کدخبر:
211510
هفت عادت معلمان موثر
معلمان به محض ورود به کلاس با احساسات مختلفی از طرف دانشآموزان مواجه میشوند. هر دانشآموز شخصیت منحصر به فردی دارد. مضطرب، دارای اعتماد به نفس افراطی، کنجکاو، بیتفاوت، عصبی، بامزه، منزوی، امیدوار، خجالتی، توانمند، ترسو، هیجانزده و...، تنها تعدادی از این ویژگیهای شخصیتی هستند.
مترجم: مینا شهری
55 آنلاین، معلمان به محض ورود به کلاس با احساسات مختلفی از طرف دانشآموزان مواجه میشوند. هر دانشآموز شخصیت منحصر به فردی دارد. مضطرب، دارای اعتماد به نفس افراطی، کنجکاو، بیتفاوت، عصبی، بامزه، منزوی، امیدوار، خجالتی، توانمند، ترسو، هیجانزده و...، تنها تعدادی از این ویژگیهای شخصیتی هستند.
بسیاری از دانشآموزان نیز پیش از فهم درسها و مطالب آموزشی، ممکن است چنین افکاری به ذهنشان خطور کند: این مطلب احمقانه/عالی/فراتر از فهم من است. از این موضوع سر در نمیآورم. بالاخره متوجه میشوم که در چه زمینهای مهارت دارم. آیا معلم متوجه میشود که من دیشب این درس را نخواندهام؟ و غیره.
برخی از معلمان ممکن است ادعا کنند که برای حفاظت از سلامت عاطفی دانشآموزان آموزش کافی ندیدهاند و تنها وظیفهشان آموزش محتوای درسی و مهارتهای علمی است. این نگرش میتواند جلوی رشد عاطفی دانشآموزان را بگیرد و میزان یادگیری را کاهش دهد. همهی ما واکنشهای احساسی منحصر به فردی داریم که در نوع کاری که انجام میدهیم تاثیرگزار است.
علاوهبراین، دیدگاهها و تجربیات فردی معلم ممکن است باعث شود که او نتواند شرایط عاطفی دانشآموزانش را به خوبی درک کند. سرزنش، اضطراب، ناامیدی و عدم ارتباط صحیح با دانشآموزان، به نتایج خوبی منتهی نمیشود.
معلمانی که نقش عناصر عاطفی را در میزان یادگیری و آموزش دانشآموزان، انکار میکنند، ممکن است از تقابل مداوم با حالات عاطفی متفاوت آنها خیلی زود خسته شده و عدم یادگیری و ضعف آنها را تنها به بیانگیزگی و کمکاریشان مرتبط بدانند. این معلمان اغلب ارتباط نزدیکی با دانشآموزان خود ندارند و روابط میان آنها سرد و گاهی خصمانه است. ممکن است در ذهن این معلمان، چنین سوالاتی شکل بگیرد: چرا باید این همه برایشان زحمت بکشم؟ پدر و مادرشان باید تربیتشان کنند، نه من. از این دانشآموزان نتیجهای حاصل نمیشود. و غیره.
ما میتوانیم به عنوان معلم، نیازهای عاطفی دانشآموزان را درک نموده و ذهن آنها را نیز برای واکنش صحیح به عواطف و احساسات دیگران آماده کنیم. این کار نیاز به آگاهی ذهن و تمرین مداوم دارد تا به بخشی از عادات روزمره تبدیل شود. با وام گرفتن از فرضیات استفان کاوی، یعنی هفت عادت مردمان موثر، این بار میخواهیم هفت عادت معلمان موثر را با هم بررسی کنیم.
⦁ شادی را در موفقیت دیگران پیدا میکنند
این که به تنهایی از یک کوه بلند بالا برویم و در حالی که همه در حال تلاش برای صعود هستند، در قله به استراحت بپردازیم، هنر نیست. هنر این است که دست بقیه را هم بگیریم و با هم بالا برویم. احساس معلم در مقابل موفقیت هر دانشآموز، میزان لیاقت او برای جایگاه معلمی را نشان میدهد. آیا او از نقاط عطف فکری دانشآموزانش به واقع لذت میبرد؟ آیا به دانشآموزانش دلگرمی میدهد؟ یا تلاش دانشآموزان را در روند یادگیری نادیده میگیرد و فقط به انجام وظیفه میپردازد؟ میزان سهیم شدن معلم در احساس پیروزی و خوشحالی دانشآموزان هنگام رسیدن به موفقیت، میتواند تاثیر بسیار زیادی در روند تدریس و درک او از عواطف دانشآموزان داشته باشد. معلمان موثر، لذت شغلی خود را در وهلهی اول در موفقیت و شادی دانشآموزانشان پیدا میکنند.
⦁ دیدگاهش را تغییر میدهد و برای تغییر دیدگاه دانشآموزان تلاش میکند.
وقتی دانشآموزی به معلم بیاحترامی میکند، به جای آن که این موضوع را شخصی تلقی کنیم، بهتر است متوجه باشیم که او فقط یک نوجوان است و ممکن است هنوز نتواند رفتار خودش را کنترل کند. بهتر است به جای خصومت و برداشت شخصی از رفتار او، بر جنبههای مثبت شخصیتیاش متمرکز شویم و سعی کنیم به او کمک کنیم دنیا را از چشمانداز دیگری تماشا کند. به او یاد بدهیم که گفتار و کردارش چه تاثیری میتواند بر محیط پیرامونش داشته باشد. راهنمایاش کنیم که بتواند خطاهایش را جبران نموده و برای شروع یک مسیر تازه به ما اعتماد کند.
