توافق هسته ای ایران | احیای توافق هسته ای ایران | مذاکرات در وین
چرا برنامه هستهای ایران دیگر مثل سابق نیست؟
شانس احیای توافق هسته ای ایران در ماه های اخیر کاهش یافته است. رئیس جمهور جدید ایران بارها گفته است که قصد دارد مذاکرات در وین را برای احیای توافق به زودی از سر بگیرد اما تاریخی مشخص نکرده است. این موضوع بسیاری را نگران می کند که سران ایران در تلاش هستند تا برنامه ی هسته ای خود را به جایی برسانند که بتوانند از آن به عنوان یک اهرم در مذاکرات بهره ببرند.
اریک برور در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی (CSIS) نوشت: شانس احیای توافق هسته ای ایران در ماه های اخیر کاهش یافته است. رئیس جمهور جدید ایران بارها گفته است که قصد دارد مذاکرات در وین را برای احیای توافق به زودی از سر بگیرد اما تاریخی مشخص نکرده است. این موضوع بسیاری را نگران می کند که سران ایران در تلاش هستند تا برنامه ی هسته ای خود را به جایی برسانند که بتوانند از آن به عنوان یک اهرم در مذاکرات بهره ببرند. ایالات متحده نیز تصریح کرده است که درهای احیای توافق هسته ای برای همیشه باز نخواهد ماند. بدین معنا که گسترش برنامه هسته ای ایران ارزش این توافق را از بین می برد و در برخی موارد، بازگشت به توافق دیگر به نفع ایالات متحده نیست.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: چه تغییرات فنی ای در برنامه هسته ای ایران در حال انجام است؟ چرا این تغییرات می توانند شانس بازگرداندن برجام را به خطر بیندازند؟ اینها سوالات مهمی هستند که باید به آن ها پرداخته شود. واقعیت این است که حتی در شرایطی که شرکت کنندگان اصلی توافق هسته ای در وین در مورد احیای مجدد برجام به گفتگو بپردازند، تحولات فنی در حال وقوع باقی خواهند ماند. در واقع، تغییرات در برنامه هسته ای ایران و عناصر مرتبط به آن که به ویژه در سال گذشته رخ داده اند، پیامدهایی فراتر از برجام دارد. این تغییرات مشتمل بر ترکیبی از پیشرفت در برخی زمینه ها و عقب ماندگی در برخی دیگر، نه تنها بازگشت به برجام اولیه را دشوارتر می کند، بلکه از ایالات متحده نیز می خواهد که در مورد چگونگی تشخیص هرگونه تلاش آتی ایران برای ساخت سلاح هسته ای و همچنین مزایا و خطرات گزینه های مختلف سیاست مهار برنامه هسته ای تهران تجدید نظر کند.
این پیشرفتهای فنی و پیامدهای آن را می توان به سه حوزه کلی تقسیم کرد.
پیشرفت ایران در زمینه غنی سازی، توانایی تهران در تولید اورانیوم با درجه تسلیحاتی را بهبود بخشیده و به زودی بازگرداندن بازه زمانی یکساله گریز هسته ای در ارتباط با برجام را، اگر غیرممکن نکند، دشوار می سازد. اگر این اتفاق بیفتد، شانس احیای توافق هسته ای حتی بیشتر کاهش می یابد. ایالات متحده و جامعه بین المللی باید با جهانی سازگار شوند که در آن زمان گریز هسته ای ایران، حتی در بهترین حالت به جای چند سال به چند ماه کاهش می یابد.
برجام شامل محدودیت های کلیدی در برنامه غنی سازی ایران بود که تا حدود سال 2026، زمان گریز هسته ای ایران را تا یک سال حفظ می کرد. محدودیت های برجام شامل مواردی همچون میزان اورانیوم غنی شده ایران، سطح آن غنی سازی و تعداد سانتریفیوژهایی بود که ایران می توانست نصب و استفاده کند. نکته مهم این است که این محدودیت ها شامل محدودیت در تعداد و نوع سانتریفیوژهای پیشرفته ای است که ایران می تواند به عنوان بخشی از تلاش تحقیق و توسعه سانتریفیوژها به تولید و آزمایش آنها مبادرت کند.
از اواسط سال 2019 یعنی یک سال پس از خروج ایالات متحده از توافق، ایران نقض این الزامات برجام را آغاز کرد. این روند تدریجی بود و از ژانویه 2020، ایران بیشتر محدودیت های کلیدی در برنامه غنی سازی خود را متوقف کرد. در نتیجه، بر اساس گزارش ها زمان گریز هسته ای ایران تنها به چند ماه کاهش یافته است. تولید اورانیوم غنی شده 60 درصد در ایران و استفاده گسترده از سانتریفیوژهای پیشرفته، دو اقدام اساسی ایران هستند که نشان می دهد تحولات گسترده ای در زمینه ی برنامه ی هسته ای ایران در جریان است. اگرچه هنوز ایران به غنی سازی اورانیوم تا 90 درصد مبادرت نکرده و میزان اورانیوم 60 درصدی آن هم زیاد نیست، اما گزارش ها حاکی از آن است که ایران توانمندی های زیادی در این زمینه کسب کرده است.
