جزئیات مذاکرات مجلس شورای ملی درباره نام بروج ایرانی
رئیس - طرح قانونی راجع به تبدیل اسامی ماهها از ماده اول مطرح است. (به شرح آتی قرائت شد) ماده اول مجلس شورای ملی تصویب مینماید که از نوروز ۱۳۰۴ تاریخ رسمی سالانه مملکت به ترتیب ذیل معمول گردد و دولت مکلف است که در تمام دوائر دولتی اجرا نماید: الف - مبداء تاریخ: سال هجرت حضرت خاتمالنبین محمد ابن عبدالله صلوات الله علیه از مکه معظمه به مدینه طیبه. ب - آغاز سال: روز اول بهار ج - سال: کماکان شمسی حقیقی، د - اسامی و عده ایام ماهها: ۱- فروردین ۳۱ روز، ۲- اردیبهشت ۳۱ روز، ۳- خرداد ۳۱ روز، ۴- تیر ۳۱ روز، ۵- امرداد ۳۱ روز، ۶- شهریور ۳۱ روز، ۷- مهر ۳۰ روز، ۸- آبان ۳۰ روز، ۹- آذر ۳۰ روز، ۱۰- دی ۳۰ روز، ۱۱- بهمن ۳۰ روز، ۱۲- اسفند ۳۰ روز. تبصره - در غیر سنین کبیسه اسفند ۲۹ روز خواهد بود... رئیس - تصویب شد. ماده دوم قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد): ماده ۲ - ترتیب سالشماری خطا و ایغور که در تقویمهای سابق معمول بوده از تاریخ تصویب این قانون منسوخ خواهد بود... رئیس - تصویب شد.
مشروح مذاکرات دور پنجم مجلس شورای ملی، جلسه ۱۴۸ صورتمشروح مجلس لیله سهشنبه یازدهم فروردین ۱۳۰۴ مطابق شهر رمضانالمبارک ۱۳۴۳
رئیس - طرح قانونی راجع به تبدیل اسامی ماهها از ماده اول مطرح است. (به شرح آتی قرائت شد)
ماده اول مجلس شورای ملی تصویب مینماید که از نوروز ۱۳۰۴ تاریخ رسمی سالانه مملکت به ترتیب ذیل معمول گردد و دولت مکلف است که در تمام دوائر دولتی اجرا نماید:
الف - مبداء تاریخ: سال هجرت حضرت خاتمالنبین محمد ابن عبدالله صلوات الله علیه از مکه معظمه به مدینه طیبه.
ب - آغاز سال: روز اول بهار
ج - سال: کماکان شمسی حقیقی
د - اسامی و عده ایام ماهها
۱- فروردین ۳۱ روز
۲- اردیبهشت ۳۱ روز
۳- خرداد ۳۱ روز
۴- تیر ۳۱ روز
۵- امرداد ۳۱ روز
۶- شهریور ۳۱ روز
۷- مهر ۳۰ روز
۸- آبان ۳۰ روز
۹- آذر ۳۰ روز
۱۰- دی ۳۰ روز
۱۱- بهمن ۳۰ روز
۱۲- اسفند ۳۰ روز
تبصره - در غیر سنین کبیسه اسفند ۲۹ روز خواهد بود.
رئیس - آقای سلطانالعلما پیشنهاد کردهاند این طرح از دستور امشب خارج شود. (خطاب به آقای سلطانالعلما) بفرمایید.
سلطانالعلما - رأی بگیرید.
رئیس - آقایانی که تصویب میکنند این طرح از دستور امشب خارج شود قیام فرمایند.
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس - تصویب نشد. آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده - بعضی فکرها هست که به جای خودش خوب است مثلاً اگر یک منجمی این فکر را نشر بدهد خوب است و عیبی ندارد فرضاً بنده از لفظ حمل منزجر شده باشم خواسته باشم اسمش را بگذارم چمن یا اسمش را فروردین بگذارم این چندان اهمیت ندارد.
یکی از منجمین تهران آقا سید جلالالدین تهرانی دوازده ماه برای خودش پیدا کرده و روزهای او را هم معلوم کرده بنده دیدم اسامی آن با فصول مناسبتش بیشتر است تا این اسامی که حضرت والا پیدا کردند مثلاً برج حمل را اسمش را گذاشته چمنآرا و مناسبتش هم بیشتر است تا فروردین که آقای ارباب کیخسرو ترجمه کردهاند به همانندی روانان که مساوات ارواح باشد این ترجمه فروردین است. از حیث مناسبت با این برج که برج حمل باشد من چمنآرا را که آقا سید جلالالدین اختیار کرده بهتر میدانم همچنین اردیبهشت که از طرف آقای ارباب کیخسرو ترجمه شد به نظم کامل و تقدس بهترین این تقویمی است که قبل از اینکه این قانون از مجلس بگذرد دادهاند در مطبعه چاپ کردهاند.
شیروانی - مطبوعات آزاد است.
حائریزاده - راست است آزاد است، ولی این ترجمهای است که شده اردیبهشت به نظم کامل و تقدیس بهترین ترجمه شده برج ثور را آقای آقا سید جلالالدین گلآور نام گذارده است.
شیروانی - از خرچنگ بهتر است.
حائریزاده - بنده حب و بغضی با ماهی و بره و دوستی با خرچنگ و عقرب ندارم. ولی مجلس برای کارهای اساسی است برای تغییر الفاظ نیست بنده معتقدم که مجلس در دوره دوم یک کار اساسی کرده که سال قمری را به سال شمسی تبدیل کرده هر منجمی برای خودش این سال را که سیصد و شصت و پنج روز و کسری باشد یک طور تقسیم میکند سی روز سی روز تقسیم میکند یا سی و یک روز سی و یک روز از روی هر تناسبی که به نظرش میرسد این دیگر چیزی نیست که ما ببینیم آیا فروردین بهتر است یا حمل یا چمنآرا و بنده اصولاً با مشغول کردن وقت مجلس به این قبیل مذاکرات مخالف بودم و نمیخواستم در این موضوع حرف بزنم، ولی دیدم آقایانی که پیشنهاد کردهاند خیال کردهاند کار مهمی است و مملکت را از بدبختی به نیکبختی میکشند در صورتی که تبدیل لغات و الفاظ مملکت را به جایی نمیکشاند ما باید در امور اقتصادی و کارهای اساسی صرف وقت کنیم امتیاز ربالسوس از کمیسیون گذشته و ما ابداً از او یاد نمیکنم که این علفهای بیابان را لااقل یک کسی بیاید عصارهاش را بگیرد و یک منافعی برای مملکت پیدا کند. تغییر الفاظ چیزی نیست که فایده برای مملکت داشته باشد به علاوه موقع این رأی قبل از سنه ۱۳۰۴ بود وارد این سال که شدیم منجمین آن اسامی ترکی و عربی و فارسی هرچه بود در تقویمها چاپ کردند این را هم آقایان لازم میدانستند آقای ارباب دادهاند چاپ کردهاند و دیگر لازم نیست ما وقتمان را در مجلس صرف تغییر الفاظ کنیم.
