پیشنهادی برای مناقشه هستهای ایران
دولت بایدن به بن بست رسیده است | نقشه جدید آمریکا برای افزایش فشار بر ایران
دیوید ایگناتیوس، نویسنده باسابقه سیاست خارجی واشنگتنپست، در مقالهای «پلن B» پیشنهادی خود برای مناقشه هستهای ایران را بر مبنای «افزایش فشارهای سیاسی بر تهران از طریق شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای» ارائه داده است. پیشنهادی که البته نواقص فرضیهای و تناقضات تحلیلی آن به خوبی نشان میدهد که چرا بسیاری از تحلیلگران برجسته میگویند «هیچ پلنB واقعبینانهای که بتوان نسبت به نتیجهبخش بودن آن اطمینان نسبی داشت، وجود ندارد».
دیوید ایگناتیوس، نویسنده باسابقه سیاست خارجی واشنگتنپست، در مقالهای «پلن B» پیشنهادی خود برای مناقشه هستهای ایران را بر مبنای «افزایش فشارهای سیاسی بر تهران از طریق شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای» ارائه داده است. پیشنهادی که البته نواقص فرضیهای و تناقضات تحلیلی آن به خوبی نشان میدهد که چرا بسیاری از تحلیلگران برجسته میگویند «هیچ پلنB واقعبینانهای که بتوان نسبت به نتیجهبخش بودن آن اطمینان نسبی داشت، وجود ندارد».
دیوید ایگناتیوس ستوننویس روابط خارجی واشنگتن پست در یادداشت اخیر خود با عنوان «طرح B مناسب برای توافق هسته ای رو به موت ایران» با فرض مرگ برجام، پیشنهاد کرده است که دولت بایدن به جای یک پلن B مبتنی بر تهدید نظامی و گزینههای غیردیپلماتیک، بهتر است از یک پلن B دیپلماتیک به کمک شورای حکام آژانس استفاده کند تا به زعم وی تهران را به انعطافپذیری و تساهل بیشتر در مذاکرات احیای برجام سوق دهد.
پیشنهادی مملو از نواقص فرضیهای و تناقضات تحلیلی که به خوبی نشان میدهد که چرا بسیاری از تحلیلگران زبده میگویند «هیچ پلنB واقعبینانهای که بتوان نسبت به نتیجهبخش بودن آن اطمینان نسبی داشت، وجود ندارد».
درحالیکه ایران با پایان تحقیقات مربوط به حمله خرابکاراننه به کارخانه تولید سانتریفیوژ در نزدیکی کرج، در راستای اعتمادسازی و نشان دادن جدیت و حسن نیت، امکان تعویض دوربین آسیبدیده را برای ادامه فرآیند نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی فراهم کرد، ایگناتیوس مدعی شده است: برای دولت بایدن که در تلاش برای مهار برنامه فزاینده هسته ای ایران به بن بست رسیده است، این هفته درسی را ارائه داد که در واقع چه چیزی میتواند [به زعم وی] تهران را منعطف و متساهل کند؛ تهدید به محکومیت جهانی توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی.
«پلنB» دیپلماتیک؛ استفاده از اهرم PMD شورای حکام
وی بدون اشاره به حمله خرابکارانه منتسب به اسرائیل که منجر به آسیب به تجهیزات نظارتی آژانس -از جمله دوربینهای مذکور- و وقفه مربوط به روند تحقیقات و ترتیبات امنیتی ایران درباره این رویداد شد، ادعا کرد: ایران ماه ها در مورد نصب مجدد دوربین های مداربسته آژانس بین المللی انرژی اتمی که در ماه ژوئن از یک کارخانه سانتریفیوژ در کرج حذف شده بود، تردید داشت. سپس ایالات متحده سیگنال داد که ممکن است یک جلسه ویژه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برای بحث در مورد عدم پایبندی ایران تشکیل دهد و -به زعم نویسنده- تهران این هفته اعلام کرد که آژانس بین المللی انرژی اتمی می تواند دوربین های خود را تعویض کند. نویسنده میافزاید: آژانس انرژی اتمی باید کنترل محتوای ضبط شده دوربین ها را نیز بخواهد!
