دعوای ضرغامی و احمدینژاد به دفتر رهبری کشیده شد
ضرغامی گفت: آقای احمدینژاد حتماً اشکالات اجرایی هم دارد. زمانی که رئیس سازمان صدا و سیما بودم با احمدینژاد میدانید چقدر درگیر بودم؟ دعواهای ما را دفتر رهبری حل کرد. ما را مثل متهم نشاندند، جمع بندی کردند و گفتند 50 درصد طرف احمدینژاد حق است و 50 درصد طرف ضرغامی.
عزت الله ضرغامی در گفت و گویی به تفاوتهای خود با احمدینژاد پرداخت که در ادامه بخشی از این مصاحبه را میخوانید:
*میدانید که آقای احمدینژاد هم شعار عدالت میداد یعنی آقای احمدینژاد هم مباحث عدالت را مطرح میکرد اما در برخی موارد در عمل نتوانست در این زمینه کاری کند، شما چه تضمینی دارید که اینکار را انجام میدهید؟ و بعد اینکه، شما میفرمایید بعضی مدارس غیرانتفاعی الان گران میگیرند، مثلاً به نظر شما مدارس غیرانتفاعی چقدر باید بگیرند تا آموزش و پرورش عادلانه شود؟ هر رقمی که بگویید، مثلاً بگویید 5 میلیون تومان، باز هم به هرحال وقتی بحث پول مطرح است،کسی که پول بیشتر دارد سطح بیشتری از خدمات دریافت می کند. این عادلانه است؟ نسبت به اصل این موضوع چه تحلیلی دارید؟ بد میدانید؟ خوب میدانید؟
آقای ضرغامی: درباره بخش اول سوالتان که بعضی این شعار را دادند ولی نتوانستند عمل کنند حرف درستی است، اولاً در بسیاری از این حوزه ها که مقام معظم رهبری هم در سخنانشان تأکید کردند، اجمالا یک سری راه حل ها مشخص است، اما توان اجرای آن در برخی مدیران نیست. یعنی در میان نیروهای انقلابی و عدالتخواه هم –حالا ما در نیروهای لیبرال و طرفدار سرمایهداری را کاری نداریم- در بسیاری از بحثهای اقتصادی، راه حلهای خوبی میدهند، اما توان اجرای آن در هر کسی نیست. البته بخشی از آن هم باز میگردد به تعارض منافع. یعنی فردی که میخواهد این را انجام دهد، خودش گرفتار است. این اوّل باز میگردد به شخص رئیس جمهور و بعد آدمهایی که با او کار میکنند.
اگر من آدمهایی را آوردم که دارای تعارض منافع بودند، مثلاً فردی در وزارت بهداشت و درمان مدیر کل دارو است، اما چون خودش شرکت دارد و خرید و فروش و واردات و صادرات دارد نمیتواند خوب تصمیم بگیرد، بنابراین موضوع هیچگاه حل نمیشود. حتماً ضرغامی چون مشکل خودش را حل کرده میتواند آدمهایی را به کار بگیرد که دچار تعارض منافع نشوند. اتفاقاً یکی از ویژگیهای مستقل بودن همین است که ضرغامی میگردد و بهترین آدم را پیدا میکند. اگر ضرغامی وامدار جریانهای سیاسی باشد، آنوقت باید نگاه کند ببیند پدرخواندهها چه میگویند. راهش را هم خوب بلدند؛ آنقدر خوب بلدند! مثلاً میگویند که آی پسر فلانی فلان جا درس خوانده و متخصص این کار است و چنان چفت و بستش را ردیف میکنند بعد نگاه میکنید میبینید همانهایی که تعارض منافع دارند، کشور را اداره میکنند.
