|
کد‌خبر: 201621

حسین شریعتمداری: مسئولان کلیدی دولت باید برای بازخواست به مراجع قضایی معرفی شوند | آنها صلاحیت لازم برای کاندیداتوری را ندارند

حسین شریعتمداری نوشت: جای این سؤال است که دست‌اندر‌کاران و مسئولان کلیدی دولت باید برای بازخواست به مراجع قضایی و مراکز بازرسی معرفی شوند و یا برای ثبت‌نام به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری به وزارت کشور مراجعه کنند؟! آقایان با کدام رو! خود را نامزد ریاست جمهوری کرده‌اند؟

حسین شریعتمداری، مدیرمسئول کیهان در یادداشتی با عنوان « اینجا صف نامزدهاست اشتباه نیامده‌اید؟!» نوشت: این روزها ثبت‌نام برخی از نامزدهای ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ تعجب آمیخته به پرسش افکار عمومی را در پی ‌داشته است. یادداشت پیش‌روی سخنی در این خصوص است؛

۱- نیم‌نگاهی به عملکرد ۸ ساله دولت آقای روحانی بیندازید! چه بلایی را می‌توانید نام ببرید که می‌توانستند بر سر کشور بیاورند و نیاورده‌اند؟!

گرانی افسار‌گسیخته کالا و خدمات مورد نیاز مردم. چوب حراج به بیت‌المال و تعطیلی صدها کارخانه و مراکز تولید. کاهش ده‌ها برابری و نزدیک به سقوط ارزش پول ملی. سرازیر کردن ۳۰ میلیارد دلار ارز و ۶۰ تن طلا به حلقوم مفسدان و رانتخواران. افزایش ۸ برابری قیمت مسکن و افتخار وزیر مسکن که حتی یک مسکن هم نساخته است! تنزل ۶ رتبه‌ای اقتصاد کشور از هجدهمین رتبه در اقتصاد دنیا. شکستن رکورد‌های تورم، رکود و ضریب جینی و گسترش فقر و بیکاری و فاصله طبقاتی. تاسیسات هسته‌ای کشور را به مرز نابودی کشاندند و پیشرفت هسته‌ای را متوقف کردند. قرار بود در مذاکرات هسته‌ای تحریم‌ها را لغو کنند ولی نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد بلکه به علت نابلدی، نفوذ عوامل دشمن و گرایش به سازش، صدها تحریم دیگر نیز به آن اضافه کردند. نقدینگی را که می‌توانست و باید روانه عرصه تولید شده و باعث کسب و کار شود، از ۴۳۰ هزار میلیارد تومان به ۳۷۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش دادند و تولید و کسب و کار را با رکود شدید و بی‌سابقه (و نه کم‌سابقه) رو‌به‌رو کردند. کشور را از خودکفایی در تولید گندم و گوشت قرمز و گوشت مرغ به واردات این اقلام ضروری و معیشتی مردم کشاندند. با دیپلماسی انفعالی، راه را برای باج‌خواهی دشمنان باز کردند و امنیت و اقتدار کشور را به مخاطره ‌انداختند که اگر غیرت و قدرت و مقاومت سلحشوران سپاه و ارتش نبود کشور را به باد فنا داده بودند و طرفه آنکه اقتدار نظامی را مانع دیپلماسی انفعالی خود نیز می‌دانستند و آقای ظریف اقدامات غرورآفرین و عزت‌بخش سردار دل‌ها را با سیاست خارجی دولت در تضاد معرفی می‌کرد! فساد اقتصادی برخی از افراد نزدیک به دولتمردان. تاراج بیت‌المال به بهانه خصوصی‌سازی. به‌کارگیری اعضای ستاد انتخاباتی در پست‌های کلیدی و فاجعه‌ای که به بار آوردند. حقوق‌های نجومی در کنار تنگدستی کارمندان و کارگران و... ده‌ها و شاید صدها نمونه دیگر از این دست.