رئیس - آقای شیروانی (اجازه)
شیروانی - بنده برای اینکه وقت تضییع نشود سه چهار کلمه بیشتر عرض نمیکنم؛ یک اشخاصی به تاریخ و ملیت مملکت اهمیت میدهند، نمیشود این را یک گناهی فرض کرد اگر آقای ارباب کیخسرو یک لغاتی را حفظ کردهاند گناه برای ایشان نیست مسائل را هم روی اشخاص نباید حل کرد یک موضوعی که در مجلس میآید باید دید که آن موضوع چه چیز است ممکن است بنده به آقای حائریزاده کمارادت باشم، ولی پروژههای خوبی به مجلس آوردند و بنده هم با ایشان موافقت کردم.
کما اینکه پروژههایی که دیگران آوردند ایشان موافقت کردند و راجع به صرف وقت هم این نقض غرض است، زیرا یک ماده است و خوانده شده و به فرمایش خودشان هم تغییر الفاظ است و بالاخره چیزی که حتمی است این است که ضرری به جایی نمیرساند جز صرف وقت و اگر ضرری به جایی نمیرساند در این باب خوب است حرف بزنیم و نه در موقعی که میخواهند رأی بگیرند برویم بیرون و قهر بکنیم.
این را رأی بدهیم و فوراً داخل کارهای دیگر که به نظر ایشان رسیده بشویم و، اما اینکه فرمودند در تقویمها ترکی و عربی و ... هست. اینها در آن تقاویم ایرانی هم هست و پهلوی تاریخ ایرانی تاریخ سایر ملل را هم ثبت کردهایم یعنی هم در قدیمیها و هم در این تقویمهای جدید (که ملاحظه فرمودهاید هم این و ترجمهها را که مسخره کردید) هست و هم آن خرچنگ و گاو و یوزپلنگ هست و بنده عقیدهام این است که بیش از این وقت مجلس را تلف نکنیم.
جمعی گفتند - مذاکرات کافی است.
شریعتمدار دامغانی - کافی نیست.
رئیس - آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد.
چند فقره پیشنهاد است قرائت میشود و رأی میگیریم.
ضیاءالواعظین - (مخبر کمیسیون معارف) در ماده اول یک اصلاحی است که در موقع تقدیم راپورت اشتباه شده آقایان تصحیح بفرمایند. در قسمت دوازدهم که نوشته شده است اسفند سی روز تصویب کمیسیون بیستونه روز بود و تبصره که نوشته شده در غیر سنین کبیسه اسفند بیستونه روز خواهد بود باید نوشته شود در سنین کبیسه اسفند نیز سی روز خواهد بود.
رئیس - نسبت به این طرح تقاضای فوریت شده و تصویب هم شده یک شور بیشتر ندارد. (پیشنهاد آقای آقا شیخ محمدعلی تهرانی به شرح ذیل قرائت شد)
این بنده پیشنهاد مینماید که مواد به طریق ذیل اصلاح شود.
ماده اول - مجلس شورای ملی تصویب مینماید که از نوروز ۱۳۰۴ تاریخ رسمی شمسی سالانه مملکت به طریق ذیل معمول گردد و دولت مکلف است که در تمام دوائر دولتی اجرا نماید.
الف - مبداء تاریخ شمسی سال هجرت حضرت خاتمالنبیین محمد بن عبدالله صلیالله علیه و اله و سلم از مکه معظمه به مدینه طیبه.
ب - آغاز سال روز اول بهار.
ج - سال کماکان شمسی حقیقی.
د - اسامی عده ماهها:
اول: فروردین
دوم: اردیبهشت
سوم: خرداد
چهارم: تیر
پنجم: مرداد.
یک نفر از نمایندگان - امرداد.
رئیس - پیشنهادکننده اینطور نوشته همینطور قرائت میشود (بقیه پیشنهاد به شرح آتی خوانده شد)
ششم: شهریور
هفتم: مهر
هشتم: آبان
نهم: آذر
دهم: دی
یازدهم: بهمن
دوازدهم: اسفند
ه - ایام ماهها مطابق ایام بروج
تبصره - هرگاه تحویل شمس به هر برجی ۱ بعدازظهر باشد، روز بعد روز اول ماه شمسی خواهد بود و الا همان روز، روز اول ماه شمسی محسوب است.
رئیس - آقای تهرانی (اجازه)
آقا شیخ محمدعلی تهرانی - در این پیشنهادی که از طرف کمیسیون معارف شده بنده اعتراض داشتم لهذا این پیشنهاد را کردم اولاً معین نکرده که سال، سال شمسی است یا مطلق است. بنده پیشنهاد کردم سال شمسی باشد ثانیاً ماهها را آقایان اعضای کمیسیون محترم معارف آمدهاند سیویک روز کردهاند و سی روز، و بعضی از ماهها که ماه آخر باشد بیست ونه روز یا سی روز و این اعتبار به نظر بنده اساس علمی ندارد. به واسطه خاطر اینکه اگر ما بخواهیم اوضاع قدیمه ملی خود را زنده کنیم مجبوریم برویم سر خمسه مترقه و روی کبیسه. آن خمسه مترقه که آبای ما معین کرده بودند برای این بود که ملت ایران پنج روز از برای جامعه مجانی خدمت میکردند. الان هم در بین زردشتیها معمول است در آن پنج روز خدمت میکنند و اجرت نمیگیرند.
