داریوش ارجمند : من مردهشور نیستم!/ همه را بیچاره کردهاند
من با خیلی از کسانی که با این تهیهکنندهای که در زندان است کار میکردند، صحبت کردم، میگفتند "به ما چه مربوط است از کجا درآورده است! ما مردهشوریم"! بنده چنین اعتقادی ندارم و مردهشور نیستم!
هنوز هم در لابهلای صحبتهایش حرف از سریال "امام علی(ع)" و نقش "مالک اشتر" به میان میآورد؛ وقتی که میگوید "سالها کافه نرفتم که شأن این نقش و جایگاه مهم نگه داشته شود."، همیشه دغدغهاش شرافت بازیگری و هنرمندی است در حالی که بسیاری این شأن را زیر پا میگذارند.
بیشتر از سینما مردم با سریالهایش خاطره دارند؛ او در تیرماه سال 1392 نشان درجهیک فرهنگ و هنر دریافت کرد. ارجمند علاوه بر بازیگری، از سال 1382 تا سال 1389 بهعنوان مجری با مجموعه تلویزیونی "طلوع ماه" بهتهیهکنندگی رضا خوشدل راد همکاری کرد. او را در ایامِ ماه مبارک رمضان با شخصیتِ اول سریال "یاور" شبکه سه دیدیم.
مثل گذشته پُرکار نیست چون بهقولِ خودش، فیلمنامهها آن حالوهوای گذشته را ندارد. پیشنهادهای دیگر در نمایشخانگی و مدیومهای دیگر دارد آنها را هم نپذیرفته چون آن شرایط محتوایی درست و اصولی را نداشته است.
او در جریانِ این گفتوگو بارها به تأثیرگذار بودن تلویزیون اشاره کرد که سهم بسزایی در پایین آمدن یا بالا رفتن ذائقههای مخاطب دارد.
ارجمند میگوید: باید تلویزیون بهگونهای سریال بسازد یا برنامه که توجه همگان را جلب کند. آن دوران یادم نمیرود که برنامه علمی "طلوع ماه" را اجرا میکردم هنوز که هنوز است از کانادا، انگلیس و استرالیا تماس میگیرند و سیدی آن برنامهها را میخواهند. الآن برنامههایی که ساخته میشود منهای چند برنامه، حرف اساسی و تأثیرگذاری ندارند.
با او درباره "یاور" و انتقادهایی که به این سریال و شخصیت وارد شد و کارهای نمایش خانگی و سریالهای تلویزیون گفتوگو کردیم که خواندنی است:
یاور میخواست عدالت را یادآوری کند/ رفتار آقازادگی نداشته باشند
* یکی از اتفاقات جالبی که در سریال "یاور" دیدیم و البته دربارهاش مطلبی هم نوشتیم بحث حقگویی و حقطلبی بود که "یاور" هرکاری میکرد تا حق پایمال نشود حتی اگر به ضررِ خودش و خانوادهاش تمام شود. این رفتار پسندیده امروز در میان برخی از مسئولان ما که الگوهای جامعهاند دیده نمیشود و این بحث آقازاده سیاسی را به میان میآورند. نظر شما در این باره چیست؟
واقعاً فیلمنامه آقای مطلبی بسیار جامع بود و من لذت بردم. ایشان خیلی از مسائل اجتماعی را موشکافانه میشناسند و مینویسند. به همه پیچ و خمها آگاهاند؛ واقعاً خوشحال بودم که نقش "یاور" را به من سپردند. این پنجمین کاری بود که با ایشان کار کردم و برایم لذتبخش بود.
* کرونا هم البته محدودیتها و سختیهایی را جلویِ روی شما قرار داده بود که در جای خودش ریسک هم بود؛ قبول دارید؟
همهمان ریسک کردیم واقعاً. اینکه مدت محدودی داشتیم که کار به ماه رمضان برسد. در گروه ما چند نفری کرونا گرفتند و واقعاً خیلی خطرناک بود. این جمله را بارها گفتهام که آقای مطلبی آنقدر زیبا مینویسد که نمیشود این زیباییها را پرت و پلا بازی کرد. شخصیت "یاور" چند وجهی بود که همهجا در مسیر اخلاق و عدالت حرکت میکرد. شما از حقطلبی یاور گفتید که در هنگامِ ایفای نقش آرزو کردم همه افراد سالخورده ما کار از دستشان برمیآید دریغ نکنند و همچنین رفتار آقازادگی نداشته باشند.
