سید محمد غرضی: سال ۹۲ جواب هاشمی را ندادم رفت دنبال روحانی
سیدمحمد غرضی داوطلب کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری با انتقاد از عملکرد دولت روحانی میگوید که در مدت زمان کوتاهی میتواند تورم را صفر کند.
نام سیدمحمد غرضی از انتخابات ۹۲ بار دیگر بر سر زبانها افتاد و نسل جوانی که او را نمیشناختند با سوابق او آشنا شدند.
غرضی هشتاد ساله علاوه بر مبارزات مسلحانه قبل از انقلاب، چند دوره وزارت، نمایندگی مجلس شورای اسلامی، عضویت در دوره اول شورای اسلامی شهر تهران، استانداری خوزستان و ریاست نظام مهندسی را نیز در کارنامه خود دارد. او از دولت شهید رجایی تا دولت هاشمی رفسنجانی، وزیر نفت و وزیر پست و تلگراف بوده و در دورههایی نیز نام او به عنوان نخستوزیر پیشنهاد و مطرح شده است.
غرضی در هیچ خط و ربط سیاسی و چارچوب خاصی نمیگنجد. خودش هم بارها گفته و در این گفتگو نیز میگوید که تحزب را قبول ندارد و به همین دلیل با شهید بهشتی بحث و اختلاف نظر داشته است.
این سیاستمدار کهنهکار که خودش میگوید با مدیران کنونی کشور یک نسل فاصله دارد، وعده میدهد که اگر رئیسجمهور بشود در مدت زمان کوتاهی میتواند تورم را صفر کند. راهکار او نیز قطع کردن دست رانتخواران است.
** گزیده گفتگو:
هرچه به آقای هاشمی میگفتیم که توسعه همراه با تورم به ضدش تبدیل میشود، قبول نمیکرد.
به محض اینکه مسئولیت پیدا کردم، تورم را صفر میکنم. شاید دهها رانتخواری قانونی وجود داشته باشد، همه را برمیگردانم. ظرف کمتر از یکی دو سال ایران به پای کشورهای اسکاندیناوی میرسد.
روحانی آمد دلار سه هزار تومانی را ۲۴ هزار تومان کرد. شماها (رسانهها) هم ساکت ماندید.ای وای بر احوال مردمی که مدافع ندارند.
به محض اینکه ارز یک نرخی شود، تورم صفر خواهد شد. ارزی که بازار، دولت، مجلس، شورای نگهبان و بانک مرکزی قبول داشته باشد.
یک بار سر سال آقای روحانی دعوت کرد. ایام جنگ عراق بود. دو دقیقه فرصت شد ایشان را ببینم. کسی نه تنها به حرفهای ما گوش نمیدهد، بلکه توجه هم نمیکند. پیغام هم نمیگیرند.
سازندگی یک روش برای اداره دولت بود. وقتی که آنها حزبش کردند، من جدا شدم. یک امضا از من است که امضای اول و در مورد سازندگی است. سازندگی وقتی که حزب شد، سرنوشتش را دیدیم.
آقای روحانی هیچ اعتباری در جامعه نداشت. آقای هاشمی خدا رحمتش کند و از سر تقصیراتش بگذرد، آقای خاتمی، آقای ناطقنوری و حاج حسن آقا پشت ایشان ایستادند.
سال ۹۲ هاشمی برای من پیغام فرستاد. میخواست به جای اینکه پشت روحانی بایستند، پشت من بایستد. میدانستم که آقای هاشمی میخواهد جریان گذشته را تکرار کند. من پاسخ ندادم، در نتیجه رفت دنبال روحانی.
آقای هاشمی در پنج مقطع با نخستوزیری من مخالفت کرد. قبل از رجایی من را به عنوان نخستوزیر معرفی کردند.
زنگنه مدیر بسیار توانمند، مطالعهگر و فارغالتحصیل دانشکده فنی است، اما با دولتهایی که کار کرده است، دولتها او را رها کردند.
با هیچ کاندیدایی دیدار نداشته و نخواهم داشت.
در مورد وزارت پست و تلگراف آیتالله منتظری ایستاد تا من را در دولت هُل داد.
صدا و سیما این عروسکها را برای من درست کرد. به من فحش دادند که چرا موبایل آوردی.
سال ۸۸ به کروبی رای دادم، چون در دعوا تند نبود.
به موسوی پیغام رساندم که اینهایی که در خیابانها هستند، سرباز شما نیستند. گوش نکرد.
بایدن هر امتیازی به ایران بدهد، در مقابلِ امتیازی است که از ایران میگیرد. برجام چه بشود و چه نشود، در اداره کشور هیچ فرقی نمیکند.