آنها این معمول را دارند ما از آن سمت حرکت نکردهایم که آثار قومیت قدیمه از زمان جمشید را ابقا کنیم حالا آمدهایم یک کیفیت مخصوصی را وضع کردهایم من دلم میخواهد ماه را سی روز قرار بدهم سی روز و سیویک روز به دلخواه نیست این کار یک اساس علمی دارد و از روی آن باید جلو رفت و اگر مجلس شورای ملی بالاتفاق رأی بدهد نه اینجا بلکه اگر در تمام مجالس دنیا رأی بدهند که زوایای مثلث مساوی با سه قائمه است هرگز زوایای مثلث با سه قائمه مطابقت نمیکند همیشه و همه وقت در هر کره از کرات زوایای مثلث مساوی با دو قائمه است.
اگر ما میتوانستیم حرکات کواکب را در اختیار خود بیاوریم و بگوییم سال سیصد و شصت و شش روز است و کواکب به این ترتیب سیر کند مثلاً زمین دور شمس یا شمس دور زمین که هیچ فرق نمیکند به این ترتیب سیر کند آن وقت میتوانستیم شش ماه اول را سیویک روز، شش ماه آخر را سی روز قرار بدهیم و اختیار کواکب در دست ما باشد، ولی حقیقت اینطور نیست حقیقت این است که وقتی شمس به نقطه اعتدال ربیعی رسید در تمام روی زمین شب و روز مساوی است دوازده ساعت شب است دوازده ساعت روز.
یک نفر از نمایندگان – اینطور نیست.
آقا شیخ محمدعلی تهرانی - خیر دوازده ساعت شب است دوازده ساعت روز. تقریباً نیم دقیقه ساعت حقیقی با ساعت رسمی تفاوت پیدا میکند یعنی از دقیقه کمتر. بنده نخواستم آن اندازه دقت علمی بکنم، چون یک موضوع علمی را نباید در اینجا تحت مباحثه قرار داد. بالاخره وقتی که حرکت را حرکت شمس گرفتیم حتماً در یک برج وقتی که دایره را دوازده قسمت کردیم شمسی سی و یک روز حرکت میکند یعنی حمل سیویک روز است همینطور ثور سیویک روز است وقتی به جوزا رسیدیم قطعاً سیودو روز خواهد شد. شما رأی بدهید سیویک روز است نمیشود.
در آفاق ماهیه شمالی نقطه انقلاب صیفی که اول تابستان و منتهیالیه بلندی روز و منتهیالیه کمی شب در آن وقت است شما در آن وقت میخواهید بگویید ماه سیودو روز نیست سیویک روز است به همین تقویمی هم که آقای ارباب کیخسرو برای آقایان طبع و نشرکردهاند مراجعه کنیم خواهیم دید اول تابستان مطابق با این تقویم نیست ما باید در قرن بیستم حقایق را در مجلس روی کار بیاوریم که به ما نخندند از این جهت بنده پیشنهاد کردم که ایام ماههای اجدادی ما که فروردین تا آخر باشد مطابق حقیقت باشد یعنی ایام حمل مطابق با ایام فروردین ایام اردیبهشت مطابق با ثور همینطور تا آخر وقتی این کار را کردیم به هیچوجه منالوجوه کسی به ما نمیخندد که بگویند مجلس ملی برخلاف اصول علمی یک ماده وضع کرد اول اول تابستان مطابق اول ماه چهارم ملی ما خواهد بود.
همینطور نقطه اعتدال خریفی اول ماه هفتم ملی مملکتی ما خواهد بود هیچ اعتراضی هم ندارد و در تمام نقاط دنیا هم تصدیق کردهاند حالا آقایان میفرمایند حمل نباشد. باشد یا نباشد به ما مربوط نیست اینها یک اصطلاحات علمی است از عرب نگرفتهایم و این الفاظ فارسی است شما میفرمایید ایام ماه مطابق واقع و نفسالامر با بروج مطابق میشود و کبیسه هم پیدا نمیکند که زحمتی برای کسی باشد مثلاً هر چهار سال به چهار سال اجزای ادارات بیایند نگاه کنند ببینند آیا چهار سال گذشته است که آن ماه آخر را سی روز حساب کنند و اسباب زحمتشان باشد یک بیچاره یک حکمی در پنج سال قبل گرفته و امروز پرسنل یک وزارتخانه میخواهد مراجعه کند ببینید آیا شخص پنج سال استخدام شده و قانون استخدام شامل حال او هست یا نیست چطور مطابقه کند با ایام غیر مضبوطی که مقرون با حقیقت نیست از این جهت بنده پیشنهاد کردم که ایام ماهها مطابق ایام بروج باشد و هیچ ضرری وارد نمیآید
رئیس - آقای تقیزاده (اجازه)
تقیزاده - آقایان چند ملاحظه در این موضوع فرمودند و بیشتر ملاحظات برمیگردد به این اصل که آقایان تصور میکنند مقصود این است که ماهها را هم باید شمسی حقیقی قرار داد. اولاً باید گفت تمام ملل یک اساس تاریخ صحیح تا امروز در ادوار ترقی خود اخذ کردهاند و ایران هیچ اساس تاریخ صحیح تا امروز در این ادوار اخیر نداشته، ولی بیست سال قبل خواستند سنه مالیه در ایران ترتیب بدهند.
چنانچه هر ملتی که به ترتیب سال قمری معامله میکرد حس کرد که در امور مالیه باید سال شمسی داشته باشد برای اینکه اگر سال شمسی نداشته باشد مثلاً ما که در سال بیست و چهار میلیون پول خرج میکنیم اگر قمری حساب کنیم در هر سه سال باید دو میلیون بیشتر صرف کنیم، زیرا در هر سه سال یک ماه زیادتر میشود و دو میلیون دولت زیان میکند پیش از ما این را عثمانیها هم ملتفت شدند در نود سال پیش ۱۲۵۶ آنها هم تاریخشان را شمسی قرار دادند.
ولی یک سهوی در آن وقت برای آنها واقع شد که آنها از آن روز به این طرف را شمسی کردند و از آن به پیش را قمری گذاشتند لهذا امسال برای آنها هزار سیصد و چهل است. نود سالش را شمسی گذاشتند یعنی اسامی رومی شباط و نشرین و ... در ایران هم وقتی گمرک دایر شد تصور کردند که یک سال شمسی برای امور دولتی لازم است از مردم پرسیدند که سال چندم شمسی است هیچ در دست نبود گفتند در سالهای منجمین یک حمل و ثوری هست که آنها میدانند. همان را بلژیکیها گرفتند و معمول کردند. ولی آن وقت غافل از این شدند که در همان وقت که سال شمسی را اخذ میکنند سال ایرانی قدیم را اخذ کنند. یعنی همان سال ملی ایران و این را هم نباید خیال کرد که مال پیش از اسلام است. بلکه بعد از اسلام هم تا زمان استیلای مغول جاری بوده حتی سعدی هم گفته است اول اردیبهشت ماه جلالی که در ششصد و پنجاه و شش است و آن وقت در میان عامه جاری بوده و فقط از برای نگاه داشتن روح مذهبی در میان جامعه سال قمری را معمول داشتهاند، ولی سال شمسی به هر حال لازم است و کسی نمیتواند در این موضوع شکی داشته باشد.
