معمای مصرف برق در ایران | سرانه برق خانوار ایرانی از جهان کمتر است؟
سرانه مصرف برق در ایران از میانگین جهانی کمتر است؟ طی روزهای اخیر مقایسه آماری درمورد مصرف برق در ایران و جهان در فضای مجازی میچرخد که نشان میدهد سرانه مصرف برق ایران به نسبت سایر کشورها کم است؛ اما در این مقایسه یک خطا وجود دارد. «دنیایاقتصاد» به معمای مصرف برق پاسخ داده است. خانوارهای ایرانی از دو انرژی گاز و برق استفاده میکنند و بدون در نظر گرفتن این دو نمیتوان سرانه مصرف برق را با سایر کشورها که کل انرژی خانگی را با استفاده از برق تامین میکنند، مقایسه کرد.
آیا سرانه مصرف برق در ایران کمتر از میانگین جهانی است؟ گسترش خاموشیها در هفتههای گذشته، جدال گروههای مختلف بر سر خوب یا بد بودن الگوی مصرف انرژی در ایران را به شدت بالا برد. اخیرا نیز خبرهایی منتشر شده مبنیبر اینکه سرانه مصرف برق ایران از میانگین جهانی پایینتر است. بررسی «دنیایاقتصاد» نشان میدهد خطاهای بسیاری در زمینه تحلیل مصرف انرژی در ایران رخ داده که یکی از آنها همردیف کردن ایران با کشورهایی مثل عربستان، قطر و امارات است. موردی که ایران را در رده پایینی از نظر سرانه مصرف برق نسبت به میانگین جهانی و منطقهای قرار میدهد. اما در صورت تغییر زاویه تحلیل، نگرش غالب درباره پرمصرف بودن مصرفکنندگان ایرانی تقویت میشود. گفتوگوی «دنیایاقتصاد» با یک کارشناس حوزه انرژی نشان میدهد تقسیمبندی مصرفکنندگان انرژی به بخشهای خانگی، تجاری، عمومی و صنعتی و نیز مقایسه آن در قالب «مصرف انرژی به ازای افزایش GDP»، پرده از راز مصرف بالای ایران برمی دارد. با این شیوه بررسی مشخص میشود ایران در زمینه شدت انرژی تا ۴برابر آلمان و ترکیه برق مصرف میکند ضمن اینکه محصولاتی با ارزش افزوده کمتر و بهرهوری پایینتر تولید میکند. در روزهای گذشته نیز افشای فیش برق منزل شخصی یک عضو سابق تیم ملی فوتبال ایران ابعاد تازهای به ماجرای اسراف منابع انرژی در کشور داده است.
محاسبه قیمت تمام شده برق در نیروگاه و بهای گاز مصرفشده برای آن در بازار داخلی و بازار جهانی به خوبی ارزان بودن قیمت برق مصرفی در ایران را نشان میدهد. بررسی محمد فاضلی، رئیس مرکز امور اجتماعی وزارت نیرو نشان میدهد در همین قبض برق، مبلغی معادل ۹میلیون و ۹۸۷ هزار تومان یارانه دریافت شده و مشترک یادشده تنها حدود ۴ میلیون ۶۳۰ هزار تومان از بهای ۱۴ میلیون و ۶۱۷ هزار تومانی برق مصرفی خود را که ۶۲۸۰ کیلووات ساعت بوده، پرداخت کرده است. در این میان، البته مشترک مقصر نیست و این سیاستگذار است که بدون آگاه کردن جامعه از بهای واقعی تولید برق، پرمصرفها را مقصر «خاموشیها» میداند. در واقع سیاستگذار در نتیجه اصرار بر سرکوب قیمت برق، نه تنها اوضاع کشور را بهتر نکرده که بخش عمده یارانه را به جیب پرمصرفها واریز کرده، ضمن اینکه عموم مصرفکنندگان و نیز کل صنعت برق کشور را از محل همین خطای سیاستی آشکار متضرر کرده است.
