نامم “دختر”ست؛ مادرِ پسرانی که قرار است در آینده به این دنیا بیایند!
زن، ضعیفه، ناموس، آبرودار خانواده…؟! | لطفا میشود گاهی هم شده نامم را صدا بزنید؟!
توجه کردهاید هرگاه بحث چندهمسری در هر جمع مردانهای بیانمیشود، همگی بر وجود اینموضوع اتفاقنظر دارند و برای توجیه هرزگیشان مجوز این کارشان را به ائمه ارتباط میدهند.
توجه کردهاید هرگاه بحث چندهمسری در هر جمع مردانهای بیانمیشود، همگی بر وجود اینموضوع اتفاقنظر دارند و برای توجیه هرزگیشان مجوز این کارشان را به ائمه ارتباط میدهند. مگر همین پیامبر(ص) نبود، زمانی که پسرانش عبدالله و قاسم را از دستداد، همگی ایشان را ابتر خواندند؟! خداوند سوره کوثر را نازلکرد که ای پیامبر شأنیت کثرت نسل تو را فقط فاطمه(س) دارد. مگر حکایت کربلا مبنی بر این نیست که زینب(س) که یکبانوست، امانتدار اهلبیت و اسلام میشود. عجیب است با این حجم پیشرفت درتکنولوژی، روزبهروز جاهلیت در بین انسانها بیشتر نمود پیدا میکند. میگویید موضوع ناموسیست! باشد، قبول، ولی اگر غیرتتان به جوشمیآید بروید و مانع کودکهمسری شوید، مانع جانکندن مادری شوید که همسرش او را با فرزندانش به امان خدا رهاکرده و بهدنبال هواوهوسش رفتهاست. چشمهای هوسآلودتان را برروی دختران سرزمینم ببندید و بهجای خریدن تنشان، دستهایشان را بگیرید تا آنها نیز سازنده زندگیخود باشند.
کافیست آمار سالیانه ازدواج و طلاقها را رصدکنید، آنگاه عمق فاجعه و لهکردن حقوق دختران ۱۰-۱۵ سالهای که به دلیل خودخواهی همین مدعیان غیرت، حال به جمع زنان پیوستهاند را متوجه خواهیدشد. اصلا سوال اینجاست؛ چرا کشور من باید جزو ۴کشوری باشد که از عضویت در کنوانسیونسازمانملل برای رفع تبعیض علیه زنان خودداری کند؟! چرا باید از سالگذشته تاکنون چندین قتل دخترانم در کرمان، تالش، کرمانشاه، لرستان و حالا اهواز به وقوع بپیوندد، قتلهایی که هیچگاه، قاتلهایشان مجازات نشدند؟!
کاریندارم که “رکنا” چگونه رسانهایست یا برخی با چه عنوانهایی از آن یادمیکنند، اما سوال اینجاست: باسرعتی که حکم توقیف برای این پایگاه خبری صادرشد، آیا قاتل نیز به سزای عملش رسید؟! وقتی اینقدر نگرانی بابت انتشار این خبر و تاثیرش در روحیهی تمامی اقشار جامعه وجوددارد، پس باید به تکاپو افتاد و نگران کثرت چنین موجودات منفوری بود که هرآن ممکن است مشابه این عمل که خود نمونه بارزی از فسادفیالارض است، بارها و بارها تکرار شود.
مگر نهاینکه ما باید هرروزه به دخترانمان یادآور شویم که وجودشان، قداستشان حال زمین را خوب میکند؟! اما چرا منِ دختر باید از راه رفتن روی زمین، از بودن در خانهام، هراس داشتهباشم؟!
“من یک دخترم، دختری از خطهی لرهای باغیرت، اما همچنان از سایه یکمرد در پشتِسرم، و از صدای قدمهایش که به من نزدیک و نزدیکتر میشود هراس دارم”!
امیدوارم متوجه شدهباشید از چه سخن میگویم!
و در آخر خواهشی دارم!
شمایی که برای دخترانسرزمینم، دنیای صورتی نساختید، لااقل برای سفرِ آخرتشان تابوت صورتی مهیا کنید؟!
شیوا حقیزاده
نویسنده و کنشگراجتماعی