لزوم طرح صیانت از مردم خوزستان به جای کاربران مجازی!
محسن امیریوسفی بهعنوان یک جنگزده متولد آبادان و ساکن تهران هروقت صحبت از دوران جنگ میشود، مهمترین خاطرهای که همه تهرانیها از جنگ دارند، مربوط به آخرین دور موشکباران تهران در اواخر سال 66 تا اردیبهشت 67 است. این واقعیتی است که صدای جنگ هشتساله و ویرانگر با عراق فقط زمانی به تهران پایتخت رسید که موشکباران شهرها بهطور جدی شروع شد و دو ماه بعد از پایان موشکباران شهرها با پذیرش قطعنامه 598 جنگ هشتساله به پایان رسید. در تهران فقط خانوادههای آسیبدیده از جنگ، رنج و دهشت جنگ را درک کردند و البته امیدوارم تهران هیچوقت با جنگی دیگر مجبور به درک آن نشود.
ولی خاطره اخبار خوزستان جنگزده اینبار با مصیبتی دیگر در سال 1400 تکرار شد آنهم بعد از شدتگرفتن بحران چندساله بیآبی و بیعدالتی در خوزستان که نتیجه سوءمدیریت بود. آنهم در حق خوزستانی که 113 سال با ذخایر عظیم نفتش بهجرئت مادرخرج اصلی کل ایران بوده است. اما اینبار اوضاع فرق میکرد و صدای عدالتخواهی خوزستان بهسرعت در کل ایران شنیده شد. اینبار خوشبختانه صدای خوزستان زودتر از تصور به ایرانیان رسید و اتحاد بهیادماندنی در شنیدن و رساندن صدای مظلومیت خوزستان به گوش بعضی مسئولان و مدیران به وجود آمد، از مدیران پاگُشاد محیط زیست و خشکدست اقتصاد تا مدیران چشمتنگ و ناشنوای فرهنگی و... .
اینبار همه ایران و ایرانیان در کنار هنرمندان، فرهنگیان، ورزشکاران و چهرههای شناختهشده در حمایت از خوزستان سنگتمام گذاشتند، اینبار حتی آن دو، سه سلبریتی دورو و مالهکش هم همراه با مردم شدند و این رویکرد تحسینبرانگیز و متحد غیر از اینکه نشان از انسانیت و حساسیت ایرانیان داشت به کمک چیزی انجام شد که در 12 سال گذشته نقش مهمی در زندگی ما ایرانیان دارد؛ یعنی فضای مجازی.
اول از همه باید درود بفرستیم به سازنده فضای مجازی که توانست در بحران خوزستان وسیلهای پراهمیت و کارا برای مردم شود که صدای دردمند مردم خوزستان را بشنوند و دوم اینکه تأسف بخوریم که گروهی از مجلسیان چنین از فضای مجازی و اینترنت برآشفته شدند که به نام طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی قصد اعمال محدودیت در این فضای آزاد و پرجنبوجوش و اقتصادی را دارند.
مارکس زمانی گفت که تاریخ دو بار تکرار میشود؛ یک بار در قامت تراژدی و یک بار کمدی ولی به نظر میرسد در مملکت ما هربار تکرار تاریخ تراژدی و تراژدیتر است. 113 سال پیش در خرداد سال 1287 چاه نفت شماره یک در مسجدسلیمان خوزستان کشف شد که اولین چاه نفت خاورمیانه شد و چهره ایران را برای همیشه تغییر داد. جالب است که چند هفته بعد هم ساختمان مجلس شورای ملی در تهران به دستور محمدعلی شاه و با کمک بریگاد قزاق به فرماندهی کلنل لیاخوف روسی به توپ بسته شد و سران مشروطهخواه دستگیر شدند. ربط دو واقعه خوزستان و مجلس در کمتر از یکماه و در 113 سال پیش به طرز عجیبی تکرار وقایع امسال است که این بار مردم خوزستان نشسته بر منابع غنی نفت و دارابودن رودخانههای بزرگ و کهن با مشکل آب روبهرو میشوند که ترکیب آن با مشکلات و اجحافهای چند دهه گذشته و سوءمدیریتها به بحران خوزستان منجر میشود که به کمک فضای مجازی اخبار آن بهسرعت به همه جای ایران میرسد ولی کمتر از دو هفته بعد از شروع این بحران، گروهی از نمایندگان مجلس به سراغ طرح محدودکردن اطلاعرسانی اینترنتی میروند و تلاش میکنند که با غیظ و غرض این فضای مجازی را محدود کنند!
نمایندگان محترم مجلس بهجای ارائه طرح صیانت از مردم خوزستان و رسیدگی به مشکلات مردم این استان و دیگر استانهای محروم به سراغ وسیله اطلاعرسانی مشکلات مردم میروند که به گمان خود آن را محدود کنند.
به نظر میرسد اکثریت مردم ما علاقهمند به زندگی مردم کره جنوبی هستند ولی بعضی مسئولان ما علاقهمند به مسئولان کره شمالی هستند! حداقل حُسن فضای مجازی این است که ارتباط تلفنی این دو کره حفظ شود که خدای نکرده انفجاری رخ ندهد.
کسانی که نگران فضای مجازی هستند و تنها عیبهای آن را میبینند، بدانند که این فضا هم علم و دانش و آگاهیرسانی درست دارد هم عربدهکشی و خشونت کلامی، هم طایفه آدمحسابیها در آن هستند و هم طایفه فحاشین و لمپنها. هم طرفداران حقوق زنان در آن هستند هم مخالفان آن. برای بسیاری منبع اطلاعات و گفتوگو است و برای میلیونها نفر منبع کار اقتصادی. هم مثبت است و هم منفی و اصلا همین خصوصیت فضای مجازی است که همه در آن هستند و هیچ چیزی نیست که در آن نباشد؛ چون محل گفتوگو و اطلاعرسانی مردم است. این همان مدرسه مجازی و آنلاین دموکراسی است که در نبود آموزشوپرورش درست و نبود فضای آزاد در صداوسیما، میتواند به ما ایرانیان یاد دهد که چقدر در فن گفتوگو ناتوان هستیم. میتواند به ما یاد دهد که چقدر کمطاقتیم و چقدر احساساتی هستیم. فضای مجازی با تمام کاستیها و ایراداتش تنها جایی است که به ما یادآوری میکند چه هستیم و چه باید باشیم.
بحران خوزستان با واکنش دقیق و حرفهای مردم در فضای مجازی روبهرو شد. از اطلاعرسانی در مورد بیانیهها و واکنشها و اخبار این بحران تا تصحیح اعمال سادهدلانهای چون خرید آب معدنی و جلوگیری از سوءاستفاده جریانهای تجزیهطلب در این بحران. ولی بحران خوزستان هنوز به پایان نرسیده است، حتی الان که همه در فضای مجازی به طرح صیانت مجلس پرداختند و این بهخوبی نشان میدهد که میتوان این فضای پرشور مجازی را هم با ترساندن و سرگرمکردن موقتا کنترل کرد ولی مهم این است که بحران آب و عدالت در خوزستان و دیگر استانهای محروم کشور هنوز حل نشده و به مدیریتی با برنامهریزی درست نیاز دارد؛ مدیریتی برای طرح صیانت از خوزستان نه محدودیت فضای اطلاعرسانی مجازی. نگذاریم تاریخ تلخ دوباره تکرار شود.