آیا کشاورزی ایران ظرفیت تامین غذا برای ۷۰۰ میلیون نفر را دارد؟ | بهای غذا
مبانی اندیشه ای آمایش، به معنای بهره برداری مطلوب و پایدار از قابلیت ها و توانایی های محیط با کمترین میزان تخریب است و هدف عمده از آمایش سرزمین ایجاد تعادل در توزیع جغرافیایی فعالیت ها، تمرکززدایی و توزیع منابع و کسب وکارها در سرزمین و تحول در ساختار سازمانی و آفرینش راهبردهای آمایشی است به گونه ای که با برنامه ریزی و مدیریت بهینه، بهره برداری پایدار از سرزمین، راهبرد توسعه پایدار بدون تخریب و عدالت محور و توجه به منافع بین المللی را فراهم سازد.
مبانی اندیشهای آمایش، به معنای بهرهبرداری مطلوب و پایدار از قابلیتها و تواناییهای محیط با کمترین میزان تخریب است و هدف عمده از آمایش سرزمین ایجاد تعادل در توزیع جغرافیایی فعالیتها، تمرکززدایی و توزیع منابع و کسبوکارها در سرزمین و تحول در ساختار سازمانی و آفرینش راهبردهای آمایشی است به گونهای که با برنامهریزی و مدیریت بهینه، بهرهبرداری پایدار از سرزمین، راهبرد توسعه پایدار بدون تخریب و عدالتمحور و توجه به منافع بینالمللی را فراهم سازد.
جان کلام آن است که انسان ضمن دست یافتن به توانایی توسعه پایدار تضمین کند که نیازهای حال را بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای آینده برای تامین نیازهایشان فراهم میکند و این تامین نیازها عدالتمحور بوده و توزیع فضایی عادلانه و کارآمد را داشته باشـد. آمایش سرزمین راهنمایی است برای همه فعالیتهای بشری که خردورزی، عدالتمحوری، حمایت و محافظت از جهان (محیط زیست، جنگل و مرتع، حیوانات، گیاهان، آب و خاک، هوا و انسان) ملاک عمل او باشد. در رسالت آمایش سـرزمین دغدغه بزرگی به نام عدالت اجتماعی وجود دارد و بایستی به دنبال آن باشد که با رویکرد مناسب این مهم عملیاتی شود.
در این میان فعالیتهای بخش کشـاورزی با آمایش سرزمین پیوند دیرینهای دارد و ردپای آن را با مفاهیمی همچون الگوی کشت، زنجیره ارزش، بهرهوری سبز، یارانه ســبز، تجارت سبز، مزیت رقابتی و نسبی، محصولات ارگانیک، کشاورزی حفاظتی، توسعه پایدار کشاورزی و مفاهیم بسیار دیگر میتوان جستوجو کرد. چرا در بخش کشاورزی آمایش سرزمین مهم است؟ برای این سوال برمیگردیم به جایگاه اصلی بخش کشاورزی در اقتصاد ملی، کشـاورزی، تامینکننده امنیت غذایی مردم است، تامینکننده امنیت شغلی و معیشتی حدود چهار میلیون و ۱۵ هزار و ۹۱۷ بهرهبردار (سرشماری کشاورزی سال ۱۳۹۳) که اگر بعد خانوار را ۳/۳ نفر در نظر بگیریم در حدود ۱۳ میلیون نفر جمعیت کشورمان به طور مستقیم از بخش کشاورزی امرار معاش میکند، تامینکننده نهادههای صنایع غذایی و فرآوری مرتبط، ایجاد شـغل برای بخشی از نیروی کار جامعه و ایجادکننده درآمد، ارزش افزوده و درآمد ارزی برای کشور است و سایر منافع اقتصادی و اجتماعی که به همراه دارد و از این رو اهمیت دارد که به مهمترین سوالات اصلی بخش کشاورزی که چه تولید شود، به چه میزان و کجا؟ پاسخ داد و این نیازمند توجه به آمایش سرزمین است. از گذشـتههای دور کلیشـهای را مرتب تکرار میکنیـم که «ایران از وضعیـت آب و هوایی و اقلیمی خوبی برخوردار است، به گونهای که اقلیمهای متنوع و ذخایر ژنتیکی فراوان، تولید انواع محصولات کشاورزی سردسیری و نیمه گرمسیری و گرمسیری را میسـر کرده است و ما میتوانیم نه تنها غذای مردم کشور خود را (با نرخ رشد جمعیت بالا) فراهم کنیم بلکه غنای همسایگان خود (۷۰۰ میلیون نفر) را نیز تامین کنیم».