ابتدا از اینکه لطف فرمودید و وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، تشکر میکنم. سوال نخست ما این است که چه چیزی موجب شده تا مجدداً در انتخابات ریاستجمهوری اعلام کاندیداتوری کنید؟ در سال 92 در بین نامزدها حضور داشتید، اما در دوره گذشته تایید صلاحیت نشدید. این را هم بفرمایید که چرا دوره گذشته تایید صلاحیت نشدید؟
غرضی: پس از انتخابات 96، خدمت آقایان جنتی و کدخدایی در شورای نگهبان رفتم. مفصل با آنان صحبت کردم. علت عدم موفقیت شورای نگهبان در تشکیل مجالس، ریاستجمهوری و... را مطرح کردم. جلسه ما بیش از یک ساعت به طول انجامید. مخصوصاً این نکته را به آنها گفتم که وقتی قانون اساسی نوشته میشد، من با بیت حضرت امام، آیتالله منتظری و مرحوم بهشتی خیلی نزدیک بودم. بحث سر این بود که "رجل سیاسی" تعریف شود.
در آنجا این نظر مطرح شد که رجال شخصیتهایی هستند که خودشان عقبه اجتماعی داشته باشند. اگر کسی عقبه اجتماعی اجارهای داشته باشد، رجل نیست. شما اشتباه میکنید که به تکیهگاهی مانند احزاب و گروهها استمداد میکنید. آنها آدمهای خودشان را معرفی میکنند. برای شما احراز میشود رجل سیاسی هستند، اما چون متعهد به عقبه اجتماعی خود نیستند و متعهد به عقبه سیاسی مصنوعی خودشان هستند، به جای اینکه حقوق عامه را رعایت کنند، حقوق خاصه را مورد توجه قرار میدهند.
بیش از 60 سال است که با آیتالله جنتی آشنایی دارم. با ایشان همشهری هستم. با هم زندگی کرده و انقلاب را سربازی کردهایم. همچنین با ایشان در خصوص اینکه چرا قوانین به جای اینکه حقوق عمومی را رعایت کنند، به حامی رانتخوارها تبدیل شدهاند، صحبت کردیم.
من با شورای نگهبان از دوره آیتالله صافی گلپایگانی تاکنون مکاتبات و مذاکرات بسیاری داشتهام. بیست سال به شورای نگهبان هشدار میدادم که بودجهها تورمی است. تورم باعث میشود مردم جامعه منتفع نشود، بلکه جیبشان خالی میشود. در مقابل گروههای امتیازطلب جیبشان پر میشود، بدون اینکه کاری کرده باشند. بیست سال صحبت کردم و نتیجه نداد.
تا اینکه دولت قبلی (احمدینژاد) تشکیل شد. وقتی دلار هزار تومانی، 3 هزار تومان شد، آقای جنتی کمکم متقاعد شد و عنوان کرد بودجه تورمی، حقوق عامه را رعایت نمیکند.
** هاشمی قبول نمیکرد که توسعه با تورم به ضدش تبدیل میشود
چند سال طول کشید تا با حقوقدانان شورای نگهبان بحث کردم که تورم ضدتوسعه است. خدا رحمتش کند آقای هاشمی، هرچه به او میگفتیم که توسعه همراه با تورم به ضدش تبدیل میشود، قبول نمیکرد. کمکم توانستم این حرفم را جا بیاندازم که آقای جنتی! یک شهر یک نرخ. چرا چند نرخی ارز را تصویب میکنید؟ بالاخره در سال 99 اعلام کردند که ارز باید یک نرخی باشد.
از ابتدای عمرم تاکنون دنبال مسائل ملی، حقوقی و مردم دویدم. چرا کشور به این ثروتمندی، معیشت مردم دچار گرفتاری است؟ برای این موضوع راه حل دارم. به محض اینکه مسئولیت پیدا کردم، تورم را صفر میکنم. شاید دهها رانتخواری قانونی وجود داشته باشد، همه را برمیگردانم. ظرف کمتر از یکی دو سال ایران به پای کشورهای اسکاندیناوی میرسد.
ما در دهههای شصت و هفتاد کشور را اداره کردیم. من وزیر نفت بودم. درآمد دولت در 15 سال (از 60 تا 75)، سالی 10 میلیارد دلار بود. در آن سالها رضایت مردم را جلب کردیم. نرخها نسبتاً قابل قبول بود؛ به خصوص مواد غذایی. 16 سال است که این دولتها، 600 میلیارد دلار درآمد داشتند، مابهالتفاوتش کجاست؟ در جیب رانتخوارها و ستادهای بینام چپ و راست و اصلاحطلب و اصولگراست.
5 هزار نفر از فرزندان مدیران کشور در آمریکا هستند. هر کدام میلیونها دلار برداشتند و بردند. این 20 میلیون نفری که هیچ ارتباطی با دولت ندارند، نه کارگر هستند، نه بیمه دارند، نه شغلی دارند و به اصطلاح ما اصفهانیها خوشنشین هستند، وقتی نان گران میشود، چه خاکی بر سرشان کنند؟
اینها دولت هستند؟ اینها منصوب رانتخوارها هستند. به همین دلیل ما با فریاد میگوییم که حقوق عامه بر حقوق خاصه ترجیح دارد. فقه شیعه هزار سال بابت این موضوع جنگیده است. فقه شیعه همیشه حقوق عامه را بر حقوق خاصه ترجیح داده است. چرا شما دولت را تقویت میکنید تا امتیازهای مردم را مصادره کند؟ اینها حرفهای ماست. خوشبختانه در هشتاد سالی که از من گذشته، بیش از 70 سالش در همین زمینهها بوده و شواهد و اتفاقاتی که افتاده همه این مطالب را تایید میکند.
