|
کد‌خبر: 206598

بعد از انتخابات، درباره ارز و اقتصاد معجزه اتفاق نمی‌افتد

علی‌اصغر سمیعی نوشت: به نظر من عوض شدن آدم‌ها نیست که تغییر ایجاد می‌کند، بلکه این عوض شدن برنامه‌ها و روش‌ها است که می‌تواند باعث تغییرات شود؛ این‌که کسی برود و کسی دیگر بیاید، ولی روش‌ها همان روش‌های قبلی باشد، تحول ایجاد نمی‌شود.

علی‌اصغر سمیعی در یادداشتی  نوشت: این‌که بعد از انتخابات، برای بازار ارز چه چشم‌اندازی در پیش رو داریم، به نظرم عوض شدن رییس‌جمهور و رییس‌کل بانک مرکزی و معاونین و مسوولان اقتصادی نمی‌تواند اثر جدی در وضعیت اقتصادی داشته باشد، مگر این‌که بگوییم قرار است روش عوض شود.

به نظر من عوض شدن آدم‌ها نیست که تغییر ایجاد می‌کند، بلکه این عوض شدن برنامه‌ها و روش‌ها است که می‌تواند باعث تغییرات شود؛ این‌که کسی برود و کسی دیگر بیاید، ولی روش‌ها همان روش‌های قبلی باشد، تحول ایجاد نمی‌شود.

درباره ارز و اقتصاد هم اگر بنا باشد مسوول بعدی هم روش فعلی را ادامه دهد، معجزه اتفاق نمی‌افتد، بنابراین نتیجه هم همین خواهد بود که مشاهده می‌شود. چند نرخی بودن ارز موجب فساد است. فرمول‌های علم اقتصاد به مجریان حساسیت نشان نمی‌دهد، ولی به اجرا حساس است.

بالا رفتن حجم نقدینگی در کشور باعث ایجاد تورم و تضعیف ارزش پول ملی می‌شود. فرقی نمی‌کند که مجری این سیاست اصولگرا باشد، دگراندیش باشد یا اصلاح‌طلب باشد.  ایجاد محدودیت و تنگ‌نظری برای دادن مجوز کسب‌وکار باعث بسته شدن فضای کسب‌وکار قانونی و راکد و کم رونق شدن آن می‌شود و فضای رقابتی را از بین می‌برد و باعث رونق کسب‌وکارهای غیررسمی می‌شود.

وقتی نرخ‌ها غیرواقعی اعلام می‌شود، باعث فریب و گمراهی مردم می‌شود و کم‌کم اعتماد به مسوولین اقتصادی از بین می‌رود. نبودن اعتماد به آنها، جذب سرمایه را دشوار می‌کند. نتیجه آن، به تعطیلی کشیده شدن کارخانه‌های تولیدی، موسسات کشاورزی و صنعتی و بالا رفتن نرخ بیکاری می‌شود. اینها فقط به برنامه مربوط است، نه به شخص و یا جناحی که در راس امور قرار می‌گیرد. اقتصاد کشور در حال حاضر نیاز به یک جراحی عمیق دارد.

امور باید شفاف شود، قیمت ها باید واقعی شود، یارانه‌ها باید هدفمند شود، سیستم مالیات‌ستانی باید اصلاح شود. دادن یارانه‌ها می‌باید هدفمند شود، چه معنی دارد به من که ماشین دارم برای هر لیتر بنزین که مصرف می‌کنم، ۲۰ هزار تومان یارانه داده شود؟ چه معنی دارد، چون من در شهر زندگی می‌کنم، برای پول آب و برق کمتر از قیمت واقعی بپردازم؟ ولی در برخی از شهرستان‌ها مردم از خدمات اولیه و حتی آب آشامیدنی محروم باشند؟ اگر کشور ثروت دارد، باید آن را طوری تقسیم کرد که برای همه باشد و عادلانه باشد، اگر می‌خواهیم بنزین را بین مردم تقسیم کنیم، بین همه مردم تقسیم کنیم، نه بین آنها که اتومبیل دارند، آن‌هایی هم که اتومبیل ندارد، بنزینشان را بگیرند و ببرند و بفروشند به قیمت واقعی و آزاد، چه معنی دارد که با دلار ۴۲۰۰ تومانی گوشت وارد شود، در حالی که برخی از مردم روزانه نیم کیلو گوشت مصرف می‌کنند و برخی سالانه نیم کیلو؟ بارها گفته‌ایم دادن یارانه به‌جز برای سه مورد «آموزش و پرورش» و «بهداشت و درمان» و «امنیت و قضاوت» حتما بی‌عدالتی است و می‌باید متوقف شود. چه معنی دارد در تهران محصلین از بهترین دبیران و معلمین برخوردار باشند، ولی در برخی از شهرستان ها یا دهات از کمترین امکانات بی بهره.

خلاصه کنم،  چشم انداز پیش رو را دو گونه می‌شود دید. یا با واقعی و واحد شدن قیمت‌ها و کنترل شدید تورم و کاهش حجم نقدینگی و اصلاحات اقتصادی، شیب افزایش نرخ ارز را کم می‌کنیم و با تحکیم اقتصاد آرام آرام ثبات را به بازار هدیه می کنیم، یا با ادامه تلاطم‌های مخرب، گاهی با سرکوب نرخ‌ها به ضرب تزریق بیش از تقاضا ، فنر قیمت جمع می‌شود و گاهی هم با فرار فنر، قیمت به شدت افزایش می‌یابد و با هر تلاطمی ضربه‌ای بر پیکر نحیف به اقتصاد کشور وارد می‌شود.

* رییس اسبق کانون صرافان

source: دنیای اقتصاد