چگونه اروپا طرفدار اسرائیل شد؟
برای فهم بهتر نزدیکی تل آویو با کشورهای اروپایی میتوان به گسترش همکاریهای علمی و فناورانهی اسرائیل با کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا طی سالهای اخیر اشاره کرد. جالب است بدانید که اسرائیل نخستین غیر اروپاییای است که با مجموعهای از نهادها و برنامههای علمی اتحادیه اروپا نظیر سازمان اروپایی پژوهشهای هستهای و برنامه تحقیق و توسعه تکنولوژی این اتحادیه همکاری دارد.
فارین پالیسی نوشت: هفته گذشته، سباستین کورتس، صدراعظم اتریش تصمیمی غیرمعمول گرفت و در همبستگی با اسرائیل که با حملات موشکی حماس به شهرهایش روبرو بود، پرچم اسرائیل را بر روی ساختمانهای دولتی اش به اهتزاز درآورد. این سیاستمدار محافظه کار گفت: من حملات نوار غزه علیه اسرائیل را با نهایت قاطعیت محکوم میکنم و اسرائیل حق دفاع در برابر این حملات را دارد.
در ادامه مطلب آمده است: همچنین اخیراً کشورهای عضو شورای اروپا به جز مجارستان در مورد قطعنامهای که خواستار آتش بس میان اسرائیل و فلسطین است، موافقت کردند. با این حال، صدر اعظم اتریش به صورت ویژه در میان رهبران اروپایی از اسرائیل حمایت کرده است. البته از زمان شروع دور جدید درگیری بین اسرائیل و حماس، رهبران اروپا به ابراز حمایت خود از حق اسرائیل در دفاع از شهروندانش پرداخته اند.
مثلاً آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان حملات حماس را تروریستی خوانده و تقریباً تمامی احزاب آلمان اعم از چپ و راست از اسرائیل حمایت کرده اند. آنالنا باربوک، نامزد حزب سبز این کشور نیز از تل آویو حمایت کرده است. مهم اینکه، این حزب در آلمان از محبوبیت زیادی برخوردار است و حمایتش از اسرائیل برای مقامات این کشور اهمیت دارد. وی در یک حمایت شدید از تل آویو، امنیت اسرائیل را ذیل منافع ملی دولت مدرن آلمان دانست. در مقابل اقدامات دوستانهی اروپا و آمریکا در قبال تل آویو، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، رئیس جمهور فرانسه، نخست وزیر انگلیس، نخست وزیر اتریش، نخست وزیر آلمان و دیگران تشکر کرد. جالب است بدانید که در گذشته روابط اروپا و اسرائیل تا این حد نزدیک نبوده است. حتی روابط اتحادیه اروپا با اسرائیل برای دههها بسیار سرد بود. به طور مثال، در انتفاضه دوم، اتحادیه اروپا تلاش کرد تا با حمایت از طرف فلسطینی، در برابر حمایت بیقید و شرط بوش پسر از دولت شارون، توازن ایجاد کند. همچنین در یک نظرسنجی در سال ۲۰۰۳ مشخص شد که ۵۹ درصد از اروپاییان اسرائیل را بزرگترین تهدید برای صلح جهانی میدانند. حال این سوال مطرح است که چگونه شرایط تغییر کرد و حالا اروپا به طرفدار اسرائیل بدل شده است.
در سالهای اخیر، نتانیاهو به طور فعال با رهبران اروپا به ویژه سیاستمداران غیرلیبرال رابطه برقرار کرده است و آنها را متحدان طبیعی خود میداند. به طوری که ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان در سال ۲۰۱۸ در بیت المقدس مورد استقبال گرمی قرار گرفت. دیگر رهبران پوپولیست اروپایی مانند متئو سالوینی، معاون نخست وزیر وقت ایتالیا نیز در سال ۲۰۱۸ از اسرائیل بازدید کردند. به بارو برخی از جمله زئو استرنل، مورخ اسرائیلی، نتانیاهو تمایل دارد که خود را به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از این بلوک ضد لیبرال تثبیت کند. اما واقعیت این است که رابطه دوستانه اروپا با اسرائیل را نمیتوان تنها بر اساس روابط نزدیک نتانیاهو با چند رهبر غیر لیبرال اروپایی مانند اوربان توضیح داد. طرفداری اروپا از اسرائیل یک استراتژی کلان از طرف اروپاست و در چارچوب ترکیبی از دلایل اقتصادی، ژئوپلیتیکی و داخلی اروپا باید درک شود.
البته اروپاییها موضع رسمی خود را در مورد درگیری اسرائیل و فلسطین تغییر نداده اند و همچنان از سرگیری روند صلح، پایان اشغال و راه حل دو کشور بر مبنای مرزهای سال ۱۹۶۷ را راه نهایی برای حل مسئله میدانند. در همین ارتباط باید توجه داشت که اتحادیه اروپا مهمترین ارائه دهنده کمک به آژانس امداد رسانی و کاریابی سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی است و تنها جمهوری چک و مجارستان از میان کشورهای اروپایی اقدام دولت ترامپ در به رسمیت شناختن بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسرائیل را به رسمیت شناختهاند. همچنین تاکنون ۹ کشور اروپایی، فلسطین را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناختهاند.
