|
کد‌خبر: 233634

مسیح مهاجری:

بودجه حوزه های علمیه را قطع و آن را صرف امور کشور کنید

حجت الاسلام مسیح مهاجری در یادداشتی نسبت به افزایش بودجه حوزه های علمیه توسط دولت و غیر شفاف بودن بودجه دیگر نهاد ها انتقاد کرد

حجت الاسلام مسیح مهاجری در یادداشتی نسبت به افزایش بودجه حوزه های علمیه توسط دولت و غیر شفاف بودن بودجه دیگر نهاد ها انتقاد کرد

مهاجری در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: متأسفانه حوزه‌های علمیه به توصیه اکید امام خمینی مبنی بر پرهیز از دریافت بودجه دولتی عمل نکردند و همین وابستگی به بودجه دولتی علاوه بر ضربه وارد کردن به استقلال حوزه‌ها و روحانیت، میان آنها و مردم نیز فاصله انداخته است.

مسئولان دولتی این روزها درباره چگونگی بودجه سال آینده سخنان زیادی می‌گویند ولی جای یک موضوع در این سخنان خالی است. این موضوع به ردیف‌هائی مربوط است که تأمین آنها از وظایف ذاتی دولت نیست ولی متأسفانه از یک مقطع زمانی خاص به بودجه کل کشور تحمیل شد و تا امروز ادامه دارد.

لزومی ندارد درباره دولت‌هائی که مرتکب این تخلف شدند سخن بگوئیم، مهم اینست که غیرمنطقی بودن این تحمیل درک شود و این ردیف‌ها از لایحه بودجه کل کشور حذف گردند.

حوزه‌های علمیه و مؤسسات وابسته به آنها و همینطور بنیادها و مؤسساتی که خارج از دستگاه‌های مرتبط با قوای سه‌گانه و متعلق به افراد خاص و موضوعات خاص هستند، در سال‌های اول انقلاب ردیفی در بودجه کل کشور نداشتند. اختصاص یافتن ردیف به این مجموعه، بار اضافی سنگینی بر دوش بودجه و در واقع ملت بود که متأسفانه اتفاق افتاد و به تدریج گسترش پیدا کرد.

حوزه‌های علمیه در طول تاریخ، مستقل از دولت‌ها اداره شدند و بودجه آنها از وجوه شرعیه و هدایای مردم تأمین می‌شد. همین ویژگی موجب استقلال حوزه‌ها و روحانیت شیعه بوده و زمینه‌ساز قدرت معنوی و نفوذ فوق‌العاده مراجع و علمای دین در قلب توده‌های مردم شد.

متأسفانه حوزه‌های علمیه به توصیه اکید امام خمینی مبنی بر پرهیز از دریافت بودجه دولتی عمل نکردند و همین وابستگی به بودجه دولتی علاوه بر ضربه وارد کردن به استقلال حوزه‌ها و روحانیت، میان آنها و مردم نیز فاصله انداخته است. نباید اجازه داده شود این فاصله زیادتر شود و باید با قطع کردن بودجه دولتی حوزه‌ها زمینه‌ برای از بین رفتن فاصله ایجادشده فراهم گردد.

نباید عده‌ای تصور کنند پیشنهاد قطع شدن بودجه دولتی حوزه‌ها نوعی مخالفت با روحانیت و حوزه‌های علمیه است. واقعیت کاملاً عکس این تصور است. وابستگی حوزه‌ها به بودجه دولتی علاوه بر خطرهائی که اشاره کردیم، زیان‌های زیاد دیگری نیز دارد که بر اهل فن پوشیده نیست. کسانی که با وابسته بودن حوزه‌های علمیه به بودجه دولتی مخالفند دلسوزان روحانیت و حوزه‌ها هستند و باید به نگرانی‌های آنها توجه شود.