نباید آدمِ متضادی باشم/ مردم مرا به خانههایشان راه میدهند
* جالب است که این روزها صحبتی از شما شنیدم که گفته بودید به خاطر اینکه نقش مالک اشتر را بازی کردید کافه نمیرفتید و کلی محدویت برای این نقش قائل بودید. چرا این اتفاق را کمتر در این روزها میبینیم؟
ما موقعی دچار مشکل میشویم که دچار تضاد میشویم. من میآیم در فیلمی راجع به خانواده، دوست و زن و بچه شعار میدهم، نمیتوانم متجاوز به حقوق خانواده دیگران باشم. اگر این تضاد به وجود آید، فاتحه منِ بازیگر خوانده است. من میآیم در فیلم دیگری میگویم اعتیاد بد است و خودم دائم در چرتزدن باشم چطور میتوانم این حرف را به مردم بقبولانم. بنابراین در همه کارهایم این محدودیت را برای خودم دارم به این خاطر که من در خانههای مردم میروم و مردم مرا در خانههایشان میبینند. فکر میکنم هنرپیشه تلویزیون نه سینما، محرمِ خانوادهها است؛ در این حرفه پول و فکر نباید تو را فریب دهد.
برای من شرافت هنر و بازیگری مهمتر است!
* شاید اگر خودتان اعتقادی به این مسیر نداشتید الان شما هم جزو بازیگرانی بودید که پیام بازرگانی بازی میکردید...
نمیشود آنطور بود و البته من ایرادی نمیگیرم چرا برخی اینطوریاند. به هر حال پول چیز بدی نیست اما اخلاقی بهدست آوردن و برای آن زحمت کشیدن مهم است. حالا برخی مجبورند در تبلیغات کارهای عجیب و غریب کنند، من عیب نمیدانم؛ همیشه میگویم من این کار را نمیکنم. چون برایم شرافت هنر، بازیگری و سینما مهمتر از پول درآوردن است.
در کجا شخصیتپردازی میبینید
* جایی هم گفته بودید ما را زود قضاوت میکنند و نمیگذارند سریال "یاور" قصهاش را پیش ببرد؛ این اتفاق البته درباره ترویج چند همسری افتاد که برخی خیلی زود گفتند این سریال ترویج چند همسری میدهد؛ نظرشما درباره بازتابها و انتقادها چه بود؟
ملت ما مردم عجولیاند. در همه چیزها همیشه همینطوری است. دو کلام اول را میشنوند یا مرید آن فرد و گفته میشوند یا دشمنش؛ معمولاً به هنگام تماشای فیلم هم زود قضاوت میکنند و با سعه صدر، منتظر نمیمانند که شخصیتها به کجا میرسند، قصه و داستان چیست. من آقای مطلبی نویسنده سریال را خوب میشناسم و به کارنامهشان آگاهم؛ ایشان در این سریال چند مرد و چند زن با همه نوسانات و مشکلات و اتفاقات طبیعی زندگی معرفی کردند. وقتی به سریالهای تلویزیون نگاه میکنیم این نوع شخصیتپردازی و نوعِ زندگی نمیبینیم. البته ایشان نقدی بر شخصیت این آدمها هم داشتند چون آدمها کامل نیستند؛ آدمهای کامل فقط معصومیناند.
یاور یا حشمت فردوس؟
* یک سؤالی که بسیاری از مخاطبین داشتند؛ این بود. داریوش ارجمند یاور را بیشتر دوست دارد یا حشمت فردوس؟
هر دوی این شخصیتها خوباند؛ یاور یک مقداری تربیت یافتهتر و ثیقل داده شدهتر است. دلیل آن در خود سریال موجود است؛ میگویند بگو با چه کسی دوستی، تا بگویم تو کیستی! کسی مثل شهمیرزادی در قصه اتفاقات جالبی را رقم میزند. رفاقت این دو کلی درسآموز است؛ پول جمع میکند تا رفیقش یاور صاحب مغازه شود تا بتواند با دخترِ مورد علاقهاش ازدواج کند. این رفاقتها الان کم است و این سریال میخواست تلنگری بزند.
دوست داشتم وقتی در لباس مالک اشتر بودم "دکتر علی شریعتی" آنجا بود
* میدانیم شخصیتی مثل حشمت فردوس یا یاور به شخصیت شما نزدیک نیست؛ این سؤال را بسیاری از بازیگران دیگر هم جواب دادهاند که در کل این سالهای نقشآفرینی، آیا نقشی بوده که داریوش ارجمند، داریوش ارجمند را در آن نقش ایفا کند؟
هیچکدام. منتها زمینه بازی کردن در خودِ من متفاوت بوده است. مثلاً در سریال امام علی، اعتقادات من خیلی اهمیت داشت. من آن موقع این نقش را ایفا میکردم یکی از آرزوهایم بود که آقای دکتر شریعتی استاد من سر صحنه بودند و من را در آن لباس میدیدند. چرا که با هم راجع به علی بن ابیطالب، مالک اشتر و ابوذر غفاری خیلی صحبت کرده بودیم.
