گفتگوی مستقل با غرضی از عملکرد دولت رئیسی:
همهی دولتها توسط رانتخواران اداره میشدند
غرضی میگوید: من توصیه میکنم تاریخ ۴۰ ساله گذشته را نگاه کنید که دولتها همه توسط رانتخواران اداره شدند. مخصوصا دولتهای احمدی نژاد و حسن روحانی که ۶۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشتند و دلار ۹۰۰ تومان احمدی نژاد ۳ هزارتومان شد و دلار روحانی از ۳ هزارتومان به ۳۰ هزار تومان رسید، که موجب گرفتاری برای عموم جامعه شد و زندگی روزمره و عادی در جامعه سخت شد
همهی دولتها توسط رانتخواران اداره میشدند
امیرحسین جعفری/خبرنگار
رفتار سیاسی ابراهیم رئیسی در چند ماه اخیر انتقادات بسیاری را به همراه داشته است، از جمله در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی که دولت او درگیر تحریم و تورم است. بودجهای که برای سال ۱۴۰۱ به مجلس ارائه داده بوی تورم بیشتر و گرانی عمیقتری را میدهد. از این جهت جامعه نسبت به شعارهای او درباره حمایت از طبقه فرودست نسبتا ناامید شده، اما برجام هنوز دغدغه است. برجامی که دولتهای مختلف را قوی و ضعیف کرده و حالا گردنهی سیاست خارجی به دست تیمی رسیده که خود زمانی مخالف برجام بوده است. اما اگر رئیسی بتواند به چنین توافقی دست یابد قطعا قدم مهمی را در راستای موفقیت برداشته است و تا زمانیکه برجام برای او به نتیجه نرسد بعضا ناچار به رفتارهای پوپولیستی میشود که عمیقا شهروندان را یاد سیاستهای احمدی نژاد میاندازد.
به جهت بررسی عملکرد دولت در چند ماه اخیر گفتگو کردیم با محمد غرضی، فعال سیاسی و وزیر اسبق پست و نفت که مشروح آن را میخوانیم:
با توجه به عملکرد چند ماه اخیر رئیسی در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی بنظر شما دولت رئیسی با روند فعلی دچار فرسودگی خواهد شد و یا با تحقق وعدههایش در جامعه موفق میشود؟
امیدوارم که دولت موفق شود اما گرفتاری دولت این است که جریانهای داخلی به نفع او عمل نمیکنند و جریانهای خارجی نیز مخالف او هستند و به نوعی گرفتار شده است. اگر دولت بتواند افکار عمومی را به نفع خود همراه کند و از رانتخواری فاصله بگیرد و رانتهایی که در کشور هست به نفع قاعدهی جامعه عمل کند، میتواند موفق شود. الان که بحث حذف ارز تدریجی وجود دارد مشکلی را برای دولت حل نمیکند.
برخی معتقدند رفتارهای رئیسی در سفرهای استانی و با مردم نوعی رفتار پوپولیستی است؛ نظر شما چیست؟
اینکه یک دولت از این موقعیت استفاده میکند و به شهرها سر میزند برای دولت خوب است. اما برای مردم باید دستاورد مشخصی داشته باشد، اگر که آقای رئیسی در این سفرها یک بشارتی به عموم مردم دهد درست است. معمولا نیز دولتها وقتی میخواستند یک حرف خوبی را به مردم بزنند به استانها سفر میکردند و مطلبی را قویتر و محکم میزدند. ولی اینکه فقط سفر کنند و حرف بزنند و یا پیامی برای عموم نداشته باشند اثر نمیکند و بعد از مدتی هم که این سفرها عادی شد اثر خود را از دست میدهد.
دولتهای خارج هر دولتی را به اعتبار شرایط داخلی آن میسنجند، بالاخره ایران نفت و گاز و منابع و چارچوب سیاسی انتخابات دارد که امتیاز است اما وقتی که این جریان به نفع داخل نباشد دولتهای خارجی هم فقط برخورد تشریفاتی با دولتمردان خواهند داشت و کار سازمانی و تشکیلاتی و قراردادی با دولت مقابل انجام نمیدهند. ملاحظه کردید که درخواستهای دولت آقای رئیسی درباره روسیه و پوتین جدی گرفته نشد لذا هر کسی به اعتبار پایگاه داخلی در جهان معتبر میشود نه به تشریفات!