انقلاب و کشور سر جایش است. این دولتها از مشروطه تا به امروز هیچ کدام توانایی جلب رضایت مردم را نداشتند. به همین دلیل مردم به دولتها پشت کردند. اما کشور سر جای خودش است. ایران به صورت یک قدرت سرزمینی، سیاسی و اقتصادی سالهای سال باقی خواهد ماند و جمهوری اسلامی سر جای خود خواهد بود. البته مدیران و تشکیلات سیاسی و رانتخواران همه حذف خواهند شد.
** دلیل عدم تایید صلاحیت در انتخابات 96
نفرمودید که چرا شما را در سال 96 تایید صلاحیت نکردند.
غرض: من که سوال نکردم. آنها کار خودشان را انجام میدهند، من هم کار خودم را انجام میدهم، اما یک بار خبرنگاری از آقای کدخدایی این موضوع را پرسید و او پاسخ داد که شورای نگهبان در سال 92 رای داد (تایید صلاحیت کرد)، اما در سال 96 ترکیبش عوض شد و رای نداد.
من هرگز دنبال کارهای شخصی نمیروم. 5 مرتبه حضرت امام بنده را به عنوان نخستوزیر معرفی کردند، اما هر بار حزب جمهوری اسلامی مخالفت کرد. خوب است که این چهل سال بررسی و دیده شود که آیا احزاب، گروهها، اشخاص و سلبریتیها به دردشان خوردند؟ ملت به دردشان میخورد.
آقای کدخدایی به افرادی که قبلاً ردصلاحیت شدند، توصیه کردند که دوباره ثبتنام نکنند. شما توجهی به این توصیه ندارید؟
غرضی: جواب دادم. در دهههای بیست، سی، چهل و پنجاه که شورای نگهبان نبود، ملت مبارزه میکرد، ما هم جزو سربازان مبارزه بودیم. الان شورای نگهبان کار خودش را بکند، من هم کار خودم را میکنم. حمایت از حقوق عامه که تعطیل شدنی نیست. دولت جدید تشکیل میشود، اما بنده پیشبینی میکنم و به شما امضا میدهم که سرنوشت این دولت مثل دولتهای گذشته و بلکه بدتر خواهد شد.
چرا چنین ارزیابی دارید؟
غرضی: برای اینکه در این 4 دهه هر کدام از دولتها از دولت قبلی بدتر عمل کرد. این روند ادامه خواهد داشت. جریان دولت برای بنده که از مشروطه تاکنون دولتها را به خوبی میشناسم، روشن است. مگر من نگفتم دست در جیب فقرا نکنید. ایشان (روحانی) آمد دلار سه هزار تومانی را 24 هزار تومان کرد. شماها (رسانهها) هم ساکت ماندید. ای وای بر احوال مردمی که مدافع ندارند.
** با تکنرخی شدن ارز، تورم صفر میشود
رسانهها تا جایی که توانستند این موضوعات را مطرح کردند و عدم موفقیت دولت را هم گفتند.
غرضی:عدم موفقیت دولت که محرز است. آن هم مردم به شما گفتند که دولت صلاحیت ندارد. اما شما برای اینکه در آینده این اتفاق نیفتد، چه کاری کردید؟ ما فریادمان را محکم میزنیم. میگویند کشوری که در آن رانتخوار باشد، اصلاح نمیشود. قدرت سیاسی رانتخواران را باید خشکاند، اما کسی گوش نمیدهد. وای بر احوال مردمی که مدافع ندارند.
این ریشه را چگونه باید خشکاند؟ شما چه راهکارهایی را به دولت آینده پیشنهاد میدهید؟
غرضی: راهکار خیلی ساده است. شما از من سوال نکردید که چگونه تورم را صفر میکنم.
فرمودید که با قطع دست رانتخواران، تورم را صفر خواهید کرد.
غرضی: به محض اینکه ارز یک نرخی شود، تورم صفر خواهد شد. ارزی که بازار، دولت، مجلس، شورای نگهبان و بانک مرکزی قبول داشته باشد.
مثل ارز 4200 تومانی نشود.
غرضی: بله. به محض اینکه این کار انجام شود، تمامی رانتخواران فرار خواهند کرد. آیا این از قدرت سیاسی برنمیآید؟ چهل و دو سال است که دائم با قدرت سیاسی کلنجار میرویم و چالش داریم.
براساس مطالعات تطبیقی، علمی و فنی، دهها نمونه ارز چند نرخی وجود دارد. اگر میخواهیم ریشه این موضوع را بخشکانیم باید تبعیض در قوانین را از بین ببریم. یک نفر زمین ارزان میدهد. یک نفر گران میدهد. یک نفر وام ارزان میدهد. یک نفر وام گران میدهد. رانتخواری چه شکلی به وجود میآید؟ این همه مدیر در زندان هستند. حیف! چه سربازان خوبی بودند که به دام شیطان افتادند. مدیر خیلی خوبی بود، سالها جنگیده بود، اما بیست سال زندانی شد.