در بیان این مطالب که از سوی مسوولان و برنامه ریزان کشور به گوش میخورد نکته ای معقول است که قابلیتها و ظرفیتها و توان تولیدی بخش کشـاورزی برای تولید پایدار در طول زمان تغییر کرده و ضرورت دارد. قبل از طرح سخنان کلیشـه ای و هیجانی، توان تولیدی مناطق مختلف، کشـور برای توسعه و کشـت محصولات کشاورزی به تفکیک محصول سنجش شود. از مهمترین مدلهایی که میتواند در این خصوص مفید باشد، مدلهای توان اکولوژیک و آمایش سرزمین است که با توجه به پتانسیل زمین و محدودیتهای اقلیمی و منابـع آب و خاک مناطق و در کنار آن توجه به الگوی کشت بهینه و اصل مزیت نسبی و رقابتی میتوان محصول سازگار با هر منطقه را انتخاب کرد.
ایران به لحاظ محدودههای جغرافیایی، شـرایط اقلیمی، مرزهـای آبی و خاکی، ناهمواریهـا و کویرها و منابع پایه آب و خاک دارای شـرایط گوناگونی اسـت و هر منطقـه توانمندیهای مخصوص به خود را دارد. از این رو توسعه فعالیتهای کشـاورزی در سـرزمین و برنامه ریزی بـرای آن راهبردهای آمایش سـرزمین را طلب میکند که بر اساس آن بتوان قابلیت سنجی و امکان سنجی برای هر منطقه کـرد و محصولات مناسـب منطقه را تعیین کرد که چه محصولی و به چه میزان تولید شود که نگاه عدالت محور بین المللی هم برقرار شود.
تولید بخش کشاورزی بـه عوامل مختلفی بستگی دارد، از نهاده و عوامل تولید گرفته تا شـرایط اقلیمی و جوی و تغییرات آب وهوایی تا سیاست های دولت و بازار جهانی. عوامل متعدد و درهم تنیده بر تولید بخش کشاورزی تاثیرگذار است که در این میان آب، خاک و اقلیم از جمله عوامل تولید بوده و نقش مهم و اساسـی در تولید کشـاورزی دارد. بـرای تولید «محصولات کشـاورزی و غذا» به آب و خاک و اقلیم مناسب محصول نیاز است که همه آنها در شرایط بحرانی قرار دارند. کافی است نگاهی به آمار و اطلاعات منتشر شده بیندازیم. آمار و اطلاعات نشان میدهد که بعد از انقلاب تولید بخش کشاورزی از ۲۷ میلیون تن بـه ۱۳۰ میلیون تن افزایش پیدا کرده است یعنی در حدود 8/4 برابر شده است و هر سال به طور متوسط 5/2 تن به تولیدات بخش کشاورزی اضافه شده است اما به چه قیمتی و با چه عملکردی؟ به دلیل نبود تفکر سیستمی به منظور حفاظـت و صیانت از منابـع پایه (آب و خاک) و منابـع طبیعی و جنگل و مرتع در حال حاضر با کمآبی و خشکسـالی، فرونشست زمین، بهره وری پایین خاک و آب، تخریب منابع طبیعی و مرتع، تغییرات اقلیمی، گازهای گلخان های، از دست دادن تنوع زیستی و کاهش عملکرد روبهرو هستیم. در آگوست ۲۰۱۹ برابر با مرداد ۱۳۹۸ طبق جدیدترین برآورد «موسسـه منابع جهان» در «اطلس خطـرات آبی» ایران در رده چهارم بعد از قطر، اسرائیل و لبنان در نزدیک شدن به «روز آخر» یعنی روزی که منابع آبی در آن ممکن است به پایان برسد، قرار دارد. فرسایش خاک را داریم؛ بیش از شش برابر میانگین جهانی چیزی حدود فرسایش