گفتوگوی «دنیایاقتصاد» با مجید رئوفی، پژوهشگر حوزه سیاستگذاری انرژی نیز این موضوع را تایید میکند. شواهد موجود نشان میدهد برای ساخت یک چارچوب بهتر از بازار انرژی که در آن «خاموشی» به جریان اصلی کشور در فصول گرم سال تبدیل نشود، باید سیاست بهتری برای بازار برق و نیز کل بازار انرژی ایران طراحی شود. این کارشناس معتقد است ارزان بودن قیمت برق باعث شده تا نه تنها تمایلی به تولید برق بیشتر وجود نداشته باشد که مصرفکنندگان هم میلی به صرفهجویی نداشته باشند، چراکه خرید وسایل و خدماتی که باعث کاهش مصرف و بهبود بهرهوری برق میشود، هزینه گزافی دارد که در شرایط فعلی عایدی چندانی نصیب افراد یا شرکتهای صرفهجو نخواهد کرد. در این زمینه رئوفی معتقد است ایران در بخش مصرف خانگی کشوری پرمصرف است ضمن اینکه در بخش صنعتی، مصرف برق در کشور در نتیجه بهرهوری پایین صنعت، عایدی چندانی نداشته است. فاصله زیاد سهم بخش کشاورزی از مصرف برق میان ایران و جهان نیز دیگر نکتهای است که از سوی وی مورد تاکید قرار گرفته است.
رئوفی با اشاره به آخرین نسخه ترازنامه انرژی کشور که در سال ۱۳۹۷ منتشر شده، یادآور شد: «در این ترازنامه سهم مصرف بخش خانگی و تجاری از کل مصرف برق ایران حدود ۳۵درصد است. در مقابل بخش صنعت کشور ۱/ ۳۴ درصد از کل مصرف را به خود اختصاص داده است. بخش کشاورزی ایران مصرفکننده ۵/ ۱۴ درصد از برق کشور است. مقایسه این دو آمار با روندهای مصرف انرژی در سایر کشورها وضعیت ایران در چیدمان مصرف انرژی را روشن میکند. اگر مثلا آمار ایران را با متوسط کل جهان مقایسه کنیم، میبینیم که سهم بخش صنعت در جهان حدود ۴۲درصد است. بخش خانگی ۷/ ۲۷ درصد انرژی برق را مصرف میکند، ضمن اینکه مصرف برق بخش عمومی و تجاری ۲۱درصد، ۷درصد سهم حملونقل و سایر مصارف و ۳درصد هم متعلق به بخش کشاورزی است. بنابراین مصرف دو بخش خانگی و کشاورزی به نسبت شاخصهای جهانی بیشتر است، در حالی که سهم بخش صنعت کمتر از روند جهانی است.»
البته تفکیک بخشهای مختلف مصرفی در ایران بعضا نسبت معناداری با جهان ندارد.
این پژوهشگر سیاستگذاری انرژی در ادامه اظهار کرد: «یک نکته که عموما در بررسی مصرف برق کشور به آن توجه نمیشود، مصرف گاز و نسبت آن با تولید برق از محل سوزاندن گاز طبیعی است. در اغلب مناطق جهان برای گرمایش از گاز طبیعی استفاده نمیکنند و سیستمهای مبتنی بر برق این کار را انجام میدهند. این در حالی است که در ایران بخش زیادی از گاز طبیعی تولیدی کشور در مصرف خانگی هدر میرود. حجم این مصرف حدود ۲۸درصد کل گاز مصرفی کشور در سال است که باید به رقم مصرف برق کشور اضافه شود. به این ترتیب میتوان به راحتی نشان داد که ما در بخش مصرف خانگی، کشوری پرمصرف هستیم. اعداد خود را اینجا به عینه نشان میدهد. کشوری مثل چین از گاز طبیعی برای سیستمهای گرمایشی یا پخت و پز خود استفاده نمیکنند. ما اما ۸/ ۲۷ درصد کل گاز و ۳۵ درصد کل برق تولیدی سالانه کشور را در بخش خانگی مصرف میکنیم.» آخرین آمارها که مربوط به سال ۹۷ است، نشان میدهد میزان سرانه مصرف برق در ایران ۹/ ۲مگاوات در ساعت برای هر نفر است. از آنجا که خانوارهای ایرانی از دو حامل انرژی گاز و برق برخوردارند، اگر هردو حامل را به سرانه مصرف اضافه کنیم (۹/ ۱۲ مگاوات ساعت برای هر نفر)، ایران را در رتبههای بالای مصرف سرانه برق در جهان جای میدهد.