دستگاه‌هائی با عناوین خدمت به فرهنگ اسلامی، بنیادهائی که برای ترویج اشخاص تأسیس شده‌اند و مؤسساتی که با عناوین و نام‌های گوناگون و بهانه‌های رنگارنگ از بودجه دولتی ارتزاق می‌کنند، پدیده‌هائی هستند که به بودجه دولتی آویزان شده‌اند ولی خاصیتی ندارند. بسیاری از این دستگاه‌ها که خود را مروج فرهنگ می‌دانند یا مثلاً مدعی پاسداری از زبان فارسی هستند، نه‌تنها خدمتی به فرهنگ نمی‌کنند بلکه فقط مقادیری ساختمان و وسیله نقلیه و سایر امکانات را معطل نموده و مبالغی حقوق به افرادی پرداخت می‌کنند که بود و نبودشان تفاوتی ندارد و در مواردی حتی بودجه نظام جمهوری اسلامی را می‌خورند و به خود نظام فحاشی می‌کنند!

دولت سیزدهم باید شجاعت قطع کردن بودجه این دستگاه‌ها و حذف ردیف‌های آنها را داشته باشد، از ملامت‌ها نهراسد و در برابر فشارها مقاومت کند. دولتمردان ما به‌ویژه بودجه‌نویسان به این واقعیت تلخ توجه کنند که آموزش و پرورش کشور سالهاست دچار کمبود امکانات و کسری شدید بودجه است. همواره شعار می‌دهیم که آموزش و پرورش، وزارتخانه‌ بنیانی و زیرساختی است ولی هرگز به الزامات این شعار کاملاً صحیح پای‌بندی نشان نمی‌دهیم.

اکنون وقت آنست که دولت بودجه دستگاه‌هائی که دارای ردیف‌های تحمیلی هستند را قطع کند و آن را به وزارت آموزش و پرورش اختصاص بدهد. این اقدام شجاعانه را دولت سیزدهم باید از همین اولین بودجه‌ای که تدوین می‌کند انجام دهد. بودجه کل کشور نیازمند جراحی عمیق است. این جراحی را اگر امروز انجام ندهید، فردا قطعاً دیر است.

مسیح مهاجری: به این نتیجه رسیده ایم که منظور حضرات از «شایسته‌سالاری» همان «فامیل‌سالاری» بوده است

خبرهای زیادی از انتصابات فامیلی در رسانه‌ها منتشر شد که بیشتر آنها «دامادمحور» بودند. امیدوار بودیم با ملغی شدن حکم صادره توسط شهردار تهران برای دامادش، اصولاً انتصابات «دامادمحوری» یکسره ملغی شوند ولی خبری نشد که هیچ، انتصابات به سایر فامیل‌ها هم سرایت کرد. با مشاهده این وضعیت به این نتیجه رسیدیم که این، همان «شایسته‌سالاری» است که در شعارهای انتخاباتی حضرات مطرح بود و ما نمی‌دانستیم منظور چیست.

مسیح مهاجری: به این نتیجه رسیده ایم که منظور حضرات از «شایسته‌سالاری» همان «فامیل‌سالاری» بوده است
 

حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: به نیت خیرخواهی، از انتصابات دولت سیزدهم، نه فقط هیأت دولت بلکه دستگاه‌های مختلف اجرائی و رده‌های مختلف، انتقاد کردیم و نوشتیم نیروهای کاردان را محصور در جناح‌ها ندانید و به سراغ نیروهای مستقل هم بروید که در میان آنها افراد دلسوز و خدوم فراوانند.

این خیرخواهی و توصیه خالصانه را برنتابیدند و شفاهاً و کتباً جواب دادند. ما شفاهی را هضم کردیم و کتبی را عیناً در روزنامه به چاپ رساندیم بدان امید که شاید برای حفظ ظاهر جواب داده باشند و در عمل قدری تغییر مسیر دهند و به نفع کشور و مردم به سراغ نیروهای مستقل بروند.

