آب نایاب است!
وقتی جمعیت افزایش مییابد، مصرف آب هم افزایش مییابد. وقتی توسعه اجتماعی و مدنی انجام میشود، باز هم مصرف آب بیش از افزایش جمعیت افزایش مییابد، وقتی توسعه صنعتی صورت میگیرد باز هم مصرف آب افزایش مییابد. اما از کجا باید تأمین شود؟
در نوشتاری در روزنامه شرق به قلم فریدون مجلسی آمده است: «این روزها که همه سرگرم مجادلات انتخاباتی هستند، گویا کسی به فکر آب نیست! در حالی که باران نیامده و آب نیست! ... در اخبار از کمآبی میگویند. خبری از کشت و صنعت هفتتپه حکایت از نرسیدن آب و خشکشدن مزارع نیشکر داشت با این ادعا که مدیران خلع مالکیت شده با استفاده از نفوذ خود مانع آبرسانی شدهاند! که مستلزم توضیح مقامات است. اخباری از اصفهان حکایت از اعتراض به نرسیدن آب به مزارع دارد که خط آبرسانی سهمی از یزد را بریدن از سهمیه خودشان انگاشتهاند. توجه ندارند که خودشان نیز از دو خط کوهرنگ به هزینه ملت ایران بخشی از آب سرچشمه کارون را دریافت میکنند! وقتی جمعیت افزایش مییابد، مصرف آب هم افزایش مییابد. وقتی توسعه اجتماعی و مدنی انجام میشود، باز هم مصرف آب بیش از افزایش جمعیت افزایش مییابد، وقتی توسعه صنعتی صورت میگیرد باز هم مصرف آب افزایش مییابد. اما از کجا باید تأمین شود؟ به جای موعظه به مردم که صرفهجویی کنید دولت باید نقش خودش را در تولید آب و جمعآوری فاضلاب و تصفیه و بازیافت آن توسعه دهد. در اخبار دیدیم که خطوط طولانی آب شیرینشده در سواحل خلیج فارس را به مراکزی در یزد و کرمان منتقل کردهاند. صنعت و اشتغال مردم را که نمیتوان تعطیل گذاشت. البته شیرینسازی و انتقال آب در چنان مسافاتی با چنان ارتفاعی پرهزینه است، اما به هر حال کار اصلی انجام شده است و بر دولت است که بر ظرفیت شیرینسازی آب باز هم و باز هم بیفزاید یعنی چاره دیگری نیست.
اما منطق حکم میکند که مراکز صنعتی یعنی اشتغال و مسکن به نواری نزدیکتر به دریا منتقل شود. اما منطق حکم میکند که هزینه شیرینسازی آب کاهش یابد. به عبارت دیگر با استفاده از تجربیات جهانی باید از راهکارهای تلفیقی با بهرهمندی از روشهای فنی امروزی استفاده شود. به عبارت دیگر:
۱. کشاورزان اصفهانی و یزدی که به هزینه ملت آب دریافت میکنند و تدریجا همه کشاورزان، مجاز نباشند با آبیاری غرقابی در هوای خشک آب را هدر بدهند. دولت با کمک به تولیدکنندگان برای ساخت قطعات استاندارد پیشساخته و وام مالی، چه در آب شیرینشده در نوارهای ساحلی و چه از حوزههای مرکزی و چه سهمیه از آب بازیافتی، فقط به کشاورزانی سهمیه دهد که تالارهای گلخانهای بسازند. در این گلخانهها مصرف آب تا یکدهم کاهش مییابد و دوره کشت ۱۲ماهه خواهد بود. به این دلیل سودآوری بیشتر بازپرداخت وامهای اولیه را جبران میکند.
۲. برای شیرینسازی حرارتی و تبخیری آب به جای سوخت فسیلی با تاباندن نور متمرکز خورشیدی از مجموعه آینههای مقعر به کانون دیگ تبخیر و ایجاد خلأ نسبی در کندانسورها میزان تقطیر را بسیار بالا میبرند. در این روش نمک تولید فرعی خواهد بود. در استفاده از حرارت خورشید برای تقطیر آب روشهای دیگر تبخیر در سالن گرم و انتقال رطوبت و بخار به تالار سرد و تعرق نیز وجود دارد.
۳. حرارت و رطوبت گلخانهها با توجه به نوع تولید مورد نظر گرمسیری و سردسیری قابل تنظیم است. برای جلوگیری از افزایش حرارت در گلخانه سقف آن را به میزان لازم با پنلهای خورشیدی هاشور میزنند، یعنی هم برق خورشیدی تولید میشود و هم نور و گرمای گلخانه به اندازه مطلوب تنظیم و برای تابش ۲۴ ساعته نور و افزایش تولید استفاده میشود. سرمایش و میعان بیشتر نیز با تبخیر آمونیاک از روش یخچالهای نفتی امکانپذیر است.
۴. استفاده از انرژی بادی و امواج دریا نیز برای تولید انرژی پاک برای شهرهای ساحلی توصیه میشود.
۵. اگر استفاده از آب در کشت نیشکر زیاد است، باید برنامهریزی جایگزین برای کشت گلخانهای یونجه و غذای دام، دانههای روغنی و حتی دو یا سه نوبت برداشت برنج در سال استفاده کرد.
۶. انتظار میرود سازمانها و نهادهای دولتی به پیشنهادهای مطبوعاتی احترام بگذارند و آنها را در جریان پیشرفت این گونه برنامهها که با پول و آب ملت انجام میشود، قرار دهند.»