درباره اکسپو 2020 دوبی | مسئولین محترم! مگر هنر نزد ایرانیان نیست و بس؟!
بعد از دو سال که از شرایط پساکرونا و بستهبودن مرزها و دلهره شرایط کاری و نبود مسافر گذشت، به عنوان فعال حوزه گردشگری خوشحالم از اینکه بالاخره مرزها باز شد و بازار گردگشگری مخصوصا در حوزه خلیج فارس دوباره رونق گرفت.
سعیده دهقانی- دانشآموخته مدیریت جهانگردی(ساکن امارات)
بعد از دو سال که از شرایط پساکرونا و بستهبودن مرزها و دلهره شرایط کاری و نبود مسافر گذشت، به عنوان فعال حوزه گردشگری خوشحالم از اینکه بالاخره مرزها باز شد و بازار گردگشگری مخصوصا در حوزه خلیج فارس دوباره رونق گرفت.
این بار نوبت اجرای نمایشگاه ۲۰۲۰ بود که امارات در صحنه رقابت برای میزبانی، این بخش را به سختی به دست آورد.
در نهایت، نتیجه منجر به حضور کشورهای مختلف شد که از دیگر قارهها آمدهاند تا در مکانی بینالمللی خودشان را به جهانیان معرفی کنند و در کنارش، تجارتی هم انجام دهند.
کشور امارات، چندین سال است که جدای از اکسپو ۲۰۲۰،
نمایشگاهی در منطقهای از شهر دبی به مدت ۶ماه، به عنوان دهکده جهانی(global village) برگزار میکند که کشورهای شرکتکننده با ارائه محصولات و معرفی کشورشان به توریستها، قابلیتهای خود را در سطح جهانی به نمایش میگذارند.
با این تفاسیر، نمایشگاهی که قرار بود برای سال ۲۰۲۰ برگزار شود، به علت شیوع بیماری کرونا به امسال(۲۰۲۱) موکول شد و حالا بهترین موقعیت برای شرکت در نمایشگاه و معرفی حرفه و هنر و ظرفیت خود به دنیاست.
به عنوان یک ایرانی، وقتی برای اولینبار به نمایشگاه اکسپو رفتم، عِرق ملیام گل کرد و شتابزده دویدم تا اول از همه، به غرفه ایران سر بزنم.
به آنجا که رسیدم، با دیدن نمای ظاهر، ابتدا تعجب کردم. بعد، وارد هر بخش که شدم، بیشتر افسوس خوردم؛ چند اتاقک با نمای ساده که داخل یکی از آنها با اندکی از فرشهای نفیس دستبافت تبریز مزین شده بود، غرفه دیگری با به نمایش گذاشتن صنایع دستی و سوغات چندتا از شهرهای ایران، غرفه بعدی هم از مجسمههای کوچکی که بیانگر پیشینه تاریخی کشورم بود، پر شده بود و در کنار آنها یک رستوران ایرانی که برای استراحت بازدیدکنندگان بود و غذاها و تنقلات ایرانی برای فروش داشت. همین و بس!
من چون هنر هموطنانم در قریهالعالمیه(global village) را دیده بودم، یکّه خوردم که چرا با اینهمه هنری که ما ایرانیان داریم، الان غرفه کشورم اینقدر مهجور مانده و در کنار دیگر کشورهایی که از اکثر جهات، سعی کردهاند پتانسیلِ کشورشان را بزرگنمایی کنند، ما اینقدر پیشپاافتاده در معرض دید جهانیان قرار گرفتهایم.
حرف دلم را به صورت انتقادی نوشتم تا مسئولین در این مورد بهتر بیندیشند. چرا همیشه ما به ایرانیبودن خود و اینکه ابوعلیسیناها و کمالالملکها و حافظها و سعدیها و تختجمشیدها و میدان نقشجهانها و... داشته و داریم میبالیم، اما در کشوری همسایه که جمعیت بالایی از ایرانیان در آن سکونت دارند، ضعیف عمل میکنیم و شاید به نوعی حتی موجب سرشکستگی هموطنان خود میشویم؟! هر فردی، بنا به تعلق خاطری که به زادگاه و سرزمینش دارد، دوست دارد نام کشورش و جایگاهش را درصدر ببیند و بدرخشد.
این مسأله مرا به چندین چالش کشید که ببینم نسل آینده ایرانی که در خارج از مرزها رشد میکند، چقدر با هنر و فرهنگ ملی خودش آشناست و مسئول آن کیست؟
نیرویی الهامبخش در ذهنم بیتی از لسانالغیب را به یادم آورده که "گر در سرت هوای وصال است حافظا!/باید که خاک درگه اهل هنرشوی"!