پس یکی از راهکارهای اجرای قانون این است که مجری تعارض منافع نداشته باشد. اما اینکه میگویید مشخصاً چه کار کنیم با این مدارس؛ من پاسخ شما را دادم. یک موقع مدارس غیرانتفاعی در حد تلورانسی که تعریف میشود، حالا مثلاً شهریه بشود پنج میلیون یا 10 میلیون یا 12 میلیون که اینها به عوامل مختلف در زمان ثبتنام مثل تورم و ... بستگی دارد و من نمیخواهم الان وارد این موضوع بشوم، اما منطق این مسئله روشن است آقای عبداللهی. یک مدرسه باید با یک حساب و کتاب روشن و سرویسهای فرهنگی و تربیتی که میدهد مشخص کند که چقدر باشد شهریه دریافت کند. اگر اینطور شد، بله تعداد این مدارس و مشارکت مردم هم بیشتر میشود. وقتی مشارکت مردم بیشتر شد، اتفاقاً در کمک به آموزش و پرورش حتی بسیاری از مدارس دولتی هم میتوانند با سرویس های بهتری دانش آموزان را تربیت کنند.
*میخواهید ادبیاتتان شبیه آقای احمدینژاد سال 84 باشد؟
اصلاً احمدینژاد شبیه من است؛ ضرغامی ضرغامیه؛ من ترسی ندارم.
* شما دنبال بهرهجویی از بدنه اجتماعی آقای احمدینژاد هستید؟
اگر آن چیزی که شخصاً اعتقاد دارم را بتوانم بیان کنم، همانی است که مردم می خواهند حالا اگر آقای احمدی نژاد هم بخشی از آن را گفته، آقای خاتمی هم بخشی را گفته، آقای موسوی هم بخشی را گفته؛ روحانی نه، او هیچ حرف درست و حسابی ندارد. من تکلیفم را روشن کنم که من روحانی نیستم. من میگویم هر کسی با بخشی از کارهای خوب من هماهنگ است از آن به نیکی یاد میکنیم، مثلاً می گوییم خدا رحمت کند آقای هاشمی چنین کاری کرد. حالا اگر راجع به آقای احمدینژاد منصفانه برخورد میکنیم، گناه است، نگوییم؟ بسیاری از کسانی که با احمدی نژاد مخالفند، به خاطر کارهای خوب احمدی نژاد منتقد او هستند نه به خاطرکارهای بدش. شما فکر میکنید اگر آقای عباس آخوندی مخالف درجه یک آقای احمدینژاد است، به خاطر کارهای بد اوست؟ نه بخاطر کارهای خوب احمدی نژاد است.
* آن مغالطه پهلوان پنبه را خب میدانید که چیست؛ شما اینجا سوال را خودتان عوض میکنید و یک سوال ضعیف طراحی میکنید که مصداق پهلوان پنبه میشود و بعد میخواهید بزنید شکستش بدهید.(خنده)
اصلاً آقای آخوندی را ولش کن؛ شما میگویید با ادبیات احمدینژاد دنبال پایگاه احمدینژاد هستید دیگر درست است؟ همین است؟
پاسخ من به شما درباره اینکه میخواهید از پایگاه اجتماعی احمدی نژاد بهره بگیرید این است که نه اصلاً، یعنی پاسخ کوتاه.
رأی من مال خودم است. بامردم حرف میزنم و مردم من را انتخاب میکنند، یکی صدبار بیاید بگوید مردم من یک جور حرف میزنم طرفداران هاشمی و احمدی نژاد به من رأی بدهند! خیر مردم زرنگ هستند ما برای مردم ارزشی قائل شویم.
