سرنوشت مصر در انتظار تونس
نخست وزیر اخوانی مسلک تونس برکنار شد. آیا اعتراضات مردمی او را برکنار کرده یا محور ترکیه- قطر رو به زوال میرود؟!
نخست وزیر اخوانی مسلک تونس برکنار شد. آیا اعتراضات مردمی او را برکنار کرده یا محور ترکیه- قطر رو به زوال میرود؟!
از روز یکشنبه، وضعیت سیاسی تونس ثبات خود را از دست داد. تونس که نمونه عالی و موفق بهار عربی به شمار میرفت و تنها کشوری بود که بهار عربی در آن به سرانجام رسیده بود، روزهای ناآرامی را سپری میکند، قیس سعید، رئیس جمهور تونس هشام المشیشی نخست وزیر این کشور را با استناد به اختیارات قانون اساسی تونس برکنار کرد. تونس در ماههای اخیر به مانند همه کشورهای جهان درگیر کروناست ولی اما دولت المشیشی در مدیریت این بحران نتوانست موفق باشد و با اعتراضات مردم روبرو شد. تونسیها در این اعتراضات علاوه برکناری المشیشی خواستار انحلال پارلمان هم بودند. قیس سعید نیز در نشستی با حضور سران ارتش تونس، المشیشی را از نخست وزیری عزل و پارلمان را به مدت 30روز تعلیق کرد. همچنین مصونیت نمایندگان پارلمان نیز لغو شد. با وجود اینکه المشیشی گفته است که قدرت را واگذار میکند، حزب حاکم یعنی حزب النهضه که اخوانی است و راشد الغنوشی، متفکر اخوانی آن را رهبری میکند، اعلام کردند که این عمل رییس جمهور تونس کودتا است و از هواداران خود خواستند که تظاهرات کنند. از سوی دیگر گزارشهایی از حمله مردم به دفاتر حزب النهضه به گوش میرسد. تونس ثبات سیاسی خود را از دست داده است.
پس از خودسوزی محمد بوعزیزی در تونس، بهار عربی آغاز شد و دولت زین العابدین بن علی پس از تظاهرات مردم، سقوط کرد. سقوط او موحب اعتراضات مردم در دیگر کشورهای عربی شد. اما تنها آخر شاهنامه تونس خوش بود و نه جنگ داخلی در این کشور رخ داد و نه کودتا. اما امروز تونس علاوه بر کرونا، غرق در مشکلات اقتصادی است و دولت اخوانی نیز نتوانسته است معیشت مردم را تامین نماید. تونس بدهیهای خارجی بسیاری دارد و تمایلی به سرمایهگذاری در این کشور چه از سوی داخلیها و چه خارجی وجود ندارد. بیکاری و تورم مردم را به ستوه آورده است. دولتهای تونس یکی و پس از دیگری تغییر کردهاند و این نبود ثبات سیاسی نگذاشته است تا اقتصاد تونس به سامان برسد. اما آیا تنها اعتراضات مردم تونس را از چنگ اخوان المسلمین در آورده است؟!
پس از صلح در لیبی، به نظر میرسد که محور ترکیه- قطر که بزرگترین حامی اخوان المسلمین است در حال زوال است. اگرچه به نظر میرسد دولت لیبی پسا جنگ داخلی نیز تحت نفود آن باشد چرا که وقایع تونس را کودتا خوانده است، اما قدرت ژنرال خلیفه حفتر که از سوی عربستان و امارات حمایت میشود کمتر از قبل یعنی زمان جنگی داخلی نیست. امروز این محور در سوریه شکست خورده است و بشار اسد با قدرت در دمشق حکومت میکند. مسئله قره باغ نیز آتش زیر خاکستر است که هر لحظه امکان شعلهور شدن دارد. به هرحال، نوعثمانیها روی خوشی به وقایع اخیر تونس نشان ندادهاند. وزارت خارجه تونس از تعلیق پارلمان ابراز نگرانی کرده و سخنگوی حزب حاکم عدالت و توسعه اقدامات رئیس جمهور تونس را کودتا خوانده است. رسانههای عربی ترکیه نیز راشد الغنوشی را پوشش خبری میدهند. او رسانههای امارات و عربستان را پشت پرده تحولات کشورش عنوان کرده است.
از سوی دیگر، محور سعودی- امارات خوشحالی خود را از سرنگونی اخوانیهای تونس پنهان نکرده است. بن فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی اعلام کرده است که کشورش از اقداماتی که امنیت تونس را کمک نماید حمایت خواهد نمود. دفتر نمایندگی رسانه الجزیره نیز در تونس بسته شده است. این اتفاقات نشان دهنده آن است که ریاض و ابوظبی از تحولات تونس خرسند هستند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اینان از اعتراضات مردمی تونس بر علیه دولت اخوانی کمال استفاده را بردهاند تا دست محور مقابل را از تونس کوتاه نمایند. به ویژه آنکه مبادلات بازرگانی میان ترکیه و تونس در جریان بود واینگونه آنها به اقتصاد ترکیه ضربه محکمی زدند.
آینده تونس بستگی به اقدامات قیس سعید دارد. اگر او به مانند السیسی در مصر عمل کند و اخوانیها را سرکوب کند، سرنوشت مصر در انتظار تونسیها خواهد بود ولی اگر روند مسالمت آمیز باشد و گفتگو شکل بگیرد، تونس همان الگوی موفق بهار عربی باقی خواهد ماند. اما با توجه به دست به دست شدن دولت در ده سال اخیر در تونس، به نظر میرسد برای حل مشکلات اقتصادی، نخبگان سیاسی تونس به یک دیکتاتوری رضایت دهند تا دموکراسی. با توجه به کاهش محبوبیت حزب النهضه در تونس، شاید سرکوب شدید آنها دور از انتظار نباشد.
سجاد کمالی/ پژوهشگر علوم سیاسی