** درب دولت روحانی به روی ما بسته است
بسیاری از مسئولان کنونی کشور و وزرای دولت، از همکاران و رفقای سابق شما هستند.
غرضی: همکاری را قبول دارم، اما رفیق بودن را قبول ندارم.
این همکاری در گذشته موجب نشده تا شما تمامی این مسائل و مشکلات را به وزرا و مسئولان منتقل کنید؟
غرضی: شما که یک رسانهاید، در به رویتان بسته است. من که یک نفرم و رسانه هم نیستم. من فقط توفیق داشتم با عزیزان قبل از انقلاب همچون مرحوم بهشتی، بازرگان و... نزدیک بودم. با آنها مفصل صحبت میکردم. نسل مدیران بعد از دهه شصت، فاصله نسلی با من دارند.
تصور این مدیران بر این است که وصله پینه، کار اصولی را انجام میدهد. به همین دلیل مدام پینه وصل میکنند. شما ببینید سیاست مسکن، واردات و صادرات، آموزش و پرورش و آموزش عالی چگونه است. چقدر چاپخانه در کشور است که فقط مدرک دکترا چاپ میکند. اینها کار است؟ مهندسها، دکتر شدند. دکترها هم که به حرفهای مهندس گوش نمیدهند! حقوق عامه ضایع شده و حقوق خاصه مقدس شده است.
یعنی در طول این هشت سال با هیچ یک از وزرا و مسئولان دیدار نداشتید؟
غرضی: ابداً. غیر از جلسات تلویزیونی، یک بار سر سال آقای روحانی دعوت کرد. ایام جنگ عراق بود. دو دقیقه فرصت شد ایشان را ببینم. کسی نه تنها به حرفهای ما گوش نمیدهد، بلکه توجه هم نمیکند. سراغ هم نمیگیرند.
همانطور که اطلاع دارید مجلس اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری را دستور کار دارد که بین مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام در رفت و آمد است و ممکن است به این انتخابات هم برسد. یکی از بندهای این قانون، حداکثر سن کاندیداهای ریاستجمهوری را 75 سال تعیین کرده است. اگر این قانون تصویب شود، شما تایید صلاحیت نخواهید شد.
غرضی: من ثبتنام میکنم، طبق قانون و رای شورای نگهبان، هر اتفاقی بیفتد، عمل خواهم کرد.
پس شما کار خودتان را میکنید؟ (باخنده)
غرضی: بله (باخنده) من کار خودم را میکنم. نگرانی ندارم. پایش هم میایستم.
** مخالف تحزب هستم
یکی به من زنگ زد که میخواهم حزب تشکیل بدهم. گفتم من مخالفم. دلایلم را هم برایش گفتم. به او گفتم تو حزب درست میکنی، امتیازطلبها دورت جمع میشوند و شبیه دیگر احزاب میشوی. پس این کار را نکن.
شما اساساً با تحزب مخالف هستید؟
غرضی: ملت ایران مخالف است. من که کسی نیستم. شما سه مقطع تاریخی را ببینید. مشروطه را ملت به پا کرد. اما بعد از اینکه مشروطه مصوب شد، احزاب و گروهها به وجود آمد. ملت نفت را ملی کردند. من به خاطر دارم که در 30 تیر سال 31، در اکباتان و لالهزار 69 نفر شهید شدند تا شاه مجبور شد قوامالسلطنه را بردارد و مصدق را مجدد نخستوزیر کند. بعد از آن حزب توده و جبهه ملی شکل گرفت؛ البته قبل از آن هم بودند، اما بروز و ظهوری نداشتند.
مقطع سوم، دهه پنجاه است. از کودتای 28 مرداد مردم متوجه بودند و به هیچ گروه و حزبی تکیه نکردند. انقلاب که پیروز شد، سر و کله حزب جمهوری پیدا شد. بنیصدر تشکیلات درست کرد. اصلاحطلبان این را درست کردند و آنها چیز دیگری را.
این موضوع حرف من نیست. مهندس بازرگان در مقدمه "نهضت آزادی" در سال 40 اینگونه نوشت: «چون مردم به حزب اعتقاد ندارند، اسمش را نهضت گذاشتیم.» این حرف ملت است. اکنون این همه حزب در وزارت کشور ثبت شده است، شما میتوانید سه حزب را نام ببرید؟
من در برخی از جاها دیدم که اسم شما به عنوان یکی از اعضای حزب سازندگی مطرح شده، درست است؟
غرضی: آنکه حزب نبود. سازندگی یک روش برای اداره دولت بود. وقتی که آنها حزبش کردند، من جدا شدم. یک امضا از من است که امضای اول و در مورد سازندگی است. سازندگی وقتی که حزب شد، سرنوشتش را دیدیم.
** روحانی با حمایت هاشمی و خاتمی رای آورد
آقای روحانی در سال 92 با این شعار که هم چرخ زندگی مردم باید بچرخد و هم چرخ سانترفیوژها، توانستند اعتماد مردم را جلب کنند و رای بیاورند.