اکنون کلاه خود را قاضی کنید و بفرمایید کدام‌یک از موارد فوق که فقط مشتی از خروارها و ‌اندکی از بسیارهاست، واقعیت ندارد؟!

۲- دولت و همراهانش در تبلیغات انتخاباتی شعار می‌دادند که فقط ۳۰ درصد مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌هاست و ۷۰ درصد آن ناشی از سوءمدیریت است و آقای روحانی قسم جلاله می‌خورد که اگر مشکلات راه‌حل نداشت کاندیدا نمی‌شدم! ولی بعدها که نابلدی و ناکارآمدی دولت در مقابله با مشکلات اقتصادی آشکار شد، حتی آب خوردن مردم را هم به تحریم‌ها نسبت دادند! حالا به نمونه‌های زیر که بازهم فقط ‌اندکی از بسیارهاست توجه کنید و سپس در این باره به قضاوت بنشینید که کدام‌یک از این موارد به تحریم‌ها مرتبط بوده و هست؟!

حذف کارت سوخت که قاچاق بیش از ۱۴۰ هزار میلیارد تومان بنزین را به دنبال داشت! ثابت نگاه داشتن قیمت بنزین طی ۴ سال و افزایش ناگهانی و سه برابری آن‌که شوک شدید اقتصادی و امنیتی را درپی داشت‌!

غارت -‌بخوانید دزدی- ده‌ها هزار میلیارد تومانی از بیت‌المال در واگذاری شرکت‌ها و کارخانجات دولتی! حذف سامانه‌های شفاف‌ساز نظیر سامانه شبنم و ایران‌کد و باز کردن مسیر قاچاق کالا از داخل به خارج و از خارج به داخل کشور که ضربه شدید و خسارت‌آفرین چندصدهزار میلیارد تومانی به بار آورد و جلوگیری از رونق تولید و کسب و کار کمترین نتیجه آن بوده و هست! بی‌توجهی مشکوک به حوزه‌های تولید مسکن و مانع‌تراشی برای شرکت‌های دانش‌بنیان، رونق کشاورزی، صنایع خودرو و لوازم خانگی که توجه به آنها می‌توانست صدها هزار شغل ایجاد کند و از بیکاری خیل عظیم کارکنان و کارگران جلوگیری کند. رشد بادکنکی بورس و جلب سرمایه‌های مردم و سپس سقوط فاحش آن و خسارت فراوان سهامداران، فرار مالیاتی چند ده هزار میلیارد تومانی. بی‌توجهی به اقتصاد زیرزمینی و معاملات بازار سیاه که صدها هزار میلیارد تومان خسارت به دنبال داشت. خودداری از اصلاح نظام بانکی و سرازیر شدن نقدینگی‌ها به بانک‌ها از یک‌سو و پدیده پلشت بدهکاران کلان بانکی از سوی دیگر که در صورت اصلاح نظام بانکی سرمایه‌ها به تولید می‌رفت و دست بدهکاران کلان بانکی از بیت‌المال کوتاه می‌شد و هزاران هزار میلیارد تومان به جای رونق تولید و کسب و کار به تورم افسار‌گسیخته دامن نمی‌زد. دپوی چهار میلیون تن کالای اساسی در گمرکات و بنادر با انگیزه پلید افزایش سرسام‌آور قیمت‌ها. احتکار صدها هزار تن میوه و برنج و روغن. به‌کار‌گیری افراد ناتوان و بعضاً آلوده به فساد در مسئولیت‌ها و...

کدام یک از موارد فوق کمترین ارتباطی با تحریم‌ها دارد؟! و اگر دولت کارآمد بود و حل مشکلات مردم را در برنامه کاری خود داشت کدامیک از این مشکلات ویرانگر به آسانی قابل حل نبود؟!

