بهاره رهنما | فوق لیسانس ادبیات نمایشی | بهاره رهنما
زری بهمنی! راهنمای بهار است نه بهاره رهنما
بهخاطر شکستهایی که در زندگی متحمل شدم مسیر زندگیام را تغییر دادم. منتظر کمک کسی ننشستم و به امید آمدن نیروی غیبی هم نماندم.
کاوه معینفر -در چند روز گذشته اظهارات نابخردانه بهاره رهنما برای چندمین بار جمع کثیری از جامعه را ناراحت و دلخورده کرد، از همه بدتر توضیحات بعد از آن بود که صاف در چشمانت نگاه میکند و دروغ میگوید، تمام آدمهای غیر از خودش را احمق فرض میکند و می گوید من آن نگفتم و این گفتم و ...
بهاره رهنما تکلیفش روشن است و انگار رسالتش این است که هر چند مدت یکبار با یک توهین یا جنجال خود و حضور خودش را بروزرسانی کند.
یک جستجوی ساده نشان میدهد که از قوم لُر گرفته تا همکارانی چون فلور نظری و ... همگی مورد توهینهای این بازیگر قرار گرفتهاند. از غلطهای املایی همیشگی اش در متنها ومطالب اینستاگرامیاش هم بگذریم که عمق فاجعه را نشان خواهد داد که ایشان با داشتن چند لیسانس و ... کلمات بسیار ساده ای را غلط نوشته است. مثلا فائزه هاشمی را نوشت فائضه هاشمی ، اغتشاش را نوشت اختشاش! حقوق قضایی را نوشت حقوق غذایی و ... بعد هم مدرک تحصیلی استوری کرد که فوق لیسانس ادبیات نمایشی دارد؟! طنز تلخ این است که بر روی همان استوری مدرک تخصیلی هم به غلط عجالتا را نوشت اجالتا! جل الخالق ! در این حد؟!
اما فارغ از همه این حرفها و بهاره رهنما که اسمش واقعا مانند افعال معکوس است چون خودش نه بهاری است و نه راهنما ، حیفم آمد به شیرزنی که همین چند روز قبل در صفحه توئیتر محمد مالی (خبرنگار خوزستانی) دیدم اشاره نکنم. عین نوشتههای محمد مالی درباره او:
« زری بهمنی اهل روستای گلال بخش سوسن است، بیش از ۵۰ سال سن دارد و علاوه بر داشتن کسب و کارهای مختلف با یک وانتنیسان آبی، تامین کپسول گاز برای ۱۸ هزار روستایی در بخش محروم سوسن را با توزیع روزانه حدود ۱۵۰ کپسول گاز انجام میدهد.
زری بهمنی همچنین با توجه به اینکه بخش سوسن فاقد جایگاه بنزین است هر هفته سه روز بین روستاهای این بخش بنزین توزیع میکند. او این کار را میکند تا مردم به کوهستان و جنگل پناه نبرند. چرا که هم به محیط زیست و منابع طبیعی آسیب میزنند و هم مشکلات دیگر پیشروی آنها سبز خواهد شد.
زری بهمنی لحظهای برای کارآفرینی و تامین معیشت فرزندانش آرام و قرار ندارد. او دارای گالری کرایه لباس محلی، سوپر مارکت، پرورش مرغ و جوجه محلی و آرایشگاه است. این شیرزن دارای مهارتهای فردی فراوانی از جمله بافندگی و شناگری و سوارکاری هم است.
راهی که زری بهمنی برای مستقل شدن و ماندن در جامعه ایرانی طی کرده، خیلی هم هموار نبوده است. او جنگیده... میگوید: خُب زشته بگم تا حالا ۴۵ نفر را به دلیل توهین کردن، جسارت کردن، نگاه چپ کردن و یا ضعیف کشی تنبیه کردم. حالا شما نمیخواهد بگویید که آن افراد را کتک زدم.
زری بهمنی هیچ مسئولیت رسمی ندارد اما در کنار توزیع کپسول گاز و بنزین و دیگر مایحتاج روستایی به دنبال کارهای خیریه و عامالمنفعه است.
او هر کاری برای پیشرفت و توسعه منطقهاش از دستش بر بیاید انجام میدهد. آرزوی او درست شدن جادههای منطقه و ساخت درمانگاه است.»
خبرنگار ایلنا با او حرف زده است و نوشته است: سه فرزند دارد و چهار مغازه را با بچههای خود اداره میکند و فرزندان بیسرپرست خود را بهگونهای بار آورده است که محتاج کسی نباشند و به مادر خود افتخار کنند.
زری می گوید: سختی زندگی باعث شده تا به کارهای سخت روی آورده و زندگی ام را خودم مدیریت کنم. او میگوید: بهخاطر شکستهایی که در زندگی متحمل شدم مسیر زندگیام را تغییر دادم. منتظر کمک کسی ننشستم و به امید آمدن نیروی غیبی هم نماندم.
این بانوی خوزستانی میافزاید: شاید باور کردنش سخت باشد، ولی در طول روز برای همه خانوارهای روستاهای جنگه، فالح، ممبین، شیمن، کاشون، کارتا، گلزار و... کپسول گاز برده و تمامی مسیرهای سخت کوهستانی را بهتنهایی رفته و بازمیگردم. حتی در مواقعی مسافرکشی هم کردهام و از کار کردن نمیترسم. زنان و مردان روستایی برایم احترام ویژهای قائل هستند و کاملا مرا میشناسند.
او میگوید: به قول ما بختیاریها: "شیر که ز بیشه درا، نر و ما نداره". یعنی: «شیر که از بیشه بیرون میزند، نر و ماده ندارد.»
قطعا زری بهمنی، بهاریتر و رهنماتر است.