غرضی: من با همین گزاره مخالفم. آقای روحانی هیچ اعتباری در جامعه نداشت. آقای هاشمی خدا رحمتش کند و از سر تقصیراتش بگذرد، آقای خاتمی، آقای ناطقنوری و حاج حسن آقا پشت ایشان ایستادند. اتفاقاً آقای هاشمی برای من پیغام فرستاد.
همان موقع؟
غرضی: بله. ایشان ردصلاحیت شد و من تایید شدم. برای من پیغام فرستاد. من پاسخ ندادم. میدانستم که آقای هاشمی میخواهد جریان گذشته یعنی 67، 78 و 88 را تکرار کند. اگر تمام دنیا را هم به من بدهند، من حاضر نیستم خونی ریخته و اشکی از چشم کسی سرازیر شود. جوابش را ندادم، در نتیجه رفت دنبال روحانی.
هدف آقای هاشمی از آن پیغام چه بود؟
غرضی: میخواست به جای اینکه پشت روحانی بایستند، پشت من بایستد. من چهل سال تمام، پامنبری آقای هاشمی بودم. خیلی خوب با هم کار کردیم.
به هرحال قسمت اول صحبتتان غلط است. اگر اینها حمایت نکرده بودند، روحانی رای نمیآورد؛ نه اینکه شعار ایشان مردم را تشویق کرد تا به او رای بدهند. مردم برای اینکه طرف مقابل رای نیاورد، به روحانی رای دادند؛ روحانیای که نه دولتی اداره کرده بود، نه در وزارتخانهای بود و نه کار اقتصادی کرده بود.
این 5 مدیر چهل سال گذشته، هیچ کدام در دولت خدمت نکردند. یا اگر خدمت کرده بودند، وزیر ارشاد و اینها بودند که محل مصرف پول و نه محل درآمد بودند. همه آنها هم شکست خوردند. اکنون نیز به دنبال کسی هستند که دولت را نمیشناسد، رانتخوارها او را بیاورند، بر اسب سوار کنند و جیبش را خالی کنند.
منظور شما کیست؟
غرضی: رانتخوارها همواره دنبال آدمهایی بودند که نمیشناختند. رانتخوارها هزینههای اینها را میدادند. بعد هم از آنها سواستفاده میکردند.
الان کدامیک از کاندیداها چنین وضعیتی را دارد؟
غرضی: کسی که آمده و حرف از معیشت مردم نمیزند.
** هاشمی 5 بار با نخستوزیری من مخالفت کرد
آن پیامی که مرحوم هاشمی به شما داده بودند چه بود که شما آن برداشت را کردید؟
غرضی: یک نفر را فرستاد و گفت: آقای هاشمی با شما کار دارد. من هم گفتم: با آقای هاشمی کاری ندارم.
آقای هاشمی در پنج مقطع با نخستوزیری من مخالفت کرد. قبل از رجایی من را به عنوان نخستوزیر معرفی کردند.
آقای غرضی اگر شما در سال 92 رئیسجمهور میشدید، معاون اول شما و وزرایتان چه کسانی بودند؟ آیا از همکاران سابق خود که اکنون نیز در دولت مسئولیت دارند، استفاده میکردید؟
غرضی: من مسئولیتپذیرم. اینکه کار را سر معاون، دولت و مجلس خراب کنم، نیستم. من مسئولیتپذیرم. پای حرفم میایستم. آن وقت هم گفتم که دست در جیب فقرا نکنید، اما شما (خبرنگارها) حمایت نکردید. (با خنده)
هویت آدمی این است که حرف و عملش یکی باشد. دیروز از من پرسیدند که کابینهات را مشخص کردی؟ پاسخ دادم که هر کس این سه ویژگی را داشته باشد، میتواند وزیر بشود. نخست اینکه ایران را قدرت سیاسی، اقتصادی و سرزمینی حساب کند؛ یعنی به در این رابطه به اجتهاد رسیده باشد، نه اینکه نقل قول بکند. دوم اینکه اجتهاد کرده باشد که دشمنان داخلی و خارجی ملت همه ذلیل و مایوس شدند. سوم اینکه حقوق عامه را بر حقوق خاصه ترجیح بدهد.
هرکس این سه ویژگی را داشته باشد. مجلس به او رای بدهد و کارشناسان هر وزارتخانه قبولش داشته باشند، میتواند وزیر بشود و براساس نظارت رئیس دولت عمل کند.
** هماهنگی با زکی یمانی برای فروش نفت
یکی از موضوعاتی که اکنون کشور با آن درگیر است، موضوع فروش نفت است. شما نیز در دورهای وزیر نفت بودید. نخست اینکه عملکرد آقای زنگنه را در دوره کنونی چگونه ارزیابی میکنید و دوم اینکه چه برنامهای برای فروش نفت ایران دارید؟
غرضی: سال 60 احمدآقا (خمینی) که خدا رحمتش کند، به من زنگ زد. من آن موقع نماینده مجلس بودم. او گفت که رجایی پیش من آمده و میگوید به هر کسی میگویم به وزارت نفت برو، میگوید نفت بو میدهد. تو وزیر نفت میشوی؟ پاسخ دادم: چرا نشوم؟ احمد آقا تاکید کرد که نفت نمیخرندها!