*تمایز آقای ضرغامی با موضع احمدینژاد چیست؟
خب ببینید اگر من وارد این بحث بشم شاید وقتمان کفایت نکند. ببینید آقای احمدینژاد کار خوب دارد و از کارهای خوب او نه من بلکه آقا تعریف کرده است. آقا بهترین تعابیر را درباره احمدینژاد دارد، در زمانی که ایشان کارهای بسیار خوبی کرد؛ یکی از آنها مسکن مهر بود. آقای احمدینژاد حتماً اشکالات اجرایی هم دارد. زمانی که رئیس سازمان صدا و سیما بودم با احمدینژاد میدانید چقدر درگیر بودم؟ دعواهای ما را دفتر رهبری حل کرد. ما را مثل متهم نشاندند، جمع بندی کردند و گفتند 50 درصد طرف احمدینژاد حق است و 50 درصد طرف ضرغامی. یعنی دعواهای ما را دفتر رهبری حل کرد. دعواها شخصی نبود، دعوا برای همین رفتارها و عملکردها بود پس همان موقع کاری هم چنین مطلبی داشتم و هم الان که میخواهم صحبت کنم دارم.
اما ادامهی بحثم؛ در بحث اشتغال هم دو نکته داریم. یکی از مباحثی که به مردم فشار وارد میکند ناکارآمد کردن دستگاههایی است که باید کار کنند. یعنی شما میروید وزارت کشاورزی که خیلی کارها باید بکند و میبینید منفعل است. وقتی میبینید نصف کارها دست وزارت کشاورزی است و نصف دیگر دست وزارت صمت است، (وقتی شما فرماندهی یک مجموعه را زیاد میکنید اول بدبختی آن مجموعه است) در حوزه کشاورزی، چاه آب را وزارت کشاروزی میزند، بهرهبرداری آن که دنیایی از سیاستگذاری است و باید با سیاستهای کشاورزی همسان شود را دست وزارت نیرو میدهیم. من هرجا رفتم دعوای بین وزارت جهاد و نیرو را دیدم.
ضرغامی اگر بیاید تمرکز در وزارتخانههای اجرایی را در دستور کار دارد. محاسبه کردم کشاورزی اگر درست راه بیفتد 3.5 میلیون اشتغال ایجاد میکند، مسکن راه بیفتد سلامت راه بیفتد همینطور یعنی هرجا زمینه کار تولید و خدمات سازنده فراهم شود، و آزادی کسب و کار باشد تولید فراهم میشود، اشتغال درست میشود. میدانید چرا امروز درست نمیشود؟ چون ما اشتغال را بردهایم در وزارت کار؛ چه کار میکند وزارت کار؟ آنها یک لیست گذاشتند که هر کس بیاید اسمش را در لیست بنویسد! اینجوری ملت سرکار نمیروند که. باید زیرساختها درست شود.
مثلاً در حوزه مسکن؛ مسکن پیشران است و اصلاً هم به تحریم ارتباط ندارد، برنامههای مسکنم را در یک زمان تشریح کردم و الان نمیخواهم بگویم. 5-6 راه برای مسکن دارم البته یکی مسکن مهرپلاس است. چون باید تکلیفم با مسکن مهر روشن شود. یعنی همان سیاستی که در مسکن مهر بود و رهبری تأیید فرمودند و یکی از خیانتهای این دولت این بود که مقابله کرد و اجازه نداد که این طرح تکمیل شود؛ با مهر پلاس آن را تکمیل میکنم. همینجا در مصاحبه شما قول میدهم به همه صاحبان مسکن مهر که ظرف مدت کوتاهی تمام خدمات و سرویسهایی که باید در شهرکها انجام شود را انجام میدهم. کاری ندارد؛ نخواستند انجام شود. چیزی که در این کشور فراوان است زمین است. یادتان باشد در دنیا میگویند کشوری که زمین دارد، مشکل مسکن ندارد. ما زمین داریم، مصالح و فولاد، سیمان و همه را درداخل داریم...
سوم خدمات فنی مهندسی است؛ این را هم داریم. ما در دنیا نفر چهارم و پنجم در رشتههای مهندسی هستیم، آنوقت مهندسان ساختمان ما بیکار هستند. چهارم نیروی کار است که آن را هم داریم.
من از بچه ها خواستم لیست تمام رشته ها و شغل های پسین و پیشین را استخراج کنند. ما همین را راه بندازیم بخش عمدهای از اشتغال حل می شود. یک عدهای نمی خواهند.