اما در مسئله ماه شمسی آقایان اشتباه میکنند. این یک چیز به کلی موهومی است ماه شمسی برای هیچ ملتی در دنیا لازم نیست و هیچ ملتی تا به حال ماه شمسی اتخاذ نکرده فقط چیزی که لازم است این است که سر و ته سال با هم وفق بدهد. هر کسی هم بخواهد دوازده ماه را بیستونه روز یا بیستوهشت روز یا سی روز یا سیویک روز یا سیوچهار روز بگیرد ممکن است. ولی آخرش سیصد و شصت و پنج روز باید پر بشود. این موضوع نجومی است که مدار زمین دور آفتاب به دوازده قوس متساوی تقسیم میشود.
ولی زمین این قوسها را در ایام متساوی طی نمیکند یکی را سی روز طی میکند یکی را سیویک روز و برای هیچکس در هیچ موقعی و برای هیچ عملی لازم نیست که بداند اول آن قوس یا دوم و سوم آن کی رسیده است. مگر برای حجامت و فصد و حمام رفتن لازم باشد و یک اشتباهی هم آقایان میکنند که خیال میکنند حمل و ثور مرتب است یعنی مثلاً ثور سیویک روز و جوزا سیودو روز است. بنده عرض میکنم خیر اینطور نیست حمل سیویک روز و یازده ساعت و نیم است و ثور سیویک روز و فلان و جوزا سیویک روز و هیجده ساعت و فلان است اینها را روی هم جمع میکنند آن وقت تمام ماهها سیصد و شصت و پنج روز و چند ساعت و فلان میشود، ولی بنده نمیخواهم زیاد در این باب شرح بدهم فقط میخواستم یک عرضی بکنم و آن این است که اینگونه مسائل را بنده تصور میکردم که در چند دقیقه ممکن است تمام شود برای اینکه یک قسمت فنی دارد و یک قسمت مباحثه که آیا این اسامی را تغییر بدهیم صلاح ما هست؟ نیست؟ آیا از اول بهار شروع کنیم یا از اول زمستان؟ یا این الفاظ فارسی شود یا فلان شود؟
ولی قسمت عملیاش را یک کمیسیونی در مجلس بود او هم به معلومات خودش اکتفا نکرد. منجمین مملکت را دعوت کردند و نشستند و اینطور اصلاح کردند و اگر بنا بشود که در قسمت عملیاش مذاکره شود باید مثل لایحه اوزان و مقادیر که میگویند واحد وزن گرام است و گرام یک سانتیمتر مکعب، آب مقطر چهار درجه است یکی از آقایان پیشنهاد کند یک سانتیمتر مکعب آب مقطر در شش درجه باشد یکی دیگر بگوید آب غیر مقطر باشد اینها ربطی به این مسئله ندارد.
بنده به آقایان اطمینان میدهم تمام ملاحظاتی که ممکن است از خیال فرد فرد آقایان بگذرد بنده شخصاً حاضرم بیرون جواب بدهم. یکی از آقایان فرمودند که این بروج مساوی است مثلاً آفتاب در موقع معین مطابق برج بره راه میرود این هم صحیح نیست برای اینکه حالا آفتاب در برج حمل مطابق صورت حوت است و اصلاً جایش عوض شده است، ولی وقتی ما سیصد و شصت و پنج روز و پنج ساعت و چهل و هشت دقیقه و چهل و پنج ثانیه و نیم مثلاً سال داریم همانطوری که آقای تهرانی گفتند ما نمیتوانیم عرض کنیم باید سیصد و شصت و پنج روز را به تقسیمات متساوی قسمت کنیم یعنی آن پنج روز زیادی را بدهیم بخورد آن دوازده ماه به هر ترتیبی که میخواهد باشد و آن پنج ساعت زیادی را در چهار سال ملاحظه کنیم و ایشان اشتباه کردند که گفتند کبیسه میگوییم کبیسه نیست در این لایحه گفتهاند سال شمسی حقیقی اگر کبیسه بود باید بگویند در هر چهار سال یک روز زیادی باشد و در هر صد و بیست و هشت سال فلانطور باشد، ولی اینطور نگفتهاند و همانطور که منجمین تحویل شمس را تعیین کردند هر وقت قبل از ظهر واقع میشد آن روز عید نوروز بود و هر روز بعد از ظهر واقع میشد فردایش نوروز بود پس وقتی که بعد از ظهر واقع شود یک روز خود به خود کبیسه داریم و اینکه آقایان گفتند چرا شش ماه اول سال را سی و یک روز قرار دادهاند و مقید بودهاند که بعضی از ماههای ما اولش با اول ماه نجومی مطابق شود لازم است عرض کنم آن چیزی که بیشتر لازم است اعتدال خریفی است. اعتدال ربیعی روز اولش روز اول فروردین ماه میشود، زیرا بهار و تابستان صد و هشتاد و شش روز و یازده ساعت است و پاییز و زمستان صد و هفتاد و نه روز و چیزی کمتر است لهذا باید با این ترتیب اعتدال خریفی هم به اول ماه ایرانی بیفتد و، اما این حمل و ثور هیچ ترتیب معینی ندارد، اما اینکه اسمها را چرا عوض میکنند اگر یک وقتی میخواستند محرم و صفر را عوض کنند آن وقت خوب بود میگفتند عوض نکنند، ولی ما حالا ماههای عربی را نمیگذاریم و خرچنگ و ... را برمیداریم و این اسامی هیچ منافات با چیزی ندارد؛ یعنی به جای محرم و صفر میگذارند به جای حمل و ثور گذاشته میشود که در هیچ جای دنیا و در هیچ تاریخ عالم اسم ماه زمینی نبوده است و هیچ ملتی برای خودش انتخاب نکرده و اسامیاش هم چندان فایده ندارد لذا برمیگردیم به ماههایی در ایران که تا زمان سلجوقیان معمول بوده و حالا هم در بعضی جاها معمول است.