آن موقع فروش نفت اوپک 60 میلیون بشکه در روز بود. گفتم: دست من شکسته باشد، اگر از این 60 میلیون، 2 و نیم میلیونش را نتوانم بفروشم. در نتیجه رجایی من را به مجلس معرفی کرد.
قدرت سیاسی خیلی مهم است. هنوز مجلس به من رای اعتماد نداده بود که اجلاس اوپک برگزار شد و من به آنجا رفتم. زکی یمانی (وزیر پیشین نفت عربستان) را دیدم. به او گفتم من استاندار خوزستان بودم، حالا آمدهام وزیر نفت شدهام. ما مامور نفت هستیم. دولتها درآمد نفت را هرکاری میخواهند، بکنند. ولی ما نباید گذاریم نفت شکسته شود. همین گفتگو بین من و یمانی موجب شد نفت 30 دلاری تثبیت شود و من خیلی راحت چهار سال وزارت نفت را اداره کنم.
آن وقت اکنون فروش اوپک روزی 90 میلیون بشکه است که البته تا قبل از کرونا 110 میلیون بشکه بود. قیمتها هم خیلی خوب است، اما...
** راهحل غرضی برای فروش نفت ایران
اما خب ما با مشکل تحریم روبرو هستیم و مجبوریم برای فروش نفت، تحریمها را دور بزنیم. برنامه شما برای دور زدن تحریمها چیست؟
غرضی: من کار دیگری انجام میدهم. این روشهایی که رفتیم، تمامی باطل شده است. FATF، تحریم و این گرفتاریها کار شیطانی حکومتهاست. یک باندی را به عنوان بانک درست میکنند، بعد تو را راه نمیدهند و تحریم میشوی.
من پول ملی را تثبیت طلایی میکنم. اکنون ریال با دلار مقایسه میشود. من سالها روی این موضوع مقاله نوشتم و کار کردم. هرکس هزار تومان دستش باشد، معادل یک مقدار طلاست. هرکس یک هزار تومانی بیاورد، معادلش به او طلا میدهم. وقتی ارزش پول ملی تثبیت شود، هیچ احتیاجی به باندبازیها نداریم.
بازار نفت آزاد است و میخرند، اما پولش را نمیتوانیم بگیریم. وقتی که ارزش پول ملی تثبیت شود، میگویم هرکس هم که ریال بیاورد، به او نفت میدهیم؛ یعنی خریدار ریال بیاورد. این موضوع به راحتی حل میشود و اصلاً نگرانی ندارد.
اول بایستی دولت قبول کند که ایران یک قدرت و نه یک دولت است. قدرت توانایی بسیار بالایی دارد. مگر ما کشور را چگونه اداره میکردیم؟ به همین راحتی! من بیست سال وزیر بودم. یک شکایت از من به نخستوزیری، قوه قضائیه، مجلس و... ارسال نشد. اداره کشور ایران خیلی راحت و ساده است.
نظرتان را در مورد عملکرد آقای زنگنه نفرمودید.
غرضی:آقای زنگنه مدیر بسیار توانمند، مطالعهگر و فارغالتحصیل دانشکده فنی است، اما با دولتهایی که کار کرده است، دولتها او را رها کردند. خودش تنهایی باید کاری بکند.
یعنی ممکن است که شما از ایشان در دولتتان استفاده کنید؟
غرضی: اگر آن سه ویژگی را بپذیریم، بله. ترجیح دادن حقوق عامه بر حقوق خاصه خیلی مهم است.
باید گریه کرد! در دهه هشتاد یک کارگر، چهارصد دلار دریافت میکرد، اکنون 150 دلار دریافت میکند. در حالی که درآمد دولت، هشت برابر شده است. این وضع کشورداری است؟ بخدا قسم کشورداری نیست.
تمام تلاش من این است که حقوق خاصه به حقوق عامه برگرد. هرکس سرباز این کار باشد، دستش را میبوسم. اما اگر مانند دولتهای گذشته، کارساز دیگران باشند، چه ارزشی دارد؟
علاوه بر شما که سابقه نفتی دارید، آقای رستم قاسمی وزیر سابق نفت نیز ممکن است در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند. آیا با ایشان و دیگر کاندیداها دیدار و گفتگویی داشتید؟
غرضی: خدا به ایشان قوت بدهد. من با هیچ کس دیداری نداشتم.
در آینده نیز برنامهای ندارید با داوطلبان کاندیداتوری ریاستجمهوری دیداری داشته باشید؟
غرضی: خیر. من حرفهایم را خدمت مردم بیان خواهم کرد. آن بزرگان نیز حرفهایشان را خدمت مردم بیان میکنند. مردم هرچه انتخاب کنند، همان خواهد شد.