وی بر مبنای همین مدعای مفروض خود نتیجهگیری میکند: دوربینهای کرج گام کوچکی هستند، اما این مورد حاکی از یک «پلن B» دیپلماتیک برای آمریکا در بنبست خطرناک مذاکرات وین برای احیای توافق هستهای 2015 است.
برنامه جامع اقدام مشترک، معروف به برجام، توسط دونالد ترامپ خفه شد و با یک وقفه نابهنگام ۵ماهه در مسیر احیای آن ممکن است مرده باشد. یک مجمع جدید برای فشار هستهای ممکن است آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد که شورای حکام آن شامل روسیه و چین است و می تواند برخی از مسائل هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد.
ایگناتیوس به عنوان یک پیشنهاد اولیه، نوشته است: دولت بایدن باید از شورای حکام آژانس بخواهد که در چهار مورد ادعایی PMD (ابعاد نظامی احتمالی) در فعالیتهای هستهای ایران تصمیم بگیرد. سه مورد شامل ادعای ذرات اورانیوم کشف شده در سایتهای از پیش اعلام نشده است (ترقوزآباد، ورامین و مریوان). چهارمین مورد ادعایی PMD شامل بررسی مواد شکافتپذیر و سایر فعالیتهای اعلامنشده در محلی است که منابع آن را شناسایی نکردهاند.
به ادعای ستوننویس ارشد واشنگتنپست، افزودن یک ابتکار جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی به مذاکرات در بنبست، تاکید را به جایی که به آن تعلق دارد بازمیگرداند؛ یعنی موارد مشکوک و قابل بررسی در فعالیتهای هستهای.
ایگناتیوس سپس با اذعان به اینکه تصمیم ترامپ برای ترک برجام، موضع دیپلماتیک ایران را مُحق نشان میدهد، نوشته است: اقدام ترامپ، حتی از نظر بسیاری از مقامات ارشد اسرائیلی، احمقانه بود و در نهایت باعث پیشروی هستهای بیشتر ایران شد. با این حال نویسنده مدعی است نباید بیش از این اجازه داد این روند ادامه یابد.
دستاوردهای هستهای از طریق دیپلماسی باید نقد شوند
ایگناتیوس نوشته است: واقعیت دردناک این است که بدون محدودیت های برجام، ایران به نقطه گریز هستهای نزدیکتر میشود. غنی سازی 20 درصدی را در ژانویه از سر گرفت و سقف برجام شکست. غنی سازی 60 درصدی در ماه آوریل آغاز شد و مقامات ایرانی گفته اند که در حال بررسی غنی سازی 90 درصدی هستند. ایران از سانتریفیوژهای پیشرفته و پناهگاه عمیق فردو استفاده میکند که هر دو در برجام مستثنی شده بودند.
به ادعای وی، گام دیگری در فوریه رخ داد، زمانی که ایران شروع به تولید صفحات فلزی اورانیوم کرد که می تواند در هسته یک سلاح هسته ای مورد استفاده قرار گیرد، که باز هم محدودیت های برجام را نقض کرد. مقامات انگلیسی، فرانسوی و آلمانی هشدار دادند: «ایران هیچ استفاده غیرنظامی معتبری از فلز اورانیوم ندارد. تولید فلز اورانیوم پیامدهای نظامی بالقوه شدیدی دارد».
این در حالی است که بسیاری از کارشناسان آمریکایی میگویند ایران با پیشرفتهای هستهای خود، نه به دنبال تسلیحات هستهای، بلکه خواستار افزایش اهرم فشار خود در راستای دستیابی به توافقی با شرایط بهتر است. بهرحال دستاوردهای هستهای -اگر با هدف تسلیحاتی نباشند- چکهای ضمانتداری هستند که قرار است پای میز دیپلماسی نقد شوند.
