نخبگان | تحصیلات تکمیلی | ایران | مهاجرت | درآمد
زندگی در ایران
شاید این یادداشت کمی عجیب به نظر برسد. ممکن است عدهای بر این استدلال باشند که درحالیکه تعداد زیادی از مردم قصد و انگیزه مهاجرت دارند و امید دارند به موفقیت، پیشرفت و زندگی بهتر در جای دیگری از دنیا برسند، چگونه میتوان از مزیتهای زندگی در ایران نوشت. همکاران من هم قطعا محافظهکاری، مرکزنشینی و عدم رویکرد انتقادی من را سرزنش خواهند کرد اما با همه ضعفها و مشکلاتی که در ساماندهی کشور مانند بیثباتیهای اقتصادی وجود دارد، بسیاری از ما زندگیکردن در ایران را بیشتر دوست داریم. به چه دلیل؟ بدون هیچگونه تعصب و پیشداوری نکاتی درباره زندگی بهتر در ایران بیان میکنم و اینکه چگونه میتوان آن را بهبود بخشید. فرصتهای پیشرفت و تحرک اجتماعی در ایران در نیمقرن اخیر فراهم بوده است. اگر نگاهی به پیشینه مدیران و نخبگان و حتی استادان کشور داشته باشیم، اکثر آنها از روستاها و شهرهای کوچک و چهبسا از گروههای کمدرآمد جامعه بودهاند که فرصت پیشرفت به دست آوردهاند. بخش زیادی از انگیزه مهاجرت در نوجوانان و جوانان به نداشتن دانش درست آنها از ساختار سایر کشورها برمیگردد. هزینه ورود به دانشگاه و تحصیلات تکمیلی در ایران بسیار پایینتر از سایر کشورهاست. یکی از مزیتهای زندگی در ایران امکان ورود به دانشگاه برای اکثر گروههای جامعه است درحالیکه در کشوری مانند آمریکا نهتنها برای بسیاری از مهاجران که چهبسا برای تعداد زیادی از شهروندان کشور ورود به دانشگاه به دلیل هزینههای سنگین ممکن نیست و تحصیلات دانشگاهی در این کشور کاملا طبقاتی است و ورود به دانشگاه فقط برای فرزندان خانوادههای با درآمد بالا امکانپذیر است. در این میان گاهی بورسیههای نصیب فرزندان خانوادههای کمدرآمد میشود که نسبت به جمعیت بسیار اندک است. بهرهمندی از یارانههای انرژی مانند برق، آب، بنزین و... یکی از مزیتهای زندگی در ایران است (هرچند برخی به دلیل پیامدهای قیمت پایین انرژیهایی مانند سوختهای فسیلی به این امر معترض هستند). شهروندان در سایر کشورها مانند آمریکا اگر مالک منزل مسکونی و خودروی شخصی باشند، خود را خوشبخت احساس میکنند درحالیکه در کشور ما بسیاری از افراد صاحب خانه و دارای ماشین شخصی هستند اما تصور میکنند زندگی در سایر نقاط دنیا بهتر است. فرصتهای فراوان برای پیشرفت و زندگی بهتر برای همه در کشورهایی مانند آمریکا و اروپای غربی افسانهای بیش نیست. درباره جرم، جنایت و فقر در ایران بسیار درشتنمایی شده است. گاهی گفته میشود نیمی از کشور در فقر به سر میبرند درحالیکه این همه تقاضا برای کالا و خدمات نمیتواند مربوط به گروه کوچکی از جامعه باشد. وضعیت بیمه سلامت و خدمات بهداشتی در ایران بهمراتب وضعیت بهتری از سایر کشورها دارد؛ هرچند کیفیت آن را باید بهبود بخشید. بیخانمانی معضل بزرگی در بسیاری از کشورهاست درحالیکه وضعیت ما چندان بد نیست. پایینبودن هزینه مسافرت در کشور و امکانهای متعددی که برای مسافرت در کشور وجود دارد، یکی از مزیتهای زندگی در ایران است. گاهی خانوادهگرایی و صله ارحام در ایران مشکل بزرگی تلقی میشود که هم مانع فردیت است و هم تعارض منافع ایجاد میکند به دلیل اینکه افراد در پستهای مدیریتی منافع عمومی را فدای منافع خانوادگی و خویشاوندی میکنند درحالیکه صله ارحام و زندگی با پشتوانه خانوادگی لذتبخش است و از مسائل زیادی جلوگیری میکند. فرصت استراحت و اوقات فراغت ما بهمراتب بیشتر از سایر کشورهاست. برچسب مهاجر و غیربومی که در برخی کشورها رایج است، برای بسیاری از ایرانیان قابل تحمل نیست. به لیست مزیتهای زندگی در ایران موارد دیگری میتوان اضافه کرد اما این به معنای آن نیست که ضعفها و مشکلات را بازگو نکنیم. نقد دقیق و عالمانه وضعیت را باید ارج نهاد چون در راستای تلاش برای بهزیستی افراد است. بیثباتی اقتصادی، تورم پرنوسان، فساد اداری، بینظمی بوروکراتیک و عدم شفافیت و پاسخگویی، بیتوجهی به محیط زیست و کمبود آزادیهای اجتماعی از نقاط ضعف کشور است که برای زندگی بهتر باید برای آنها راهحل ارائه کرد. خدماتی که در کشور به شهروندان ارائه میشود، نیازمند کیفیت، نظم، شفافیت و پاسخگویی بیشتری است. باور دارم که میتوان با درپیشگرفتن راهبردهای خردمندانه، زیستی بهتر برای همه شهروندان ایجاد کرد. به جای تصور آرمانگرایانه از زندگی در سایر کشورها، فرصتهای زندگی در ایران را قدر بدانیم و تلاش کنیم برای زندگی بهتر سیاستها و برنامهها را نقد کنیم و مطالبهگری مسئولانه را افزایش دهیم.