مقداری برای این حرف زود است. اگرچه برخی بر این باور هستند ما باید صبر کنیم یک سال از دولت بگذرد و در آن زمان اگر دولت نسبت به مطالبات توانست قاعده جامعه را قانع کند، مشخص میشود که خودش رئیس است. اما اگر با استدلالهایش نتوانست جامعه را قانع کند یعنی عدهای او را اداره میکنند. این پنج دولت که روی آمدند و رفتند مخصوصا نتوانستند قاعدهی جامعه را به خدمتگذار بودنشان قانع کنند.
دهه ۶۰ دهه جنگ بود و دولتی بر سر کار بود که گرفتار جنگ شده بود و کسی از آن توقعی نداشت اما ۴ دولت بعد کاری کردند که ارز ۷۰ ریالی به ۳۰۰ هزار ریال برسد.
یعنی هر ۵ دولت هم مدعی بودند که خودشان کشور را اداره میکنند ولی اینطور نبود و رانتخواران همه را اداره کردند. مخصوصا دولتهای احمدی نژاد و حسن روحانی که ۶۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشتند و دلار ۹۰۰ تومان احمدی نژاد ۳ هزارتومان شد و دلار روحانی از ۳ هزارتومان به ۳۰ هزار تومان رسید، که موجب گرفتاری برای عموم جامعه شد و زندگی روزمره و عادی در جامعه سخت شد. از اینجاست که من توصیه میکنم تاریخ ۴۰ ساله گذشته را نگاه کنید که دولتها همه توسط رانتخواران اداره شدند.
اگر رئیسی نتواند برجام را به ثمر برساند در چه موقعیت سیاسی قرار خواهد گرفت؟
بنظر من به نتیجه میرسد. البته تکیه بر اتفاقات خارجی نمیتواند مردم را قانع کند و اثر هم ندارد. اینکه تکیه کنند به برجام و آمریکاییها بخواهند رحمی به ملت ایران بکنند اشتباه است باید دشمنان داخلی را از بین برد که همین رانتخواران هستند و اگر که دولت آقای رئیسی بتواند رانتخواران داخلی را محدود کند در نهایت میتواند یک دولت موقت باشد.
نکته آخر؟
درباره عملکرد دولت؛ اگر دولت توانایی این را داشته باشد که مجموعهی ساختار را قانع کند به جای اینکه دائما تزریق اسکناس بیپشتوانه به جامعه داشته باشند کارهایی انجام دهند که اعتبار دولت را نزد مردم بالا ببرد این یک راه حل دیگری است که میتواند دولت را به ثمر برساند و اعتبار داخلیاش را بالا میبرد وگرنه بلای دولتهای قبلی سر همین دولت نیز میآید.
پرسش و پاسخ با سید محمد غرضی
سید محمد غرضی: بازار خودرو در ایران، مملو از رانتخواریهای پیوسته است
خودروسازی در ایران از ابتدا با رانتخواری شروع شد.
نظر سید محمد غرضی دربارهی صنعت خودروسازی در ایران
به گزارش خبرنگار 55آنلاین، به نقل از سیدمحمد غرضی:
بحث اتومبیل در ایران در دههی سی مطرح شد و تاریخچهی آن را به خوبی به خاطر دارم. جریان از آنجا شروع شد که دیدند کشور بزرگ است و مردم نیاز به خودرو دارند. اتومبیل جریان متحرکی است و تکنولوژی و فرهنگ آن با ساختمانسازی متفاوت است. در دههی سی مرسدس و ماشینهای خارجی مشابه انگشتشمار بود و زیاد رواج نداشت.
