلَوُّذاً، لَا مُسْتَطِیلًا» تا به اینجا میرسد عرض میکند خدایا! «وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا»[۳] خدایا! از من پستتر در عالم احدی نیست! این دعای عرفه است یعنی خود من به عنوان یک انسان، چیزی ندارم، حالا اگر در برابر آفتابی قرار گرفتم و آن آفتاب را دارم نشان می دهم _ آیة الله است، اگر آیة الله است «مَا لِلَّهِ عزوجل آیَةٌ هی أَکْبَرُ مِنِّی»_ دارم تو را نشان میدهم؛ خود من «أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا» هستم. این می تواند جمع باشد هیچ جا برای غلو نیست.
آیت الله جوادی آملی در پایان اظهار داشت: اگر کسی بگوید – معاذالله – ائمه علیهم السلام، مستقلاً این امور را دارند، بله این غلو است و باطل است؛ اما اگر بگوید اینها آیت هستند خدا را نشان می دهند، غلو نیست؛ بله خدا را نشان می دهند؛ دیگری تیره است آینه نیست که جایی را نشان بدهد اما اینها شفاف اند آینه اند. حشر همه مؤمنان و علاقه مندان به قرآن و عترت با اهل بیت(علیهم السلام)!
[۱]. سوره مائده، آیه۴۵.
[۲]. الکافی، ج۱، ص۲۰۷.
[۳]. الصحیفة السجادیة، دعای۴۷.