این را هم دوباره تکرار میکنم این که گفته شده است شمسی حقیقی برای این است که هیچ کبیسه ندارد مگر آن سالی که خود به خود کبیسه تولید میکند. یعنی بعد از آن که استخراج کردند که تحویل آفتاب بعدازظهر است فردا نوروز میشود حتماً هم چهار سال یک مرتبه نمیشود ممکن است یک وقت در پنج سال و یک وقت در هشت سال یک دفعه بشود بیشتر از این نمیخواهم در این باب تصدیع بدهم و اگر دوباره لازم باشد ممکن است بنده و اعضای کمیسیون توضیح بدهیم، ولی عرض میکنم که ماه شمسی حقیقی برای هیچ کس لازم نمیشود و این همان سال شمسی حقیقی است و این ماهها را هم وقتی مرتب کنیم درست میآید و یک احیای سفت ملی هم میشود که هیچ منافاتی با چیز دیگری ندارد.
رئیس - رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای تهرانی آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(چند نفری برخاستند)
رئیس - قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای اخگر (به شرح ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم ماده اول (عبارت اسامی و عده ایام ماهها) نوشته شود (اسامی و عده ایام ماههای شمسی)
اخگر - پیشنهاد بنده برای این بود که سوءتفاهمی نشود که ماههای قمری را میخواهیم متروک کنیم لهذا بنده پیشنهاد کردم که نوشته شود ماههای شمسی و این هم که بنده نوشتم ماههای شمسی میدانم که ماه شمسی ندارد، ولی فقط معلوم میشود که ماههای سال شمسی اینطور میشود و معلوم هست که مقصود احتراز از سوءتفاهمی است که ممکن است ایجاد شود و به این جهت بنده این پیشنهاد را کردم.
رئیس - شاهزاده شیخالرئیس (اجازه)
شیخالرئیس - رأی بگیرید
رئیس - آقایانی که پیشنهاد آقای اخگر را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عده کمی قیام نمودند)
رئیس - قابل توجه نشد. سه فقره اصلاح که در یک زمینه است قرائت میشود. بعد رأی میگیریم. (به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد آقای یاسایی: بنده پیشنهاد میکنم در ماده اول تقسیم به دوازده برج بشود و اسامی بروج همان اسامی فارسی باشد.
پیشنهاد آقای مدبرالملک: در قسمت (د) اسامی ماهها اسامی بروج نوشته شود.
پیشنهاد آقای شوشتری: بنده پیشنهاد میکنم در فراز (د) چهار نوشته شود اسامی عده ایام بروج
رئیس - گمان میکنم این همان پیشنهاد آقای تهرانی است (خطاب به آقای یاسایی) پیشنهاد جنابعالی هم همان است عین پیشنهاد کمیسیون است باید تبدیل ماهها به بروج اگر توضیحی دارید بدهید بعد میبینید که رأی باید گرفت یا نه؟
یاسایی - تصور میکنم پیشنهاد آقای تهرانی دارای یک مزایای دیگری هم بود و پیشنهاد بنده ساده است ایشان با یک قسمتهایی پیشنهاد کرده بودند، ولی بنده پیشنهادم این است که فقط تقسیم سال مطابق بروج شود. ولی اسامیاش فرق کند بدون هیچ تفاوتی یعنی برج میزان هر قدر هست ساعاتش همان مقدار محفوظ باشد با تبدیل اسم میزان به اسم فارسی این است پیشنهاد بنده و در توضیحاتی که آقای تهرانی دادند یک قسمت از توضیحات بنده را هم ایشان دادند. ولی باز یک قسمت فرمایشاتی آقای تقیزاده کردند که بنده ناچارم حالا جواب بدهم. آقای تقیزاده فرمودند که سال را به طوری که کمیسیون معارف پیشنهاد کرده است شمسی حقیقی است نه شمسی اصطلاحی در صورتی که به نظر بنده راپورت کمیسیون معارف شمسی اصطلاحی است نه حقیقی.
تقسیم سال به ترتیب شمسی حقیقی مطابق با بروج است بدون کم و زیاد یعنی سیصد و شصت و پنج روز کسری تقسیم میشود به تقسیمات دوازدهگانه با کمی و زیادیهایی که دارد و از نقطه اعتدال ربیعی شروع میشود و یک دوره زمین به دور شمسی میچرخد و برمیگردد به همان نقطه اعتدال ربیعی و سیصد و شصت و پنج روز و خردهای تمام میشود. این سال شمسی حقیقی است، ولی این ترتیبی که کمیسیون معارف پیشنهاد کرده و راپورت داده است شمسی حقیقی نیست، زیرا به یک مسامحاتی قائل شدهاند.
مسلماً مطابق تقسیم بروج از ابتدای نقطه اعتدال ربیعی تا نقطه اعتدال خریفی صد و هشتاد و هفت روز است و شش قوس اولی امتدادش بیشتر از شش قوس دومی است و راپورت کمیسیون این است که شش ماه اول صد و هشتاد و شش روز است بدون کم و زیاد در صورتی که خود آقای تقیزاده فرمودند که صد و هشتاد و شش روز و یازده ساعت است پس شمسی حقیقی نیست علیایحال طرفین اختلاف در این قضیه قائل به تسامحی هستند یعنی اگر ماهها را هم به طور برجی تقسیم کنیم باز باید یک مسامحاتی بکنیم چنانچه امسال اول حمل صبح بود و ما شبش را جزو سال گرفتیم و گفتیم شب اول حمل در صورتی که شب جزو حوت بود و هنوز حمل نشده بود.