رئوفی با اشاره به وضعیت سرانه مصرف استانهای مختلف کشور تاکید کرد: «اگر سری به ترازنامه انرژی کشور بزنید میبینید که تفاوت بسیار فاحشی بین مصرف برق در خوزستان، هرمزگان و بوشهر در نوار جنوبی کشور با استانهای سردسیر نظیر اردبیل، خراسان شمالی یا چهارمحال و بختیاری وجود دارد. تفاوتی که گاه تا هفت برابر هم میرسد. سرانه مصرف برق در سه استان گرم بوشهر، هرمزگان و خوزستان در محدوده ۳۵۰۳ کیلووات ساعت برای هر نفر است. این عدد برای سه استان اردبیل، خراسان شمالی یا چهارمحال و بختیاری در محدوده ۵۲۹ کیلووات ساعت برای هر نفر است. بنابراین فاصله تقریبا ۷برابر است. اما منظورم از آوردن این اعداد چیست؟ ببینید در عمده مقایسهها میان مصرف برق در ایران با قطر، امارات و عربستان سعودی به این توجه نمیشود که کشورهای مذکور اقلیمی گرمسیری شبیه جنوب ایران دارند. ایران اما کشوری چهار فصل است که دمای هوا و مصرف برق در بخش زیادی از مناطق مثل حاشیه خلیج فارس نیست. این کشورها برای سرمایش برق بسیار زیادی مصرف میکنند چون اقلیم بسیار گرمی دارند. موردی که به هیچ وجه با ایران قابلیت مقایسه ندارد.»
این تحلیلگر اقتصاد انرژی در پاسخ به سوالی درخصوص مفهوم شدت انرژی هم گفت: «دیدن و تحلیل کردن الگوی مصرف برق از زاویه تولید ناخالص داخلی کشورها شاخص مناسبی است. به این منظور شاخصهای بسیاری برای تحلیل شدت انرژی در نظر گرفته شده که من در این گفتوگو از شاخص «مصرف یک کیلوگرم نفت به ازای یک دلار GDP» استفاده میکنم. از این منظر در حالی که ایران برای تولید یک دلار GDP بیشتر، باید حدود ۲۵۱ گرم نفت مصرف کند، این عدد در ترکیه حدود ۶۰ گرم است. در بین کشورهای صنعتی هم آلمان وضعیت خوبی دارد، به طوری که شاخص برای این کشور حدود ۷۰گرم به ازای یک دلار بیشتر است. این شاخص برای سایر کشورها هم به دست آمده و مثلا در روسیه این عدد ۲۰۴ گرم است که نسبت به ایران نفت و گاز بیشتری هم تولید میکند. در چین که بزرگترین مصرفکننده انرژی دنیاست، این عدد ۱۴۵ گرم است، در ژاپن ۷۶ گرم و در ایالات متحده این عدد ۱۰۷ گرم است. خب این شاخص به خوبی نشان میدهد که وضعیت ایران در مصرف انرژی خوب نیست و به ازای افزایش در تولید ناخالص داخلی، به نسبت بسیاری از کشورها، انرژی بیشتری در کشور هدر میرود. مقایسه ارقام به دست آمده برای ایران و ترکیه از هدررفت بیش از ۴برابری انرژیبرای تولید ناخالص داخلی در کشورمان حکایت دارد. این شدت انرژی مربوط به سال ۲۰۲۰ است.»