در سریال "ستایش" هم جالب است بسیاری میآمدند و میگفتند شما را مثلِ عمو، پدربزرگ یا بقیه آشنایانمان دیدهایم. به گفته بازیگر آمریکایی هرکس بیشتر زندگی کرده باشد بیشتر میتواند بازیگری کند. برخی متأسفانه به این شناخت در ایفای نقش رسیدهاند و میبینید که آن شخصیتپردازی درست اتفاق نمیافتد. از دو دانشجوی این قصه خوشم آمد برای اینکه شکل دوره دانشجویی ما نبودند. این تفاوت و طبیعتِ دانشجویی را درست نشان دادند.
*کدام بازیگران سریال "یاور" بهنظرتان خوب نقش ایفا کردند؟
من در این سریال بازی محمد حاتمی را تحسین کردم که بازیگر توانایی است یا علی باقری که نقش جابر را بازی کرد. انتخابهای ناجوری هم وجود داشت که گفتنی نیست. درباره سؤال قبلیتان که گفتید کاراکتری شبیه به خودتان بوده باید بگویم قرار نیست کسی در بازیگری و سینما شبیه هم باشد من قرار است آدمی که شبیه به من نیست را بازی کنم.
* شما با این همه سال تجربه، مشکل سریالهای تلویزیون را کجا میبینید که بسیاری از آنها نمیتوانند مثلِ گذشته مخاطبپسند و جذاب باشند؟
عدم شناخت جامعه و مردم. ذائقه مردم را تغییر دادیم و تلویزیون در این مقوله بسیار سهم دارد چه در بالا بردن و چه پایین آمدن؛ برخی از این سریالها چهار جملهای که به دردِ جامعه بخورد از آن درنمیآید. عمدتاً برای گذرانِ زندگی و خنداندنِ بیخودی متولد میشوند. واقعاً بسیاری از اینها کمدی و طنز نیست. طنز ما شده مسخره کردن، کمدی ما دلقکبازی و تراژدیهایمان فقط آه و ناله دارد. هیچ کدام سر جای خودش نیست.
من مردهشور نیستم!/ همه را بیچاره کردهاند
* بسیاری از قدیمیهای این عرصه مشکل امروز پایین آمدن ذائقه و مشکلات سریالهای تلویزیون را در محتوای بد و دستمزدهای بالایِ نمایشخانگی میدانند که به یک معضلی تبدیل شده است. نظر شما در این باره چیست؟
این موضوع که همه را بیچاره کرده است. یعنی که فکر نکنیم این پولی که میآید از کجا آمده است. من با خیلیها صحبت کردم؛ کسانی که با این تهیهکنندهای که در زندان است یا آزاد شده، کار میکردند؛ میگفتند به ما چه مربوط است از کجا درآورده! ما مرده شوریم! بنده چنین اعتقادی ندارم و مرده شور نیستم! من باید ریشه هرچیزی را بفهمم، این پول را چطوری خرج میکنند از کجا آورده و از کجا آمده و برای چه منظوری خرج میکنند.
من بابت انتخابهایی که داشتم خیلی صدمه مادی خوردم. در 72، 73 سالگی به یک آپارتمان رسیدم؛ گلایهای از کسی ندارم، چون دوست داشتم این طوری زندگی کنم و طلبکار کسی نیستم. یک بار هم گفتم در تلویزیون گفتم نه بر اشتری سوارم، نه چو خر به زیر بارم/ نه خداوند رعیت، نه غلام شهریارم/ غم موجود و پریشانی معدوم ندارم/ نفسی میزنم آسوده و عمری به سر آرم. معنای آن یعنی آزادگی و این طوری زندگی کردم پدرم این طور به من یاد داد.
پدری مثل یاور داشتم
من هم پدری مثل یاور داشتم که سالم زندگی کرد و بسیار زحمت کشید، لقمه حرام به گلوی ما نکرده است، بهنظر افسانه میآید اما واقعاً اینطور بوده است. این فضا، خانه و زندگی و این طور گذران کردن عمر را خوب میشناسم.
منتظر فیلمنامه بعدی سعید مطلبی میمانم
* دوست دارید بعد از سریال "یاور" بهسراغ چگونه نمایشی و یا کار با کدام کارگردان بروید؟
منتظرِ فیلمنامه بعدی آقای مطلبی میمانم.
* شنیدم "ستایش4" را میخواهند بسازند؟
آن کار هم جا دارد، میتواند باز هم باشد اما خودشان گفتهاند تمام شده است.