زخم کاری | سریال زخم کاری | رعنا آزادی ور
“زخم کاری” در پایان راه، مجموعهای شلخته و بی سر و ته!
در قسمت های پایانی سریال زخم کاری اگر بازی های تماشایی رعنا آزادی ور و جواد عزتی نبود، تماشای آن بسیار غیرقابل تحمل می شد.
قسمت چهاردهم سریال زخم کاری یک ناامیدی کامل بود. هر چند این افت کیفی از قسمتهای قبلی آغاز شده و سریال به بازپرداخت مولفههای تکراری روی آورده بود، اما دیگر قسمت چهاردهم به یک ملغمه شلخته و بی سر و ته شبیه بود که تیشه برداشت و به جان همه کاشتههای قبلی این مجموعه نواخت! بی راه نیست که همچنان دعای اکثر مادربزرگ و پدربزرگهای ما عاقبت بخیری است!
روایت عجولانه و متکی بر حادثه محمد حسین مهدویان باعث شده تا او نتواند جانمایه اصلی نمایشنامه مکبث و حتی منبع اقتباس یعنی رمان بیست زخمکاری را در اثرش منعکس کند. این علاقه وافر فیلمساز به خلق حادثه تراژیک، نمایی کاریکاتور گونه را به خشونت، حادثه و عواقب خباثت داده است و کارکرد آنرا در سطح یک موعظه شعاری در باب بدی کردن و عواقب آن پایین آورده است!
سهم سانسورها در خدشه دار کردن روایت
هرچند شاید سهم سانسور و ممیزی را هم نباید در این مسیر نادیده گرفت، ولی ایکاش سازندگان سریال اگر سانسوری تا این حد گسترده اعمال شده که روایت را کاملا خدشه دار کرده است راضی به پخش به مجموعه به هر قیمتی نمیشدند.
حسرت ما اینجاست که زخم کاری تا اواسط پخش خود پتانسیل تبدیل شدن به یکی از برترین سریالهای تاریخ شبکه نمایش خانگی را داشت و حتی همین الان هم طرفداران با تعصبی دارد. ولی حقیقت این است که اکنون زخم کاری به مجموعهای شلخته با پرداختی سطحی تبدیل شده که اگر نبود چند بازی خوب از رعنا آزادیور و جواد عزتی و کاظم هژیرآزاد، قطعا تحمل تماشای آن بسیار دشوار میشد.