بعد که بازار خودرو وسیع شد، این جریان افتاد به دست رانتخوارها و افرادی که میتوانستند امتیازی از کشورهای خارجی بگیرند و انحصار کنند. خودروسازی در ایران از ابتدا با رانتخواری شروع شد. یعنی مسئولان مربوطه یک امتیازی میدانند به پیکان در انگلیس و در قبال آن یک امتیازی نیز دریافت میکردند.
وقتی ایران شروع کرد به موتور ساختن، انگلیسیها خودشان موتورهایی را که در ایران میساختند، نمیخریدند و استفاده نمیکردند. چون نمیتوانستند متریال و امکانات تضمینشده برای ساخت آنها استفاده کنند. تکنولوژی ساخت پیشرفته بود و در ایران توان اجرایی نداشت. بر همین اساس، در دههی 40 پیکان تبدیل به ماشین قشر متوسط جامعه شد و ثروتمندان هم از خودروهای وارداتی استفاده میکردند.
تا بعد از انقلاب که این کارخانجات به شکل دولتی درآمد و وضع از قبل هم بدتر شد و رانتخواریهای مدیران و دیگران باعث میشد تولید داخلی بالا برود، بدون آن که کیفیتی وجود داشته باشد. تولیدات داخلی همینطور افزایش پیدا کرد و در مقابل تعرفهی گمرک برای ورود اتومبیل از خارج نیز سنگین و سنگینتر شد و به تدریج اوضاع خودرو به شکلی درآمد که امروز ملاحظه میفرمایید به چه صورت است.
مردم خودروهای بیکیفیت و گران داخلی را از روی اجبار میخرند و به ارادهی خودشان نیست. میخرند، چون چارهی دیگری ندارند. بازار خودرو حالت طبیعی ندارد، و مملو از رانتخواریهای پیوسته است. قرار نیست تمام کشورها اتومبیلسازی داشته باشند. بسیاری از کشورها هستند که اتومبیل نمیسازند.
برای مثال از 1949 تا امروز که انقلاب چین انجام شده،چینیها ابتدا فقط دوچرخه میساختند، بعد طی سالها توانستند اتومبیل داخلی بسازند. امروز هم گرچه اتومبیلسازی دارند، اما نتوانستند در بازارهای خارجی معتبر موفقیتی کسب کنند. وقتی بازار موفقی مثل چین نمیتواند توفیقی در زمینهی خودروسازی کسب کند، ایران میتواند؟ در بین کشورهای آسیایی تنها کشوری که توانست موفقیتی در زمینهی خودروسازی کسب کند، ژاپن بود. سایر کشورهای آسیایی مثل روسیه و غیره خودروسازی ندارند و فقط مصرفکننده هستند. کشورهای آفریقایی هم همینطور. البته بازار تولید خودرو در ترکیه هم به شکل رانتی است. حتی انگلیس سالها است که اتومبیل نمیسازد. در کشورهای اروپایی اول آلمان سرآمد خودروسازی است، بعد هم فرانسه.
تا وقتی وضع به این صورت باشد توفیقی به دست نمیآید. تولید وقتی عنوان و اعتبار دارد که بتواند صادرات موفقی در پی داشته باشد. ما حتی مصرفکنندهی موفق و راضی نداریم چه برسد به این که بتوانیم صادرات موفقی داشته باشیم. اگر بخواهیم تولیدکننده باشیم، باید حتما توانایی صادرات داشته باشیم.
صادرات به کشورهای ضعیف همسایه هم به خاطر تفاوت قیمت دلار است که انجام میشود. خودروهای ایرانی در این کشورها با قیمتهای بسیار ارزانتر از داخل عرضه میشوند. مسئولان مربوطه دلار را میگیرند و در بازار آزاد میفروشند. تا وقتی دلار چند نرخی باشد اقتصاد شکل نمیگیرد و هر چه باشد هم مقطعی است. نکته این جا است که خود مسئولان و صاحبان جنس مصرفکنندهی این خودروها نیستند. این ظلمی است که سالها است به جامعه روا داشته میشود. دولتمردان باید برای این حرفهی بسیار مهم فکری بکنند تا رضایت مردم را به دست بیاورند.