معذلک ما این مسامحه را آنجا قائل شدیم، ولی در قسمت برج جوزا که سیودو روز است آقایان به مسامحه قائل میشوند و یک مرتبه بیستوچهار ساعت تفاوت میگذارند میگویند جوزا سیویک روز است در صورتی که سیودو روز است علیایحال طرفین اختلاف در این موضوع به یک مسامحههایی قائل هستند و تقسیمات فرضی است و شمسی حقیقی نیست. منتها تقسیم بروج به شمسی حقیقی نزدیکتر است یعنی، چون ساعاتش را محفوظ نگاه میدارند همیشه میدانند در چه ساعتی حمل شده و چه ساعتی میزان شد دیگر اینکه فرمودند مطابق راپورت کمیسیون کبیسه ندارد. در صورتی که در راپورت کمیسیون تصریح شده است که چهار سال یک مرتبه یا پنج سال یک مرتبه ایام سال تفاوت پیدا میکند و کبیسه حاصل میشود و سالی که کبیسه ندارد ماه آخر سی روز میشود یعنی چهار سال حوت یا اسفند را بیستونه روز میگیریم و آن خرده را همینطور حفظ میکنیم و هیچ مربوط به قسیم نیست و بعد از پنج سال یک مرتبه این چهار پنج قسمت را روی هم میگذاریم و یک بیستوچهار ساعت صحیح درست میکنیم و آن وقت میگوییم حوت یا اسفند میشود سی روز پس علیایحال کبیسه هست، ولی تقسیم به برج طوری است که کبیسه ندارد و هر سال در ایام ماهها مستهلک میشود و به یک ترتیبی میشود و عنوان کبیسه ندارد یعنی بالاخره در ترتیب تقسیم به برج کبیسه هیچ عنوان ندارد.
این را بنده هم تصدیق میکنم ترتیب تقسیم به برج هیچ کدام آن مقداری که منجمین در تقاویم مینویسند نیست حمل سی روز و پانزده ساعت است و همین طور تمام بروج سی روز و چند ساعت است به اختلاف، ولی در حساب طوری مرتب میشود که کبیسه ندارد سال هم شمسی حقیقی است و اصطلاحی هم نیست و منجمین هم طرفدار این عقیدهاند چنانچه شنیدم یکی از منجمین که آمده است در کمیسیون معارف اظهار کرده است این ترتیبی را که انتخاب کردهاید ما عقیده نداشتیم و عقیده ما این بود که ماهها مطابق همان ترتیب بروج باشد منتها اسامیاش را از نقطهنظر قومیت و ملیت تغییر بدهند ما هم مخالف نیستیم.
بنده هم که این طرح را امضاء کردم فقط از نقطهنظر تبدیل و تغییر الفاظ بود اینکه در علم نجوم و هیئت داخل شویم و یک کارهایی بکنیم که وظیفه مجلس نیست ما فقط خواستیم الفاظ تغییر کند و قومیت ما زنده شود و منظور این نبود که ما از نو شروع کنیم و تقسیمات را طور دیگر تقسیم کنیم.
آقای تقیزاده فرمودند ماه زمینی هیچ نیست ماه زمینی متأسفانه از اصطلاحات ایرانیها است و در قسمتهای یزد و کرمان اصلاً نمیدانند حمل و ثور چیست و الان بپرسید میگویند فروردین است برج گذشته را هم اسفند میگفتند و کاملاً آشنا هستند اینها را میگویند ماه زمینی و ماه آسمانی را همان ماههای قمری میدانند و ماه زمینی اینها را میگویند و اینها را اصطلاح قرار دادهاند چنانکه در مازندران هم میگویند زمین ماه و این اصطلاح زمین ماه در اطراف ایران در همه جا هست و میگویند ماه زمینی و ماه شمسی هم در هیئت اصطلاح است و میگویند ماه شمسی و ماه قمری و ماه شمسی هم که میگوییم نباید تصور بشود که، چون ماه اسم یک کرهای است ما اینجا نباید شمسی بگوییم. خیر، اینجا شمسی را مجازاً استعمال کردهایم و لذا باید ماه شمسی بگوییم و آنطور که بنده اطلاع پیدا کردهام و آنچه که فکر کردهام اگر فقط اسامی و الفاظ را تغییر بدهیم کافی است و باید تقسیمات بروج را حفظ کنیم.
عظیمی - بنده اخطار نظامنامه دارم راجع به ماده ۷۹
رئیس -گفته میشود که ماده ۷۹ را باید رعایت کرد. آقای تدین (اجازه)
تدین - بنده تصور میکنم توضیحاتی که آقای یاسایی دادند مؤید توضیحات آقای تهرانی بود و پیشنهاد ایشان هم معناً عین پیشنهاد آقای تهرانی است لذا بنده، چون با آن پیشنهاد اولی مخالف بودم و مجلس هم رأی نداد بنده موردی نمیبینم که اصولاً پیشنهاد ایشان مطرح شود و اگر در عین این حال موافق هستند جواب میدهم.
یاسایی - بنده اصراری ندارم.
رئیس - خوب آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(چند نفر برخاستند)
رئیس - قابل توجه نشد. آن دو پیشنهاد دیگر هم ضمناً رد شد. پیشنهاد شاهزاده شیخالرئیس هم گویا رد شد.
محمدهاشم میرزا شیخالرئیس - چرا؟
رئیس - خوب قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم نوشته شود ماههای سال شمسی
شیخالرئیس - پیشنهاد بنده با پیشنهاد آقای تهرانی فرق داشت ایشان پیشنهاد کرده بودند ماههای شمسی در صورتی که ماههای شمسی موضوع ندارد بنده محض رفع سوءتفاهم، چون لفظ شمسی از اول تا آخر لایحه نوشته نشده است به این جهت پیشنهاد کردم که در قسمت دوم نوشته شود اسامی ماههای سال شمسی اگر آقای مخبر قبول کنند که هیچ و اگر قبول نکنند هیچ اصراری ندارم، ولی به هر صورت اشکال نداد که نوشته شود اسامی ماههای سال شمسی یعنی دوازده قسمت است و هر قسمت راجع به سال شمسی است.
رئیس - آقای تدین (اجازه)
تدین - شاهزاده شیخالرئیس فرمودند در این لایحه اسمی از سال شمسی برده نشده بنابراین لازم دانستهاند که کلمه شمسی را اضافه کنند در صورتی که از چند جای این ماده معلوم میشود که مقصود از سال شمسی است...
شیخالرئیس - کجا نوشته شد؟
تدین - اجازه بدهید. اولاً مینویسد مجلس شورای ملی اجازه میدهد که از نوروز ۱۳۰۴ نوروز که البته ماه قمری نیست و سال شمسی است. بعد قبل از قسمت (د) که خودتان اشاره کردید مینویسد، سال کماکان شمسی حقیقی است سال که شمسی شد ماه هم شمسی است البته معنی ندارد سال شمسی باشد و ماه قمری به علاوه مسائل نجومی و علمی را اینجا نمیشود مطرح کرد جایش بیرون است.
