اتاق بازرگانی ایران:
سرنوشت تجارت ایران با اعراب چه میشود؟
هر چند بخش عمده تجارت خارجی ایران در سالهای گذشته با کشورهای منطقه و همسایه رقم خورده، اما به نظر میرسد هنوز بخش مهمی از بازار کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از دسترس تجار ایرانی دور مانده است. اتاق بازرگانی ایران در گزارش جدید خود به بررسی ابعاد تجارت با اعراب حاشیه خلیج فارس پرداخته و احیای برجام را عاملی مهم در افزایش تجارت مشترک میان دو طرف میداند.
هر چند بخش عمده تجارت خارجی ایران در سالهای گذشته با کشورهای منطقه و همسایه رقم خورده اما به نظر میرسد هنوز بخش مهمی از بازار کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از دسترس تجار ایرانی دور مانده است.
براوردهای رسمی سازمان توسعه تجارت نشان می دهد که بخش مهمی از تجارت ایران با پنج کشور انجام میشود و اگر چین را کنار بگذاریم، عراق، ترکیه، امارات متحده عربی و افغانستان مقصد صادرات یا مبدا واردات بخش مهمی از تجارت ایران در سالهای اخیر بودهاند که همگی همسایه خاکی یا آبی ایران به شمار میروند.
در کنار آن افزایش تجارت با اورسیا نیز نشان میدهد که بخش مهمی از تجارت سالانه ایران در میان کشورهای همسایه رقم میخورد؛ هرچند در این بین بازار محصولات ایرانی در کشورهای حاشیه خلیج فارس چندان گسترده نیست. این در حالی است که این کشورها در طول سال واردات بسیار گستردهای دارند و صادرکنندگان ایرانی به شکل بالقوه بازار مهمی را در این میان فراموش کردهاند.
اتاق بازرگانی ایران در گزارش جدید خود به بررسی ابعاد تجارت با اعراب حاشیه خلیج فارس پرداخته و احیای برجام را عاملی مهم در افزایش تجارت مشترک میان دو طرف میداند.
در این گزارش مؤلفههایی همچون کاهش تمرکز آمریکا بر غرب آسیا و حرکت این کشور به سمت سیاست موازنه از راه دور، تلاش دولتهای عربی برای تنوعبخشی به منابع درآمدی، اختلافات در شورای همکاری خلیج فارس و عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل بهعنوان روندهای اصلی مؤثر بر محیط پیرامونی ایران مورد بررسی قرار گرفتهاند.
از میان این مؤلفهها، «عادیسازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی» بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. مرکز پژوهشهای اتاق ایران درباره انگیزه برقراری این روابط از سوی اعراب آورده است: «عدم قطعیت نسبت به تضمینهای امنیتی ایالات متحده، کشورهایی همچون عربستان و امارات را به سمت متنوعسازی روابط خود سوق داده است. در این میان رژیم صهیونیستی بهعنوان گزینهای که در وهله نخست تمایل مقابله با فعالیتهای منطقهای ایران دارد، از لابی گستردهای در آمریکا و اروپا برخوردار است و مهمتر اینکه میتواند به لحاظ نظامی، امنیتی و اطلاعاتی به تأمین بخشی از نیازهای دولتهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس بپردازد، مورد توجه آنها قرار گرفته است. به طور متقابل، این وضعیت به رژیم اشغالگر قدس هم این امکان را میدهد که حضور ایران در سوریه و نزدیکی آبهای مدیترانه را از طریق نفوذ در خلیج فارس، بابالمندب و دریای سرخ موازنه کند.»
در این گزارش تأکید شده که «افزایش حضور اقتصادی، سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه خلیج فارس بر منافع ملی ایران اثرگذار خواهد بود. این تأثیرات البته کشور به کشور متفاوت است و به سطح و نوع روابط ایران با اعضای شورای همکاری از یکسو و میزان ارتقای روابط این رژیم با این کشورها از سوی دیگر بستگی دارد.»
اما در بخش دیگر این گزارش، متغیرهای مؤثر بر تحولات آتی شامل گفتوگوهای ایران و عربستان و مذاکرات وین برای احیای برجام مورد بررسی قرار گرفته است.
بنابراین گزارش، دو رقیب سنتی یعنی ایران و عربستان متأثر از مسائل پیرامون جنگ یمن و پایان ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا، تمایل تهران برای برقراری روابط اقتصادی و سیاسی با همسایگان جنوبی و استفاده از برخی منافع حاشیهای آن ازجمله آغاز دوباره حج تمتع و عمره مفرده و همچنین گردشگری طبیعت و سلامت، انگیزه مذاکره دارند. اما باوجود محتمل بودن کاهش روابط منازعهآمیز میان ایران و عربستان، به مجموعهای از دلایل ازجمله توسعه روابط عربستان با اسرائیل، انگارهها و مسائل ایدئولوژیک و درک تهدیدآمیز بودن سیاستهای منطقهای تهران ازسوی ریاض پیشبرد سیاست کاهش تنش با دشواری مواجه خواهد بود.
مرکز پژوهشهای اتاق ایران یادآور شده مذاکرات احیای برجام سبب ایجاد حساسیتها و نگرانیهایی در فضای شورای همکاری خلیج فارس شده است. همسایگان جنوبی ایران به دلایل گوناگون ایدئولوژیک، ژئوپلیتیک و امنیتی و اقتصادی تقویت روابط ایران با غرب را بدون در نظر گرفتن منافع و نگرانیهایشان برنمیتابند و تجربه خروج آمریکا از برجام نشان داد آنها برای کارشکنی در این مسیر حاضر به انجام اقدامات زیادی هستند.