سالانه حدود دو میلیارد تن خاک در ایران. طبق گفته کارشناسان با توجه به اقلیم کشور ما حدود ۷۰۰ تا هزار سال طول میکشد تا یک سانتیمتر خاک تشکیل شود بنابراین فرسایش خاک را نمیتوان در بازه زمانی کوتاه جبران کرد و ترمیم خرابیها مستلزم صرف وقت و هزینه زیاد است و در شـرایط فوقالعاده حتی بعید به نظر میرسد. در ایران بر اساس آخرین برآوردهای وزارت جهاد کشاورزی، حدود ۱۶ درصد از محصولات زراعی و حدود ۲۸ درصد از تولیدات باغی در مراحل مختلف تولید تا مصرف از بین میرود. همچنین بهرهوری آب کشاورزی در ایران بسیار پایین است؛ درحالی که به ازای هر مترمکعب آب در کشور، بین 9/0 تا 2/1 کیلوگرم محصول کشاورزی تولید میشـود، در جهان به ازای هر مترمکعب آب ۲ تا 5/2 کیلوگرم محصول تولید میشود. بر اساس سرشماری کشاورزی سال ۱۳۹۳ در حدود ۷۵ درصد بهره برداران کشاورزی کوچک مقیاس (کمتر از پنج هکتار) بوده که تنها 5/19 درصد زمینهای کشاورزی را از آن خود کرده اند که به دلیل هزینه بالای فناوری و زیرساخت های مورد نیـاز توانایی مالی در افزایش بهره وری محصـول و منابع آب و خاک را ندارند. سازمان خواربار و کشاورزی جهانی (فائو) اعلام کرده ایران یکی از ۷۰ کشور در حال توسعه است که پوشش جنگلی کمی دارد و این پوشش جنگلی اندک، با سرعتی بیشتر از دیگر نقاط دنیا در حال نابودی است و .. سایر اتفاقاتی که در بخش کشاورزی افتاده است و در حال حاضر غذای مردم به قدری متورم شـده که از سبد خانوار با درآمد متوسط به پایین یکییکی حذف شـده و امنیت غذایی و سلامت مردم کشور خودمان را به خطر انداخته است.
با این انباشت مشکلات و چالشهای بخش کشاورزی چطور میتوان ادعـا کرد که ایران توانایی تولید غذای ۷۰۰ میلیون نفر را دارد در حالی که هنوز مشکلات این بخش پابرجاست. آمارهای فائو نشان میدهد تولید کشاورزی جهان در سال ۲۰۱۹ بیش از 4/9 میلیون تن بوده است و تولید غذای ۷۰۰ میلیون نفر معادل ۱۰ درصد غذای جهان یعنی ۹۴۰ میلیون تن افزایش تولید بخش کشـاورزی از ۱۳۰ میلیون تن به ۹۴۰ میلیون تن در شرایط کنونی بدون منطق و از سر ناآشنایی با مصائب و مشکلات بخش کشاورزی اسـت. برای تولید بیش از هفت برابری ظرفیت بخش کشـاورزی در حال حاضر چقدر آب و خاک و ســرمایه و انرژی و ... لازم است و آیا بر اساس آمایش سرزمین عدالت بینالمللی برقرار میشود؟ اگر همت کنیم و از همین امروز جلوی زبانها و آسیبهای واردشده بخش کشـاورزی گرفته شود و سرمایه گذاری در افزایش عملکرد آب و خاک و محصول و مقابله با خشکسالی و تاب آوری سیستم غذایی صورت گیرد و دخالت هوشمندانه دولت در بخش کشاورزی و برای کشاورز (افزایش رفاه و درآمد) مبنا قرار گیرد و رقابت برقرار شـده و انحصار و رانت و فساد از بین برود شاید بتوان امیدوار بود برای مردم کشور خودمان غذای سالم و با قیمت مناسب در اختیارشان قرار گیرد.