یاسایی - واله میخورند به این کار.
(صدای زنگ رئیس)
شاهزاده شیخالرئیس - مقصود بنده رفع سوءتفاهم بود. مسترد میدارم (پیشنهاد آقای اخگر به شرح ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم ماده اول (ب) عبارت روز اول بهار به نوروز تبدیل شود.
رئیس - بفرمایید.
اخگر - توضیحی لازم ندارد رأی بگیرید.
رئیس - آقایانی که این اصلاح را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس - قابل توجه نشد. عده کافی نبوده است دوباره باید رأی گرفته شود.
اخگر - بنده مسترد میکنم.
رئیس - باید رأی گرفته شود به ماده اول. پیشنهاد شده است که به پنج قسمت تجزیه شود.
حائریزاده - پانزده قسمت.
رئیس - بلی پانزده قسمت رأی گرفته میشود به قسمت (الف) آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب برخاستند)
رئیس - تصویب شد. رأی گرفته میشود به قسمت (ب) آقایانی که موافقاند قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد. فروردین سیویک روز، آقایانی که موافقاند قیام فرمایند. (جمعی برخاستند)
رئیس - تصویب شد. اردیبهشت سیویک روز، آقایانی که تصویب میکنند قیام نمایند. (اغلب برخاستند)
رئیس - تصویب شد. خرداد سیویک روز، تصویبکنندگان قیام نمایند. (اکثر برخاستند)
رئیس - تصویب شد. تیر سی و یک روز، موافقین قیام فرمایند. (اکثر قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد. امرداد سیویک روز، آقایان موافقین قیام فرمایند. (جمعی قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد. شهریور سیویک روز، آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد. مهر سیویک روز، آقایانی که موافقاند قیام فرمایند (اغلب برخاستند)
رئیس - تصویب شد. آبان سی روز، آقایان موافقین قیام فرمایند. (جمعی برخاستند)
رئیس - تصویب شد. آذر سی روز، تصویبکنندگان قیام فرمایند. (اکثر برخاستند)
رئیس - تصویب شد. دی سی روز، آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند. (جمع کثیری برخاستند)
رئیس - تصویب شد. بهمن سی روز. تصویبکنندگان قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد. اسفند بیستونه روز، آقایانی که موافقاند قیام فرمایند. (اکثر قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد رأی گرفته میشود به تبصره در سنین کبیسه اسفند سی روز موافقین قیام فرمایند. (جمعی برخاستند)
رئیس - تصویب شد. رأی گرفته میشود به ماده اول آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد. ماده دوم قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۲ - ترتیب سالشماری خطا و ایغور که در تقویمهای سابق معمول بوده از تاریخ تصویب این قانون منسوخ خواهد بود.
رئیس - آقای دامغانی (اجازه)
شریعتمدار دامغانی - عرایض بنده در ماده اول ناگفته ماند و بنده در آن ماده هم عرایضی داشتم در این ماده مینویسد: ترتیب سالشماری خطا و ایغور که در تقویمهای سابق معمول بوده از این به بعد ملغی خواهد بود اولاً بنده نمیفهم چه مناسبت دارد که مجلس دخالت در امور منجمین میکند و اینطور رأی میدهد این ترتیبات یکی از امور فنی و از عملیات منجمین است و یکی از عملیات فنی منجم این است که در تقویمش بنویسد تاریخ جلالی یا تاریخ شمسی. ولی دخالت مجلس شورای ملی در امور فنی منجمین و رأی دادن مجلس چیز خیلی عجیبی است مثل اینکه مجلس در تمام کتب علمی دخالت کند و رأی بدهد که فلان کتاب را در فلان فن فلانطور بنویسند. حالا اگر مقصود از این ماده این است آن تاریخی که از ترکها یعنی خطا و ایغور باقی مانده در آتیه تکرار نشود. یعنی سیچقانییل و توشقانییل و ییلانییل اینها از بین برود اگر مقصود اینها است البته صحیح است به اصطلاح موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار از بین رفتن اینها خوب است، زیرا اینها از موهومات ترکستانیها بوده که در این مملکت وارد کردند و از یادگاریهای آنها است و آنها خیلی از این موهومات داشتهاند مثل اینکه ستاره سکزیلدوز هم از مخترعات آنها بوده است و بین عوام معروف است و میگویند گاهی از طرف مشرق درمیآید گاهی از طرف مغرب گاهی به گل است، گاهی به هوا است و میگویند شش جهت را در یک روز سیر میکند. این هم از رصدهایی است که هیچ وقت معمول نبوده و در گذشته و در حالیه چنین ستارهای دیده نشده و ترکستانیها این را وارد این مملکت کرده بودند اگر مقصود از بین بردن این قسمتها است پس باید رأی بدهیم که دیگر ستاره سکزیلدوز حقیقتی ندارد.
آیا هیچ تناسبی دارد که مجلس رأی بدهد ستاره سکزیلدوز را ننویسند اگر مقصود این است که ترتیب سالشماری خطا و ایغور منسوخ شود یعنی حمل و ثور و جوزا از بین برود این اشتباه است و اینها مال خطا و ایغور نیست. زیرا این ترتیب ابتدا مطابق نظام بطلمیوس که یونانی بود وضع شد و اخیراً در آخرین رصدی که هلاکوخان داشت به توسط خواجه نصیر طوسی وضع شد و از مخترعات ترکستانیها نیست و به قول قدما حرکت شمسی را به دور زمین حساب کردند که چقدر طول میکشد بعد آن را به دوازده قسمت مساوی تقسیم کردند و هر قسمتی مطابق دورنمای ثوابتی بود و مطابق دورنمای آنها اسمی برایش وضع کردند و گفتند حمل و ثور و جوزا و این را هم که آقای تقیزاده فرمودند در آن وقت قطعهای از مدار زمین که مطابق بوده است با صورت دورنمای حمل حالا با حوت مطابق شده خیر این طور نیست برای اینکه بر فرض که حالا این صورت از آن مدار خارج شده باشد اینطور نیست که به حوت رسیده باشد.
زیرا دوره حرکت ثوابت بیست و پنج هزار سال و خردهای طول میکشد تا یک دوره طی بکند و از زمان هلاکو خان و خواجه نصیر طوسی تا حال بیست و پنج هزار سال نشده است که ما میگوییم حمل به حوت افتاده است. دوره سیر ثوابت بیست و پنج هزار سال که طول کشید دوباره به همان صورت برمیگردد و با آن قطعه از مدار زمین که اسمش حمل است مطابق میشود.