وی با تحلیل وضعیت حاکم بر اقتصاد ایران تصریح کرد: «توجه داشته باشید که ما در چند دهه گذشته به راحتی از محل حفاری زمین و فروش نفت، دلار به دست میآوریم و اقتصاد چندان بهرهوری با کالاهای صنعتی پیشرفته که به خارج از کشور صادر شوند تا ارزآوری کنند هم نداریم. در نتیجه این مقایسه بین ما و ترکیه که اکنون یک کشور صنعتی و البته خدماتی است یا با آلمان و ژاپن که قطبهای صنعتی جهان هستند، بازهم شدت میگیرد. اگر سهم نفت را از تولید ناخالص داخلی کشور خارج کنیم آن وقت است که میبینیم بهرهوری ما در مصرف انرژی به چه میزان است.»
رئوفی با اشاره به ظرفیت کشور برای تولید برق تجدیدپذیر در کشور گفت: «امروزه به مدد تکنولوژیهایی که در زمینه سلولهای خورشیدی رخ داده و چین را به سرآمد کشورهای جهان در زمینه تولید برق تجدیدپذیر تبدیل کرده، تولید برق پاک بسیار در دسترس است. در واقع تلاشی که چین در سالیان اخیر در زمینه تولید اینورتورها (مبدل برق)، ماژولها و سلولها انجام داده از قیمت این قطعات به شدت کاسته است. از این رو میتوان در نواحی مختلف از جمله نوار شرقی کشور که استعداد بالایی در زمینه تولید برق پاک از نور خورشید یا باد دارد، سرمایهگذاری کرد و بخشی از مشکل کشور را برای تامین برق از این محل تامین کرد.» اما وزارت نیرو که با قیمت بسیار پایینی گاز یا گازوئیل موردنیاز نیروگاهها را از وزارت نفت دریافت میکند، انگیزهای برای حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر ندارد. از سویی باتوجه به بودجه انقباضی دولت در دوره تحریم، امکان تخصیص منابع مربوط به ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید به این بخش نیز میسر نشده است. رئوفی با هشدار به سیاستگذار نسبت به تبعات سبقت گرفتن میزان مصرف گاز بر میزان تولید آن در کشور اظهار کرد: «امروزه پایین بودن قیمت برق تولیدی باعث شده تا کسی سراغ سرمایهگذاری در نیروگاههای تجدیدپذیر یا حتی سیکل ترکیبی نرود. این مسیر اگر ادامه پیدا کند میتواند پایداری انرژی کشور را تهدید کند. ایران از قضا پتانسیل بالایی برای رشد تولید و نیز کاهش مصرف برق دارد. منتها الان بهرهوری دغدغه کسی نیست چون هزینه صرفهجویی زیاد و عایدی آن کم است. بنابراین مبحث ملی شماره۱۹ ساختمان یا بهبود وضعیت موتورخانههای کشور جدی گرفته نمیشود. در مقطعی کارهای خوبی با کمک بودجههای دولت صورت گرفت، ولی در سالیان اخیر با کم شدن شدید بودجه طرحهای بهبود وضعیت موتورخانه منازل یا بهرهوری انرژی یا توسعه تجدیدپذیرها کنار گذاشته شدهاند.» رئوفی با اشاره به مباحث پیچیدهای که حول محور اصلاح بازار انرژی در ایران وجود دارد، ادامه داد: «میدانیم که مساله ارزان بودن انرژی در ایران موضوعی غیرواقعی نیست. تقریبا همه راههای ممکن برای بهبود وضعیت کشور در بخش انرژی و حل واقعی مسائلی مثل خاموشیهای گسترده از مجرای واقعی شدن قیمت یا دست کم نزدیک شدن به قیمت واقعی میگذرد. منتها اینکه این کار با تدبیر مناسب و از محل یک گفتوگوی صادقانه با جامعه صورت پذیرد نیز موضوعی بسیار مهم و حیاتی است.»