** هاشمی از کشورهای حاشیه خلیج خوشش میآمد
شما در دولت آقای هاشمی وزیر پست و تلگراف بودید. نگاهی که مردم نسبت به دولت ایشان دارند این است که اشرافیگری مسئولان از این دوره آغاز شد. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
غرضی: آقای هاشمی خودش اشرافی نبود، اما خانوادهاش بودند.
پس از 15 خرداد 42، مرحوم طالقانی یک هفتهای آزاد شد. ایشان، آقای هاشمی را به مسجد هدایت دعوت کردند. من هم آنجا بودم. من آنجا با آقای هاشمی آشنا شدم. سالهای سال با هم زندگی کردیم.
آقای هاشمی خودش دستش به دهنش میرسید و اشرافی نبود. اما دولت و خانواده به تدریج اینگونه شد و اشرافیگریها دور آقای هاشمی را گرفتند. در سطح بینالمللی، از همسایگان جنوبی کشور خوشش میآمد.
شما در آن دوره نقدی به این وضعیت نداشتید؟
غرضی: ما خیلی به آقای هاشمی نزدیک بودیم. خدا رحمتش کند و از سر تقصیراتش هم بگذرد. سالها من به او میگفتم، هم در مجلس و هم در دولت که آقای هاشمی توسعه همراه با تورم به ضدش تبدیل میشود. قبول نمیکرد. تا اینکه در سال 74، تورم 49 درصد شد. باز هم گوش نمیکرد. بیشتر تحت تاثیر مرحوم نوربخش و... بود که به معادلات بینالمللی خیلی اعتقاد داشتند. من هیچ اعتقادی به این مجموعههای سحرآمیز ندارم.
** با مداخله آیتالله منتظری مجدد وزیر شدم
چرا در دولت آقای خاتمی حضور نداشتید؟
غرضی: میگویند بنده برای چهار وزارتخانه معرفی شدم، اما قبول نشد. من هم نرفتم بپرسم.
موضوع سیاسی و جناحبندی مطرح نبود؟
غرضی: نمیدانم. این را باید از صاحبان امر پرسید. در این بیست سالی که وزیر بودم، من را احضار میکردند. در مورد نفت اینگونه شد. در مورد پست و تلگراف نیز آقای منتظری (آیتالله منتظری) ایستاد تا ما را در دولت هُل داد.
یک شب ساعت 10 احمدآقا با من تماس گرفت. من خواب بودم. گفت: آقای منتظری از قم آمده و خدمت امام رفته است. امام پرسیده چه شده؟ آقای منتظری گفته است: غرضی را از نفت برداشتید؟ امام هم پاسخ داده که آقای نخستوزیر گفته است نفت و کشور را میخواهم خودم اداره کنم. آقای منتظری با لهجه اصفهانی گفته حالا یک جهنم دیگری باشد (با خنده).
امام، احمدآقا را صدا میکنند و میگویند به غرضی بگو هر کجای دیگر دولت که میخواهی بمانی، باش. به احمدآقا گفتم، صبح به شما خبر میدهم.
به میز دولت نگاه کردم، دیدم از همه گرفتارتر وزارت پست و تلگراف است. صبح با احمد آقا تماس گرفتم و گفتم به این وزارتخانه میروم. احمد آقا گفت: اونجا که جا نیست. گفتم: آنجا جای من است.
من سال 64 وزیر پست و تلگراف شدم. در سال 66، بودجه مخابرات از بودجه نفت پیشی گرفت. افتخار من این است که 12 سال آنجا ایستادم. با تمام رانتخوارها برخورد کردم و اینقدر من ضربه خوردم که صدا و سیما این عروسکها را برای من درست کرد. به من فحش دادند که چرا موبایل آوردی.
آقای خاتمی هم که رئیسجمهور شد همه کابینه را معرفی کرد و من ماندم. دیگر به کسی هم رجوع نکردم که من را وزیر کنید. از وقتی که دولت عوض شد، کسی سراغ ما نیامد، ما هم سراغ کسی نرفتیم، اما رفتم نظام مهندسی را درست کردم. آنجا از هر وزارتخانهای بهتر است. من بیست سال در آنجا دویدم. امروز هرچه زلزله بیاید، نفوس آسیب نمیبیند. تا قبل از این کار نفوس آسیب میدید. سازمان خیلی بزرگی است و به تمامی دولت میارزد.
در دولت میرحسین و در آن دستهبندی که وجود داشت و یک عده از وزرا طرفدار بازار آزاد و یک عده طرفدار اقتصاد دولتی بودند، شما کدام طرف بودید؟
غرضی: من میگفتم که چپ و راست به هیچ خدمتی موفق نمیشود. اینکه این بیاید ارز هفت تومانی را به عدهای بدهد، کار حرام است. آن یکی هم کار دیگری انجام بدهد، حرام است. همه به رانتخواری مشغولند.
من نه حزب را قبول دارم، نه دستهبندی، تبعیض و امتیاز را. به همین دلیل هم هرکجا رفتم، آدمهای کارشناس و درست دور و بر من را گرفتند. من از این مقولهها مبرا هستم.