اما شرایط به کلی تغییر کرده است و دلیلش تغییر ماهیت خاورمیانه است. به طوری که در حال حاضر علی رغم بروز خشونتهای اخیر در منطقه، به ندرت میتوان یک دیپلمات اروپایی را پیدا کرد که ادعا کند مسئله اسرائیل و فلسطین کلید حل همه تنشها و درگیریهای منطقه است. به این ترتیب، دیدگاهی که در دههی ۲۰۰۰ دربارهی خاورمیانه وجود داشت، الان مشاهده نمیشود. از سوی دیگر، تحولاتی همچون بهار عربی، جنگ داخلی سوریه با پیامدهای آن در اروپا (از جمله حملات تروریستی و افزایش مهاجرت) و پرونده هستهای ایران اولویتها را در خاورمیانه تغییر داده است.
بسیاری از دیپلماتهای اروپایی معتقدند که توافق ابراهیم بر تمرکز اروپا بر مسئله صلح خاورمیانه تأثیرگذار بوده است. مهم اینکه، به دنبال این توافق، گابی اشکنازی وزیر خارجه اسرائیل به عنوان نخستین دیپلمات اسرائیلی به جلسه شورای اتحادیه اروپا در برلین دعوت شد. در کنار این مسائل سیاسی و امنیتی نباید از تأثیر اکتشافات اخیر انرژی در مدیترانه شرقی بر نزدیک شدن اروپا به اسرائیل غافل شد. گفتنی است، این اکتشافات همکاریهایی را میان یونان، قبرس، اسرئیل و مصر در برابر ادعاهای ترکیه شکل داده است.
برای فهم بهتر نزدیکی تل آویو با کشورهای اروپایی میتوان به گسترش همکاریهای علمی و فناورانهی اسرائیل با کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا طی سالهای اخیر اشاره کرد. جالب است بدانید که اسرائیل نخستین غیر اروپاییای است که با مجموعهای از نهادها و برنامههای علمی اتحادیه اروپا نظیر سازمان اروپایی پژوهشهای هستهای و برنامه تحقیق و توسعه تکنولوژی این اتحادیه همکاری دارد. به علاوه، اسرائیل بخشی از سیستم ناوبری جهانی اتحادیه اروپا با نام Galileo نیز به شمار میرود.
مهم اینکه، اندکی پس از روی کار آمدن امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در سال ۲۰۱۷، وزیر اقتصاد و امور دیجیتال این کشور از جشنواره نوآوری اسرائیل بازدید کرد. در سال ۲۰۱۱ نیز فرانسه با شکست تحریم ۴۴ ساله اسلحه علیه تل آویو اقدام به خرید ۵۰۰ میلیون دلار هواپیمای بدون سرنشین از اسرائیل کرد. در سال ۲۰۱۸، آلمان هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیلی را به مدت ۹ سال طی قراردادی ۱.۲ میلیارد دلاری اجاره کرد.
اما تغییر اصلی مربوط به خود جوامع اروپایی است و ریشه در موضوعی عمیقتر دارد. در چند سال گذشته، اروپاییان با روبرو شدن با حملات تروریستی، اسرائیل را به عنوان کشوری که با چالشهای مشابهی روبرو است، میبینند و احساس میکنند که با آن در جبهه مشترکی قرار دارند.
همانطور که دامیر ماروسیچ، همکار ارشد شورای آتلانتیک در مقاله اخیر خود با عنوان "بین بروکسل و بیت المقدس" عنوان کرده است، این دو درک متفاوتی از تاریخ و معنای جنگ جهانی دوم و هولوکاست دارند. اروپا پس از بلایای جنگ جهانی دوم خواستار همکاری، حکمرانی تکنوکراتیک و گذر از دولت ملی است. اما این جنگ برای اسرائیل تداعی گر این است که سرنوشت غم انگیز یهودیان در اروپا آنها را ترغیب کرد تا بر ناتوانی تاریخی خود غلبه کنند و یک ملت قدرتمند با پشتیبانی مرزها و ارتش قدرتمند بسازند. اروپاییها طی دهههای گذشته اقدام به یکپارچه سازی قارهی خود کردند و قرار بود که قرن ۲۱ را اداره کنند. بنابراین، بر مبنای همین مدل در راستای مسئلهی فلسطین و اسرائیل گام برداشتند. اما شرایط آن طور که اروپاییها میخواستند، پیش نرفت.
پانزده سال پیش، برای ناظران امری عادی بود که به اسرائیل دربارهی انزوای بین المللی اش در صورتی که نتواند مسئلهی فلسطین را به صورت صلح آمیز حل کند، هشدار بدهند. اما این پیش بینیها عملی نشد و الان اسرائیل روابط گستردهای با اروپا و ایالات متحده و حتی کشورهای دیگر همچون هند، روسیه و کشورهای آفریقایی دارد. در حالیکه هنوز مسئلهی فلسطین را حل نکرده است. در همین حال، سیاستمداران اصلی اتحادیه اروپا با توجه به بروز حملات تروریستی، نگرانیهای هویت و مهاجرت از ناکارآمدی مرزهای فعلی در اروپا ابراز تاسف میکنند. در این شرایط احزاب چپ میانه مانند حزب سوسیالیست فرانسه یا حزب سوسیال دموکرات آلمان در حال سقوط آزاد هستند. بنابراین، اروپاییها مدل پیشنهادی خود را زیر سوال برده اند. در پایان باید گفت که رهبران اروپایی اکنون خواستار اتحادیه اروپا ژئوپلیتیک برای صحبت با زبان قدرت هستند و در این شرایط ممکن است که جهان به سمت مدل اورشلیم متمایل شود.