کودکان را دست کم می گیرند! | نگاهی به وضعیت موسیقی کودک
مهدی آذرسینا درباره ساخت موسیقی برای کودکان میگوید: گاهی افرادی که برای کودکان موسیقی میسازند، گمان میکنند که چون مخاطبان آنها کودک هستند، نیازی نیست که موسیقی جدی، دقیق و سطح بالا و ماندگار بسازند. در نتیجه با دست کم گرفتن مخاطبان خود، کار را خراب میکنند.
مهدی آذرسینا درباره ساخت موسیقی برای کودکان میگوید: گاهی افرادی که برای کودکان موسیقی میسازند، گمان میکنند که چون مخاطبان آنها کودک هستند، نیازی نیست که موسیقی جدی، دقیق و سطح بالا و ماندگار بسازند. در نتیجه با دست کم گرفتن مخاطبان خود، کار را خراب میکنند.
این نوازنده و آهنگساز درباره علت ساخته نشدن آثار موسیقایی قابل قبول برای کودکان، به ایسنا گفت: آهنگسازان موسیقی کودک باید همه ی جوانب کار را در نظر بگیرند؛ به این صورت که اول آهنگساز باشند چون ساخت موسیقی در هر زمینهای چه برای کودک و چه برای بزرگسال کار هر کسی نیست. همچنین آهنگسازی که برای بچه ها موسیقی می نویسد، لازم است تعلیم دیده و تحصیلکرده و متخصص باشد.
این هنرمند به صحبتهایش اضافه کرد: آهنگساز باید موسیقی ایران را حداقل در حد قابل قبول بشناسد؛ زیرا وقتی که قرار بر نوشتن یک داستان کودکانه برای بچههای ایران زمین است سعی میکنیم در درجه اول آن را به زبان فارسی بنویسیم، چون قرار است بچهها آن را متوجه شوند و با آن ارتباط برقرار کنند؛ پس وقتی کلام فارسی هست، موسیقی هم باید هویت ایرانی داشته باشد.
او که در روزهای آخر سالِ ۹۹ ، چهار جلد کتاب برای آموزش موسیقی به کودکان منتشر و اجرایی از آهنگهای خود را برای کوکان در قالب دو سی دی با کتابها همراه کرد، در این زمینه توضیح داد: انتشار این کتابها در راستای این ذهنیت من است که موسیقی تا چه حد برای تعلیم و تربیت و ساخته شدن شخصیت فکری و اجتماعی بچهها که نهایتا آینده سازان این سرزمین خواهند بود، مفید است. به نظرم هیچ تعلیم و تربیتی بدون هنر به خصوص هنر موسیقی نمیتواند کامل باشد. تمام تلاش من برای تدریس موسیقی، تشویق والدین برای آموزش موسیقی به کودکانشان، نوشتن کتاب برای آموزش موسیقی به آنها و ساخت و ضبط موسیقی برای کودکان به این دلیل است که معتقدم موسیقی میتواند وجود انسانها را پاک، توانا، چالاک و هوشمند سازد.
آذرسینا اضافه کرد: از آنجا که میدانم آموزش موسیقی تا چه حد مهم است و از طرفی آموزش را برای تجربیاتی که دارم و طی سالها آسیب شناسی کردهام و نواقص آن را پیدا کردهام، فکر کردم که باید از پایه متد درستی را ارائه داد و سپس برای آن متد مربیان کارآزموده و تعلیم دیده تربیت کرد تا اینکه مردم متوجه ارزش آموزش موسیقی به فرزندان خود شوند و پدر مادرها به این سمت گرایش پیدا کنند و بتوانند بنابر امکانات خود موسیقی را در اختیار تعلیم و تربیت کودکانشان قرار دهند.
او ادامه داد: کتاب اول، درس های ریتم است؛ زیرا ریتم بیشتر از ۵۰ درصد کل موسیقی و مهمترین رکن موسیقی برای همه به خصوص کودکان است. درواقع ریتم ریاضی موسیقی است و بچهها از همان ابتدا باید بتوانند نظم زمان را حس کنند؛ چون تا زمانی که موفق به این کار نشوند صحبت از موسیقی برایشان فایدهای ندارد و جنبه تربیتی موسیقی نیز نمیتواند خیلی مفید واقع شود؛ بنابراین کودکان در کار کردن با ریتم برای تمام مهارت های لازم در مسیر زندگی آماده می شوند و با سادهترین مفاهیم موسیقی هم آشنا میشوند.
این هنرمند درباره کتاب های دوم و سوم و چهارم موسیقی کودکان توضیح میدهد: این کتاب نیز «ساز و آواز» نام دارد که آنجا هم عامل اصلی دیگری که ملودی است و موضوع فرکانس ها، از طریق نواختن ساز و آواز به بچهها آموزش داده میشود.
کتاب سوم نیز تئوری است. بچهها در اینجا با علم موسیقی آشنا میشوند. موسیقی در ابتدا یک هنر است و بعد علم میتواند آن را تجزیه و تحلیل و قواعدی برای آن پیدا کند که در کتاب سوم آن قواعد درحد نیاز کودکان آموزش داده میشود. کتاب چهارم هم آهنگهایی است که برای بچهها به شکلهای ساده ساختهام. این چهار کتاب به همراه اجرای ۱۶ آهنگ که به دو شکل مختلف اجرا شده، منتشر شده است.
او در پاسخ به این پرسش ایسنا که راه حل ساخت موسیقی استاندارد برای کودکان چیست؟ پاسخ داد: باید افرادی که اهل هنر و موسیقی و دلسوزِ فرهنگ و هنر و مردم هستند، در کنار هم برای ساخت موسیقی مناسب کودکان تلاش کنند. چند سال پیش به صداوسیما دعوت شدم و طی دو سه جلسه به عنوان کارشناس موسیقی کودک حضور داشتم. کتابها و سی دیهایم را نیز همراه با خود بردم و بارها تلاش کردم که آنها را برای کودکان معرفی و پخش کنند ولی متأسفانه اتفاقی نیفتاد.
آذرسینا تصریح کرد: تا زمانی که بدون به کارگیری افراد متخصص تنها در حد تقلید و تظاهر و تنها برای پر کردن زمان برنامه ها از موسیقی استفاده شود، نتیجه همین خواهد شد. موسیقی باید برای همه بچهها باشد، من تلاش هایی کردم که موسیقی به خاطر خاصیت های تربیتیش در مدارس در حد آشنایی کودکان آموزش داده شود ولی این اتفاق رخ نداد. البته اکنون جای خوشحالی است که مردم تا حد زیادی آنچه را که میشنوند ارزیابی و قضاوت میکنند و میفهمند ولی این درک و ارزیابی باید در سطح بالاتری صورت بگیرد تا جایی که وقتی اثری ضعیف برایشان پخش شود اعتراض کنند.