پرسش و پاسخ با سید محمد غرضی
خاطرات سید محمد غرضی از شهید فلاحی
خاطراتی از شهید ولی الله فلاحی به روایت سید محمد غرضی.
خاطرات سید محمد غرضی از شهید فلاحی
به گزارش خبرنگار 55آنلاین به نقل از سید محمد غرضی:
اردیبهشت سال 58 من فرماندهی سپاه بودم. بسیاری از فرماندهان ارتش رژیم شاهنشاهی بعد از انقلاب زندانی شده بودند. آقای موسوی اردبیلی به من گفتند که آقای فلاحی در زندان هستند؟ اگر هستند به ایشان کمک کن. گفتم باید بپرسم. پرسیدم و دیدم ایشان در زندان هستند و کمک کردم تا از زندان آزاد شوند. از آنجا رفاقتی بین ما شکل گرفت.
ایشان در دورهی آقای بنیصدر فرماندهی ارتش شد. من هم استاندار بودم. خیلی به هم نزدیک شدیم. چند خاطرهی خیلی قشنگ از آن زمان در خاطر من است.
سوسنگرد برای بار دوم محاصره شده بود. شهید فلاحی آمدند دفتر من و گفت من امکاناتی دارم که میتوانم کمک کنم. ایشان گفت لشکر 92 اهواز یک مقدار امکانات توپخانهای دارد. گفتیم بعد از نماز صبح گردان را برداریم و برویم به جنگ عراقیها. صبح اول وقت من و فلاحی رفتیم و به دنبالمان یک گروهی از لشکر که مجهز بودند آمدند و نیروهای مردمی هم آمدند و رفتیم ابوحمیظه. خارج از شهر سوسنگرد یک مدرسه بود. در آنجا مستقر شدیم و شروع کردیم به تیراندازی به سمت نیروهای عراقی. شهید فلاحی به من گفتند تا چند دقیقهی دیگر بیشتر زنده نیستم. بیا یک سیگار بکشیم. سیگار را کشیدیم و همین که تمام شد، یک دفعه دیدیم عراقیها فرار کردند و رفتند و محاصرهی سوسنگرد شکسته شد. زنگ زدم به سلطانی فرماندار سوسنگرد که ایشان هم شهید شد. گفتم چه شد چرا عراقیها فرار کردند؟ گفت بله، مردم ریختند داخل سوسنگرد و همین باعث شد عراقیها فرار کنند.
البته تعداد قابل ملاحظهای از عراقیها هنوز در شهر بودند و فقط ابزارهای تانک و توپ جنگی عقبنشینی کرده بودند. عراقیهای داخل شهر را دستگیر کردیم و با احترام از ابوحمیظه تا اهواز آوردیم. من هم همراهشان بودم. فلاحی هم رفت تلفن بزند به حضرت امام که بگوید سوسنگرد آزاد شده است.
خاطرهی دیگر این بود که با آقای فلاحی سوار هلیکوپتر بودیم و از دزفول میرفتیم طرف جبهه. توی هلیکوپتر دیدم صدای مسلسل میآید. برگشتم و دیدم آقای فلاحی دست مبارکش را گرفت سمت لولهی مسلسل محافظش و آن را به سمت آسمان و سقف هلیکوپتر هدایت کرد. سقف هلیکوپتر سوراخ شد اما به ما آسیبی نرسید و خطر از سرمان گذشت. معلوم نبود مسلسل چرا شروع به تیراندازی کرده ولی ایشان خیلی به آرامی این جریان را از سر بنده و خودش برطرف کرد.
آقای فلاحی دیدگاه جالبی دربارهی جنگ داشت. ایشان میگفت جنگ فقط چهرهی خشن ندارد. به دنبال جنگ رشد ملی و اجتماعی بسیار قوی نیز اتفاق میافتد. مثلاً ژاپن و آلمان در جنگ اول و دوم شرکت کردند. الان آلمان دارد اروپا را اداره میکند و ژاپن جنوب شرقی آسیا را. دیدگاه جالب و منحصربهفرد ایشان دربارهی جنگ همیشه در خاطر من ماندگار است.
به نظر من ایشان یکی از شخصیتهای خاص و تکرارناشدنی ارتش بودند. شخصیت دیگری مثل آقای فلاحی در ارتش نداشتیم. ایشان هم متخصص در امور بودند، هم سربازدار و هم سادهزیست. من شخصیتی مثل مرحوم فلاحی نمیشناسم.