۳- به قول برادر و همکار عزیزم آقای محمد ایمانی؛ می‌شود به موضوع هفت‌تپه‌ها و صدها تپه‌آبادی که ویران شد، فراتر از معضل «رانت» هم نگاه کرد؛ از زاویه‌ای که مدیر شبکه فاسد آمد‌نیوز هنگام حضور در اروپا (تحت‌الحمایه سرویس‌های جاسوسی) عنوان کرد. روح‌الله زم، سال 97 در گفت‌‌و‌گو با یکی از شبکه‌‌های ضدانقلاب، تحلیل ضدامنیتی کار‌فرمایان خود درباره انتخابات سال 96 را این گونه بازگو می‌کند: «ما در انتخابات تحلیل داشتیم. این جوری نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاح‌‌طلبیم، یا عاشق روحانی هستیم. مجموعه ما، تحلیل امنیتی داشت. می‌خواهم بازش نکنم تا قضایای دیگر اتفاق بیفتد تا بنشینیم و مفصل‌‌تر با هم صحبت بکنیم. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سرکار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، الان بود؟ این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟ ما براساس تحلیل امنیتی... (مجری: می‌‌شود این طور تعبیر کرد که شما خواستید روحانی بیاید، تضاد درونی حاکمیت و عدم تدبیر و مدیریت روحانی، سبب این بشود که مردم معترض شوند؟ تدبیر شما این بود؟) می‌‌شود این ‌جوری هم تعبیر کرد و یکسری سناریوها را کنارش گذاشت. با توجه به شرایط سیاسی داخلی و خارجی، ما به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت سر یک فردی مثل روحانی. ما شیفته و دلباخته کسی نبودیم. من همین الان هم از کاری که آمد‌نیوز در انتخابات 96 کرد، دفاع می‌کنم. چون ما با تحلیل این کار را کردیم. کشور باید به نقطه جوش می‌‌رسید و اگر آدمی مثل رئیسی یا قالیباف سر‌کار می‌‌آمد، کار به نقطه جوش نمی‌‌رسید. آن وقت روند چهل سال ادامه پیدا می‌‌کرد».

۴- اکنون با توجه به کارنامه دولت که به مواردی از آن -‌فقط به عنوان نمونه- اشاره شد، جای این سؤال است که دست‌اندر‌کاران و مسئولان کلیدی دولت باید برای بازخواست به مراجع قضایی و مراکز بازرسی معرفی شوند و یا برای ثبت‌نام به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری به وزارت کشور مراجعه کنند؟! آقایان با کدام رو! خود را نامزد ریاست جمهوری کرده‌اند؟! ...

پیرامون سکوت مسئولان و دست‌اندرکاران پست‌های کلیدی و حساس دولت کنونی -و نه همه آنها- در مقابل پلشتی‌های یاد‌شده، سه حالت و احتمال قابل تصور است. بخوانید!

الف: احتمال اول آنکه با همه ناهنجاری‌ها و مشکلاتی که دولت در آنها نقش داشته است موافق بوده و همراهی کرده‌اند! در این صورت صلاحیت لازم برای کاندیداتوری را ندارند.

ب: احتمال دوم اینکه نمی‌دانسته‌اند چه اتفاقات ناگواری در حال انجام و وقوع است! در این حالت نیز به علت ناتوانی در تشخیص مسائل مهم و سرنوشت‌ساز کشور‌، شایسته نامزدی برای ریاست جمهوری نیستند!

ج: و حالت سوم اینکه از مشکلات و ناهنجاری‌های پدید آمده و فشار سنگین ناشی از آن بر مردم با خبر بوده‌اند ولی ملاحظات حزبی و گروهی و حفظ پست و جایگاه مانع از انتقاد و اعتراض و علت سکوت و بی‌تفاوتی آنها بوده است! که در این حالت باید پرسید، وقتی اینگونه ملاحظات مانع حق‌گویی آنها بوده است چه تضمینی هست که در مقابل فشار‌های خارجی و یا مافیای اقتصادی تن به سازش ندهند؟!

و بالاخره، در این باره بازهم گفتنی‌هایی هست که به بعد موکول می‌کنیم.

 
 

 

source: انتخاب