پس شما هیچ میانه خوبی با اصولگرایی و اصلاحطلبی ندارید و در نشستهایشان شرکت نمیکنید.
غرضی: ابداً. نه اصولگرا و نه اصلاحطلب.
با مرحوم بهشتی بسیار به هم نزدیک بودیم و مفصل با هم کار میکردیم. در آن جلسه ماهیانه که در سال 40 در منزل علی بابایی تشکیل میشد و مرحوم بهشتی، بازرگان، طالقانی، جعفری و... حضور پیدا میکردند، خیلی به هم نزدیک بودیم تا اینکه حزب جمهوری اسلامی تشکیل شد.
حزب که تشکیل شد، انتظار مرحوم بهشتی این بود که من هم عضو حزب بشوم، اما من نشدم. من آن وقت در دفتر حضرت امام بودم. گذشت تا اینکه استاندار خوزستان شدم. ایشان هم رئیس دیوان عالی کشور بود و به خوزستان آمد. سه روز آنجا ماند. دلخوریاش را اعلام کرد که چرا به حزب نیامدی؟ مفصل بحث کردیم که از حزب جایی در اداره کشور باز نمیشود. مردم قبول نمیکنند. سوابق تاریخی را هم ایشان میدانست. بهشتی فکر میکرد شخصیتش به گونهای است که اختلافات داخلی حزب را میتواند مدیریت کند. بالاخره دعوامان شد. داد و قال شد. من حزب را رد میکردم. ایشان هم رئیس حزب بود.
اینکه بنده مخالف حزب باشم، من که کسی نیستم. شما جریان احزاب دنیا را ببینید، تمامی آنها شکست خوردند. شما ببینید در آلمان در آن حزب چه خبرها و کثافتکاری شده است. بقیه جاها نیز اینگونه است. پرستش تنها چاره خدمت مردم است. اگر دیگری را پرستیدیم، عاقبتمان به شر میشود.
** به کروبی رای دادم چون در دعوا تند نبود
سال 88 به چه کسی رای دادید؟
غرضی: آقای کروبی.
چرا؟
غرضی: کروبی در دعوا خیلی تند نبود، اما دو طرف دیگر خیلی تند بودند. آن اتفاقاتی هم که رخ داد ناشی از تندروی بود.
در ماجرای 88 شما با مهندس موسوی دیداری داشتید؟
غرضی: خیر. ما یک رفیق مشترک داشتیم که فقط از طریق آن فرد به موسوی پیغام رساندم که اینهایی که در خیابانها هستند، سرباز شما نیستند. گوش نکرد.
** برجام تاثیری در اداره کشور ندارد
در بحث سیاست خارجه هم موضوع برجام و مذاکرات وین در جریان است و هم تفاهمنامه همکاری با چین. نظر شما در مورد برجام و همکاری با شرق و چین چیست؟
غرضی: از وقتی که سیاست خارجی در کشور اهمیت پیدا کرده یعنی از زمان قاجار و...، (در دوره پهلوی سیاست خارجی اهمیتی نداشت تا کودتای 28 مرداد. اما بعد از انقلاب سیاست خارجه اهمیت بسیاری پیدا کرد.) هر قرار و مداری که دولتهای مختلف اعم از قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی بستند و مورد استقبال مردم نبود، از بین رفت. دولتها به مناسبت جایگاه خودشان برای اینکه سیاستهای خودشان را دنبال کنند، به یکی نزدیک میشوند و از یکی دور میشوند. در مورد برجام هم این اتفاق افتاد.
ریگان این موضوع را بین مردم آمریکا مطرح کرد که کارتر خاورمیانه و ایران را از دست داد. به من رای بدهید تا ایران را برگردانم. شش رئیس جمهور آمدند. هرکدام از نام ایران سواستفاده کردند. هیچ کدام به نفع ملت ایران کاری نکردند. یک نفر مثل اوباما، رفیقی مانند روحانی پیدا کرد و با هم فالوده خوردند. ترامپ در داخل آمریکا به اوباما حمله کرد که ایران اینگونه و اینگونه شده است.
بایدن هر امتیازی به ایران بدهد، در مقابلِ امتیازی است که از ایران میگیرد. برجام چه بشود و چه نشود، در اداره کشور هیچ فرقی نمیکند. چه 50 میلیارد دلار اضافه درآمد نفتی داشته باشیم و چه نداشته باشیم، کارگر 150 دلار دریافت میکند. البته برای رانتخوارها خیلی خوب است.
یکی از موضوعات کنونی جامعه ما عدالت است. شما وضعیت عدالت در جامعه را چگونه ارزیابی میکنید و چه برنامههایی برای برقراری عدالت در جامعه در حوزههای مختلف دارید؟
غرضی: بهترین عدالت، قوانین بدون تبعیض، یک نرخی بودن ارز، حمایت نکردن از امتیازطلبی و کوچک کردن و از بین بردن رانتخواری است.
خیلی ممنونم. در پایان اگر نکتهای دارید، بفرمایید.
غرضی: ما از شما میآموزیم که فاسالو اهل الذکر، ان کنتم لا تعلمون.