معلم با تغییر دیدگاه خودش میتواند با چالشهای روزمرهی دانشآموزان نیز مقابله کند. مثلاً وقتی والدین از میزان تکالیف گلهمند هستند، میتوانیم مشکل را با این دیدگاه حل کنیم:
چطور میتوانم واضح و مقتدر اما مهربان با والدین روبهرو شوم تا آنها هم احساس ناامیدی نکنند؟ چطور صادقانه برایشان توضیح بدهم که این تکالیف برای پیشرفت تحصیلی دانشآموزان ضروری هستند؟
به جای این که مدام در کلاس درس دربارهی حواسپرتی دانشآموزان غر بزنیم، میتوانیم دنبال روشهای تدریس جذابتری باشیم که باعث شود ذهن دانشآموزان درگیر درس بشود.
⦁ درست ارزشگذاری میکنند
از زمانهای قدیم، بشر برای حفظ بقا،گونههای اطرافش را طبقهبندی میکرد. این عادت، امروزه نیز در بین مردمان پابرجا است: آیا این شخص قصد دارد به من آسیب بزند یا از من حفاظت کند؟ آیا این شخص میخواهد وقتم را بگیرد؟ آیا من به این گروه تعلق دارم یا نه؟ معلمان نیز همه روزه این طبقهبندی را در ذهنشان نسبت به دانشآموزانشان دارند و در تعامل با آنها با احتیاط عمل میکنند.
وقتی به شخصی با دید یک انسان متفکر نگاه میکنیم، شخصیتش برایمان جذابتر میشود. در نتیجه بعید است ایدههای او را رد کنیم. وقتی وارد جزئیات زندگی شخصی دانشآموزان میشویم، و آنها را فراتر از کلاس درس، به عنوان فرزند کسی، خواهر یا برادر کسی میبینیم، وقتی به او به عنوان یک فرد الهامبخش، یک فوتبالیست، شناگر، برنامهنویس، نقاش، نوازنده یا هر جایگاه دیگری نگاه میکنیم، دیدگاهمان نسبت به او تغییر میکند. باید یاد بگیریم که ارزش دانشآموزان فقط محدود به یک برگهی امتحانی نیست و باید جایگاه هر کدام از آنها را در استعدادهایی که دارند کشف کنیم.
⦁ روشهای تدریس مختلف را کشف میکنند
ارائهی کاربرگها و تکالیف آموزشی مختلف، تنها راه آموزش دروس نیست. دیکتههای شفاهی، به تنهایی نمیتوانند تلفظ صحیح واژگان را آموزش بدهند و سخنرانیهای بدون فرصت پیشرفت، هرگز موثر واقع نمیشوند. با این حال، بسیاری از ما به همین روشهای قدیمی بسنده میکنیم و سعی نمیکنیم چالشهای جدیدی را برای تدریس مطالب امتحان کنیم. قرار گرفتن در معرض انتقادات صریح، ممکن است سخت باشد، اما راهگشا بوده و باعث پیشرفت است.
⦁ فروتن هستند
برای پذیرش ایدههای جدید، باید بپذیریم که هیچ وقت کامل و بینقص نیستیم. یکی از نشانههای روشنفکری، میل به بازنگری در تفکرات و اعمال است. ما به عنوان معلمان مدرن و روشنفکر، باید یاد بگیریم که فروتن باشیم و در افکار و روشهایمان تجدیدنظر کنیم. از مدیران، والدین و دانشآموزان بخواهیم که همواره عملکردمان را مورد ارزیابی قرار بدهند. حتی در صورت امکان، این بازخوردها را به صورت عمومی به اشتراک بگذاریم، در موردشان بحث کنیم و به آنها پاسخ بدهیم.
⦁ به تغییر و تنوع ارزش میدهند
معلمی که سالیان سال، دروس یکسان را به یک گروه سنی یکسان با روشهای تدریس یکسان آموزش میدهد، بدون آن که هیچ تغییری در برنامهی کاریاش ایجاد شود، محکوم به تکراری شدن و عدم پیشرفت است. علاوه بر آن، معلمان باید بر مطالب منتشرشده در کتابهای درسی دخالت داشته باشند، دربارهی آنها اظهارنظر کنند، و در صدد تصحیح اطلاعات درسی موجود در کتابها باشند، تا روشهای تدریس همواره بهروزرسانی شود. با آموزش و پرورش و واحد نگارش کتب درسی در ارتباط باشید، نظراتتان را برایشان ارسال کنید، و در کنار آن به این فکر کنید که چطور میتوانید از تجاربی که در این راه به دست آوردهاید، برای تشویق دانشآموزان به یادگیری بیشتر استفاده کنید.
⦁ شور و اشتیاق دارند
تفریح در کنار تدریس، به دانشآموزان کمک میکند که انگیزه و اشتیاق بیشتری برای حضور در کلاس درس داشته باشند. روحیهی خوب دانشآموزان، به معلم نیز منتقل میشود. داشتن لحظات شاد و همراه با شوخی و خنده، استرس دانشآموزان را کاهش داده و کلاس درس را به فضایی مفرح برای آنها تبدیل میکند. برای تدریس، گاهی از وسایل کمک آموزشی جذاب استفاده کنید. برایشان چالش ایجاد کنید، معماهای جذاب طراحی کنید و وادارشان کنید فکرشان را درگیر حل آنها کنند. هر زمان که میتوانید، تدریس را برای خود و دانشآموزان، به کاری جذاب و سرگرمکننده تبدیل کنید.
به گفتهی استفان کاوی، شخصیت ما، ترکیبی از عادتهای ما است. پس بیایید به عنوان معلم، به عادتهایی که باعث موفقیت و نشاط نسل بعدی ما میشود نیز توجه ویژهای داشته باشیم.