یک نفر از نمایندگان - اشتباه میفرمایید.
شریعتمدار دامغانی - خیر اشتباه نکردم و منسوخ شدن اینها به عقیده من فلسفه ندارد، زیرا حمل و ثور جوزا هم معنایش و هم لفظش از این پیشنهاد بهتر است. اما لفظش بهتر است به دلیل اینکه حمل و ثور و جوزا مطابق همان مبنای علمی وضع شده است و لو اینکه صورت هم از مدار خارج شده باشد در هر صورت اشاره به آن معنای علمی است و شنونده هم اگر اهل اصلاح باشد میفهمد و اینکه گاهی بعضی از آقایان حمل را ترجمه میکنند به بره و ثور را ترجمه میکنند به گاو. این قسمت را تصور میکنم روی اصل مأمور وضع شده باشد، زیرا معانی حمل و ثور و جوزا را اگر مطابقه کنیم با الفاظی که در اینجا نوشته شده و معانی بعضی از آنها را آقای حائریزاده فرمودند میبینیم خیلی مناسبتر است برای اینکه حمل در اول وضعش مناسبتی با آن مدار داشت، ولی مرداد یعنی ماه زنده چه تناسبی دارد و آذر ماه یعنی آتش ماه چه مناسبتی دارد.
مساوات ارواح چه مناسبتی دارد در صورتی که مناسبت علمی در حمل و ثور و جزا ملحوظ است و در این الفاظ باستانی که میخواهیم وضع کنیم ملحوظ نیست در این ماده اینطور نوشته شده است که آن ترتیب سالشماری قدیم باید منسوخ شود. بنده عرض میکنم آن سالشماری اگر حمل و ثور است نباید منسوخ شود.
یک نفر از نمایندگان - خیر این طور نیست.
شریعتمدار دامغانی - و اگر مقصود غیر از این است و مقصود اسامی ترکی است که بنده عرضی ندارم. در هر صورت بنده این را هم عرض میکنم که حمل و ثور و جوزا معنایش هم بهتر است برای اینکه به حقیقت خیلی نزدیکتر است و دارای یک مناسبتهای علمی هم هست و بنایش هم منظم و دارای هیچ کبیسه هم نخواهد بود. یعنی سال سیصد و شصت و پنج روز و پنج ساعت و چهل و نه دقیقه و چند ثانیه میشود. به دلیل اینکه میبینیم همه تاریخهای دنیا بالاخره برمیگردد که خودش را تطبیق کند با همان تاریخ میلادی که مبدأش تقریباً از اول جدی میشود و مدت آن را سیصد و شصت و پنج روز و ربع روز گرفته بودند و ربع را در هر چهار سال یک کبیسه میکردند و از آن کسرش هم صرفنظر میکردند و در هر صد و بیست و هشت سال یک روز اضافه میکردند بعد آمدند و به حکم پاپ ده روز جلو رفتند که تدارک گذشته بشود چرا این را کردند برای اینکه برگردانند و تطبیق کنند با بروج و همه تاریخهای دنیا هم به همان ترتیب بروج یعنی سیصد و شصت و پنج روز و چند ساعت و چند دقیقه است و به عقیده من نباید منسوخ شود.
رئیس - آقای شیروانی (اجازه)
شیروانی - بنده خیلی متأسفم که اوقات مجلس را صرف یک مسائلی میکنیم که جایش اینجا نیست. فرمایشات آقای دامغانی را ممکن است بنده یا سایر آقایان موافقین در خارج این اتاق جواب بدهیم اینجا جای مباحثه نیست مدرسه هم نیست.
یاسایی - خواهش میکنم دو کلمهاش را جواب بدهید.
شیروانی - خیر جواب نمیدهم و همینطور که بعضی از آقایان فرمودند میخواهیم کلمات خرچنگ و حوت و این ترتیبات را عوض کنیم.
یاسایی - این هو است منطق نیست.
شیروانی - اگر بنده ساعتسازی ندانم عیب بنده نیست و اگر یک وکیل هم نداند که در تمام جاهای دنیا تاریخشان را مجلس وضع میکند هیچ عیبی برای آن وکیل نیست. در صورتی که در همه جای دنیا برخلاف عقیده آقای شریعتمدار تاریخ رسمی مملکت یکی از قوانین مهمه است که فقط حق مجلس است. ولی چون در قمست فنیاش هر قدر حرف زده شود غیرقابل تغییر است آن جایش در مجلس نیست بلکه آن را در کمیسیون معارف مطرح میکنند و راپورت آن را به مجلس میآورند که از تصویب بگذرانند، ولی مجلس حالا تبدیل به مدرسه شده و تأسف بنده برای این است و الا تأسف دیگری ندارم.
آقای شریعتمدار در اینجا یک سلسله نجوم فرمودند که به کلی خارج از موضوع این ماده بود و این سلسله مطالب علمی را هم که در اینجا فرمودند یک روز دیگر هم اقوال قدما و متأخرین را فرمودند و ما هم گوش دادیم و از این مطالب شاید سایرین هم اطلاع داشته باشند و چندین مرتبه هم آقایان موافقین اظهار کردند که این مطالب مربوط به این ماده نیست فقط آنهایی که این ماده را پیشنهاد کردند و بنده هم یکی از امضاءکنندگان بودم مقصود نسخ سیچقانییل و تنگوزییل و سایر اسامی ترکی بود که برای سالشماری ما رسم شده بود و به هیچوجه نظر دیگری نداشتیم.
جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.
رئیس - پیشنهاد آقای تهرانی قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۲- تاریخ سالشماری خطا و ایغور که در تقویمهای سابق معمول بوده از تاریخ تصویب این قانون ممنوع خواهد بود.
رئیس - آقای تهرانی (اجازه)
آقا شیخ محمدعلی تهرانی -، چون این پیشنهاد عین ماده است پس میگیرم.
رئیس - رأی میگیریم به ماده دوم آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد. در کلیات مخالفی هست یا خیر؟ (اظهاری نشد)
رأی میگیریم به این طرح مشتمل بر دو ماده است آقایانی که تصویب کنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد. چند دقیقه تنفس داده میشود.
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً به ریاست آقای سهامالسلطان نایب رئیس تشکیل گردید)