نقص فرضیهای، تناقض تحلیلی
ایگناتیوس مینویسد، طبق برآوردهای ادعایی اسرائیل، ایران ضمن داشتن مواد شکافتپذیر کافی برای سه بمب، کمتر از یک ماه تا تکمیل غنی سازی این میزان سوخت و رساندن خود به آستانه هستهای فاصله دارد. هرچند حتی در این مرحله تخمین میزنند که در صورت وجود اراده سیاسی، ساخت یک سلاح 18 ماه تا دو سال دیگر زمان میبرد.
این در حالی است که بیل برنز، رئیس سیا به صراحت اعلام کرد هیچ نشانهای مبنی بر تصمیم ایران برای حرکت به سمت تسلیحات هستهای وجود ندارد. اذعانی که البته ایگناتیوس آشکارا نادیده میانگارد تا نقص بزرگ مفروض ادعایی خود را پنهان کند.
به ادعای ایگناتیوس پرزیدنت بایدن میخواهد گاردریلهایی را که ترامپ ویران کرده بود بازسازی کند، اما تاکنون در حالت بیطرفی مانده است. او در ماه اوت به نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل گفت: «ما دیپلماسی را در اولویت قرار می دهیم و میخواهیم ببینیم که این ما را به کجا می برد. اما اگر دیپلماسی شکست بخورد، ما آمادهایم به گزینههای دیگر روی بیاوریم.»
نویسنده مدعی است، مشکل اینجاست که ایران به وضوح با تهدید بایدن که به آرامی بیان میشود، منصرف نخواهد شد. با این حال نویسنده اشارهای نمیکند که تهدیدهای تندخویانه ترامپ و لفاظیهای جنگطلبانه اسرائیل که حتی به اقدام خرابکارانه روی آورده، چه نتیجهای در پی داشته است.
جای سؤال است که چگونه ایگناتیوس تلویحاً پیشنهاد پافشاری بر رویکردی را میدهد که خود چند سطر قبل -با استناد به اظهارات مقامات و کارشناسان- آن را احمقانه و منجر به پیشرفت هستهای ایران خوانده است.
بازدارندگی مبتنی بر اعتبار است
ایگناتیوس به درستی اشاره میکند که ناتوانی ایالات متحده در بازدارندگی ایران فراتر از سطوح غنی سازی یا صفحات اورانیوم نگران کننده است. بازدارندگی به اعتبار مربوط می شود - و متأسفانه این موضوع در دولت بایدن در حال کاهش است. خروج بی نظم از افغانستان مضر بود. تصوری که ایالات متحده در حال عقب نشینی در خاورمیانه است نیز همینگونه است. با احساس ضعف در آمریکا، روسیه به مرز اوکراین فشار می آورد، چین تایوان را تهدید می کند و همزمان ایران برنامه هسته ای خود را سرعت می بخشد. ایگناتیوس تأکید میکند که «همه اینها خردهروایتهایی از یک داستان است».
تناقض تحلیلی عجیبتر همینجا آشکار میشود که ایگناتیوس، ۳ روند یادشده از سوی ایران، چین و روسیه را همسویی استراتژیک با یکدیگر و در قالب یک فرآیند راهبردی مشترک میبیند، اما (همانطور که در پاراگراف بعدی آمده) معتقد است که در مسیر محکومسازی ایران در شورای حکام، روسیه و چین به سهولت از روند کلی متضاد با آمریکا چرخش ۱۸۰ درجه میکنند و همسو با آمریکا در تقابل با ایران قرار میگیرند. اگرچه همسویی و همکاری تاکتیکی روسیه و چین با آمریکا در پرونده ایران مسبوق به سابقه بوده و در آینده نیز غیرمحتمل نیست، اما دستکم مقدمه ایگناتیوس (تأکید بر همداستانی استراتژیک تحرکات ایران، چین و روسیه) نه تنها نتیجهگیری وی را تقویت نکرده بلکه آن را تضعیف میکند.