 

با گذشت چند روز، خبرهای زیادی از انتصابات فامیلی در رسانه‌ها منتشر شد که بیشتر آنها «دامادمحور» بودند. امیدوار بودیم با ملغی شدن حکم صادره توسط شهردار تهران برای دامادش، اصولاً انتصابات «دامادمحوری» یکسره ملغی شوند ولی خبری نشد که هیچ، انتصابات به سایر فامیل‌ها هم سرایت کرد.

 

با مشاهده این وضعیت به این نتیجه رسیدیم که این، همان «شایسته‌سالاری» است که در شعارهای انتخاباتی حضرات مطرح بود و ما نمی‌دانستیم منظور چیست. آنها می‌دانستند که شایسته‌ها فقط در همین مجموعه حضور دارند و با همین انتصابات می‌توان مطمئن شد که مصادر امور به افراد شایسته سپرده شده است. اخیراً دایره شایستگان، شامل دوستان و حتی حقوق نجومی در یکی از وزارتخانه‌ها هم شده بطوری که صدای خودی‌هایشان را هم درآورده است.

 

این روش البته چندان هم بدیع و جدید نیست. در دولت‌های گذشته هم همین نوع شایسته‌سالاری را تجربه کرده‌ایم و نتایجش نیز نصیب کشور و ملت شده است. بنابراین، نمی‌توانیم حساب دولت سیزدهم را در این زمینه از دولت‌های گذشته جدا کنیم و آن را به پیمودن راهی که دولت‌های قبل از آن نرفته‌اند متهم نمائیم.

 

اگر سخنی در این مقوله برای گفتن وجود داشته باشد، ایراد گرفتن از دولت سیزدهم نیست، بلکه نالیدن از روش نادرستی است که در نظام جمهوری اسلامی نهادینه و به یک فرهنگ غلط تبدیل شده است. در این فرهنگ غلط، رسم بر اینست که هرکس از مجموعه ما باشد، متعهد و انقلابی و اهل خدمت و کارآمد است و هرکس از مجموعه ما نباشد هیچیک از این ویژگی‌ها را ندارد.

این فرهنگ غلط، که اختصاص به یک دولت خاص ندارد و سال‌هاست که فرهنگ مسلط بر انتصابات در بخش‌های قابل توجهی از نظام جمهوری اسلامی شده، منشأ بسیاری از مفاسد و انحرافات است. ما نباید خود را فریب بدهیم و برای پیدا کردن عوامل فسادزا به سراغ مواردی خارج از عملکردهای خودمان برویم. این، میکروبی است که خودمان آن را به جان این نظام انداخته‌ایم. بنابراین، باید از خودمان شروع کنیم.

 

اگر به مسئولین توصیه می‌کنیم «از شهید بهشتی بیاموزید» برای اینست که آن عالم عامل و بااخلاص، به شایسته‌سالاری به معنای واقعی پای‌بندی نشان می‌داد. حضرات، چه این جناح و چه آن جناح، در انتخابات شعار شایسته‌سالاری می‌دهند و دیگران را به خاطر عدم پای‌بندی به شایسته‌سالاری و فروغلطیدن در فامیل‌سالاری تخطئه می‌کنند ولی وقتی به قدرت می‌رسند، یادشان می‌رود که نباید دو کلمه «فامیل» و «شایسته» را جابجا کنند و فامیل‌سالاری و دوست‌سالاری را با «شایسته‌سالاری» نباید یکسان بدانند.

اگر درباره انتصابات هشدار می‌دهیم به این دلیل است که مایل هستیم دولت فعلی به سرنوشت دولت‌های قبلی دچار نشود. به آنها هم هشدار دادیم و دادند ولی غیر از بعضی موارد، حاضر به پذیرفتن نشدند. ما به عنوان رسانه، قدرت اجرائی نداریم ولی هشدار دادن را وظیفه خود می‌دانیم، تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال.

source: دیده بان ایران