تولید فلز اورانیوم توسط ایران در تاسیسات اعلام شده خود در اصفهان، تجربه مهم دیگری در ساخت سلاح هسته ای به ایران می دهد. در این راستا، امکان تبدیل مواد غنی شده به شکلی که می تواند برای هسته یک دستگاه هسته ای استفاده شود، امکان پذیر است.
تولید مواد شکافت پذیر برای سلاح هسته ای، یک اقدام فنی کلیدی برای تولید بمب است، اما سپس این ماده باید به شکل فلزی تبدیل و به مرکز هسته ای ریخته شود و سپس با مواد منفجره معمولی و اجزای دیگر برای ساخت یک دستگاه هسته ای در کنار یکدیگر قرار گیرند.
در فوریه 2021، ایران تولید مقادیر کمی از فلز اورانیوم را در یک آزمایشگاه تحقیقاتی در اصفهان آغاز کرد. تولید این مواد در تأسیسات هسته ای اعلام شده تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی مطابق با قانون تصویب شده توسط پارلمان ایران در دسامبر 2020 بود که دولت ایران را ملزم به انجام یک سری فعالیت های هسته ای می کرد. در ژوئیه 2021، ایران شروع به تولید فلز اورانیوم کرد که تا 20 درصد غنی شده است که بسیار نزدیک به سطح 90 درصد مورد نیاز برای تولید سلاح های هسته ای است. در حالی که ایران ادعا می کند این مواد برای سوخت هسته ای است و برای سلاح های هسته ای مناسب نیست، با این حال این اقدام به ایران مهارت ها و قابلیت های ارزشمندی می دهد که مربوط به سلاح های هسته ای است و می تواند در این راستا مورد استفاده قرار گیرد.
در حالی که به این زودی ها نتوان از سرعت پیشرفت هسته ای ایران کاست، ایالات متحده ممکن است مجبور شود خود را با یک واقعیت جدید وفق دهد، مبنی بر این که آرزوها برای زمان گریز هسته ای یک ساله به سادگی قابل دستیابی نیستند.
در حالی که برنامه هسته ای غیرنظامی ایران پیشرفت گسترده ای داشته است، محققان نظامی مسئول برنامه تسلیحاتی سابق ایران(!) و کسانی که انتخاب منطقی برای هرگونه تلاش مجدد برای تسلیحات خواهند بود، ظاهراً دچار یکسری مشکلات شده اند. در نتیجه، وضعیت موجود در ایران در مورد اینکه کدام سازمانها دارای چه نوع تخصصی در زمینه تسلیحات هسته ای هستند، ممکن است در حال تغییر باشد. احتمالاً این سوال مطرح می شود که ایران برای هرگونه پروژه تسلیحات هسته ای در آینده به کجا روی خواهد آورد و اینکه ایالات متحده و جامعه بین المللی چگونه باید تلاش های خود را برای شناسایی و جلوگیری از هرگونه برنامه تسلیحاتی آینده تنظیم کنند.
دست کم از سال 2007، زمانی که جامعه اطلاعاتی برای اولین بار ارزیابی کرد که ایران دارای برنامه تسلیحات هسته ای اختصاصی است و این برنامه در سال 2003 متوقف شده، ایالات متحده بین فعالیت های اعلام شده ی ایران و چرخه سوخت تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی که توسط سازمان غیرنظامی انرژی اتمی ایران اداره می شود و بخش مخفی (!) که کار تسلیحات هسته ای که توسط محققان نظامی انجام می شود، تمایز قائل شده است. به گفته وزارت خارجه ایالات متحده، ایران به دنبال حفظ این "دانشمندان سابق برنامه تسلیحاتی اش" بود.
با توجه به تمامی آنچه در بالا گفتیم، می توان این طور نتیجه گرفت که برنامه ی هسته ای ایران دستخوش تحولات مهمی است و این موضوع بر سیاست ایالات متحده در قبال ایران تأثیر می گذارد. حال این سوال مطرح می شود که آمریکا باید به چه مسائلی در تدوین سیاست خود در قبال تهران توجه کند. در ادامه توصیه هایی در این زمینه مطرح می شود.
ایالات متحده و متحدانش باید به گردآوری اطلاعات در مورد برنامه هسته ای ایران مبادرت کنند.
درب دیپلماتیک در زمینه ی برنامه ی هسته ای ایران باید باز نگه داشته شود.
در مورد جایگزین های برجام باید انعطاف پذیری داشته باشیم.
حمله ی نظامی را به عنوان آخرین گزینه در نظر بگیریم و به جوانب آن خوب فکر کنیم.