نویسنده در ادامه نوشته است: آژانس نمی تواند غنیسازی یا سایر فعالیت های تحت پوشش برجام را محدود کند. اما ممکن است در حال حاضر بکاستاپ مناسب در ایران ایجاد کند. این یک سازمان جهانی است که توسط سازمان ملل متحد برای رسیدگی به مسائل مربوط به منشور عدم اشاعه تسلیحات هستهای منشعب شده است. روسیه و چین و همچنین ایالات متحده و متحدانش از آن حمایت میکنند و همسویی آنها در اشاره به عدم پایبندی ایران به برجام (اقدامی که خود آمریکا آغازگر، محرک و مسبب آن بوده است)، میتواند آغازگر تلاش جدیدی برای محدود کردن توسعه هسته ای ایران باشد.
هیچ پلنB واقعبینانهای وجود ندارد
نویسنده در پایان یادداشت خود ادعا کرده است: شاید زمان تغییر برند فرا رسیده باشد. ایالات متحده باید خط مشی برنامه هستهای ایران را دوباره ترسیم کند. بهترین راه برای شروع ممکن است یک کمپین تهاجمی از طریق ناظر بین المللی، آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد.
چنین پیشنهادی از سوی ستوننویس برجسته واشنگتن پست، به خوبی نشان میدهد که چرا بسیاری از تحلیلگران برجسته روابط بینالملل میگویند «هیچ پلنB واقعبینانهای که بتوان نسبت به نتیجهبخش بودن آن اطمینان نسبی داشت، وجود ندارد».
قبل از چرخش به پلنB باید روی پلنA بیشتر کار
نواقص و تناقضات موجود در پلنB پیشنهادی ستون نویس واشنگتنپست به حدی بود که باربارا اسلاوین، مدیر ابتکار آینده ایران در شورای آتلانتیک را برآن داشت تا در جوابیهای کوتاه برای واشنگتنپست، به انتقاد از این رویکرد بپردازد.
این تحلیلگر شناخته شده مسائل ایران، نوشته است: دیوید ایگناتیوس، نویسنده باسابقه سیاست خارجی، در مقاله 17 دسامبر خود درباره «پلن B» مناسب برای توافق هستهای ایران، حق دارد که بر دیپلماسی بهعنوان راهحل درست برای پیشبرد مذاکرات برای احیای توافق هستهای ایران تمرکز کند.
به باور خانم اسلاوین، با این حال، برای داشتن شانس موفقیت بیشتر، لازم است قبل از چرخش به هر نوع «پلن B» تلاش بیشتری برای دستیابی به «پلن A» انجام دهید.
اسلاوین معتقد است در چنین شرایطی به جای تلاش برای مختل کردن مناسبات، باید از روند ترمیم روابط تهران و آژانس استقبال کرد. وی افزود: آژانس بین المللی انرژی اتمی به دلیل نقش نظارتی که دارد، بخش مهمی از احیای توافق هسته ای اولیه 2015 است. خوشبختانه، ایران موافقت کرد که به آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه دهد دوربین های یک کارخانه سانتریفیوژ را که بنا بر گزارش ها در اثر خرابکاری اسرائیل آسیب دیده بود، تعویض کند.
امتیاز بایدن به ایران برای پیشرفت مذاکرات وین
وی می افزاید: با این حال، برای اینکه مذاکرات کُند وین پیشرفت واقعی را منعکس کند، دولت بایدن باید با عبور از تهدیدهای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی فراتر رفته و در عوض مشوقهای ملموسی را به ایران ارائه کند، از جمله آزاد کردن بخشی از درآمد نفتی ایران در کشورهایی مانند کره جنوبی. و اجازه استفاده از آنها برای خرید واکسن و سایر کالاهای بشردوستانه.
به نوشته خانم اسلاوین، ایران به شدت از تحریمهای آمریکا که توسط دولت ظالم و دمدمی مزاج ترامپ تحمیل شده، آسیب دیده است. دولت بایدن باید به مردم ایران نشان دهد که به مصائب آنها اهمیت می دهد، حتی زمانی که به دنبال راهی برای بازگرداندن تهران از لبه آستانه هستهای با تهران است.